فیلم چگونه میلیون ها بسازیم قبل از اینکه مادربزرگ بمیرد اثری با نام بسیار بلند و البته کیفیت فوق العاده ای است که باعث می شود همچنان باور داشته باشیم که می توانیم از سینما لذت ببریم و هنوز آثاری در این دوران هستند که برای سینما مناسب هستند و متعلق به این هستند. رسانه موفق می شود در روح مخاطب نفوذ کند و حتی روح او را نوازش دهد. در میان آثار پر سر و صدا و پرهزینه ای که دنیای تبلیغات را در دست دارد و مدام خود را در چشم مخاطب قرار می دهد، چگونه می توان میلیون ها را پیش از مرگ مادربزرگ ساخت، اثری بدون ادعا، بدون سر و صدا و بدون تبلیغات و بازیگران معروف است. و حتی دور از هالیوود.
به گزارش گیمفا، این فیلم همان چیزی است که بیش از یک فیلم در سال به آن نیاز داریم. نوعی که فراتر از تصاویر بصری جذاب و چشم نواز و هیجان، اکشن و خون ریزی، داستانی کوچک برایمان تعریف می کند، زندگی کوچکی را برایمان به تصویر می کشد و دنیایی فانتزی از شخصیت ها را می سازد تا با جان و دل باور کنیم.
داستان این فیلم داستان پسر نوجوانی به نام «م» است که با ترک تحصیل و کناره گیری از آن قصد دارد از طریق پخش بازی های ویدیویی درآمد کسب کند و زندگی خود را در این مسیر حرکت دهد. «م» که شخصیت اصلی داستان ماست، با مادرش زندگی می کند و دو عمو دارد که یکی موفق و پولدار و زن و بچه دارد و دیگری بیکار و قمارباز و بدهی بسیار سنگینی دارد. . در این خانواده یک مادربزرگ هم هست که مادربزرگ «م» است. مادربزرگی که در خانه اش تنها زندگی می کرد و هر روز ساعت 5 صبح برای امرار معاش بیدار می شد و حلیم می فروخت. او فقط روزهای تعطیل آخر هفته فرزندانش را می بیند که به خانه اش می روند.
فیلم با صحنه ای از قبرستان شروع می شود که خانواده برای ادای احترام بر مزار پدر و مادر مادربزرگ آمده اند. «م» مثل نوجوانان امروزی کاملاً بی تفاوت و بسیار سرد بود. او حتی با مادرش به خانه مادربزرگش برنگشت و ترجیح می دهد تنها به خانه خودشان برگردد. اما چیزی قرار است ناگهان «م» را به مادربزرگ و امور او علاقه مند کند.
فیلمنامه چگونه میلیون ها را قبل از مرگ مادربزرگ بسازیم بسیار دقیق، بسیار لطیف و با جزئیات نوشته شده است. شاید برای دنیای امروزی که پر از هیجان کاذب از ویدئوهای کوتاه در فضای مجازی گرفته تا فیلم های سطحی و بدون عمق است، ریتم فیلم کمی کند باشد، اما این ریتم برای ایجاد ارتباط واقعی، عمیق و معنادار بین شخصیت ها به خصوص لازم است. نوه و مادربزرگ «م» که اصلاً به مادربزرگش توجه نمی کرد، حالا با انگیزه مالی تصمیم می گیرد به او نزدیک شود. مادربزرگ سرطان دارد و می گویند یک سال بیشتر زنده نمی ماند. «م» از آن طرف پسر عموی دارد که در اواخر عمر پدربزرگش طبق وصیتش ارث زیادی به او رسیده است. حالا که «م» از بیماری مادربزرگش باخبر می شود تصمیم می گیرد از او مراقبت کند تا پس از مرگش با تلاش و مراقبت او ارثی دریافت کند.
فیلمنامه این اتفاقات را به درستی چیدمان کرده و پس از توصیف اتفاق اولیه، وارد فاز دوم شده که حضور و زندگی همیشگی «م» مربوط به مادربزرگ است. «م» و مادربزرگ زندگی مشترکشان را شروع می کنند و زندگی روزمره آنها را با هم می بینیم. این فیلم در طول مدت خود رابطه کاملاً بی روح و سرد بین این دو را بهبود می بخشد و عمیق تر می کند. نکته مهم و کلیدی این است که فیلم درگیر احساسات کم عمق و آبکی نمی شود، اگرچه «م» کم کم به مادربزرگ عادت می کند و به او وابسته می شود و ارزش حضور او را درک می کند و ما هم عاشق مادربزرگ می شویم. شخصیت مادربزرگ می کنیم، اما انگیزه او همان بحث مالی و ارث است.
در نتیجه فیلمنامه چگونه قبل از مرگ مادربزرگ میلیون ها بسازیم با ظرافت خاصی به احساسات ساختگی و سطحی تبدیل نمی شود و واقعا رابطه بین دو شخصیت نوه و مادربزرگ را پیش می برد. در شخصیت پردازی «م» با نوجوانی روبه رو هستیم که پس از ترک تحصیل برای دنبال کردن رویای استریمر شدن در دنیای بازی، در این مسیر چندان موفق نبوده و تمام فکرش پول درآوردن است. ; از این رو این شخصیت پردازی تا لحظه مناسب فیلمنامه و تکمیل قوس شخصیتی اش تغییر نکرده و با وجود اینکه رابطه عمیقی با مادربزرگش دارد، تا پایان فیلم به دنبال پول و ارث اوست.
علاوه بر آن در دیالوگ نویسی با جملات کوتاه و سنگین و تعابیر روشنگرانه مواجه نیستیم و دیالوگ ها بسیار روان و درست نوشته می شوند و سعی در خرید حس ترحم یا کلمات توخالی زیبا ندارند. در تصویر، قسمت اصلی فیلم در مدیوم شات های گذشته است و با صرف زمان و کلوزآپ های بی زمان، تلاشی برای مهم جلوه دادن شخصیت صورت نمی گیرد، بلکه اهمیت شخصیت ها و اتفاقات در قلب فیلم
در فیلم چگونه می توان میلیون ها نفر را قبل از مرگ مادربزرگ به دست آورد، همه چیز به تناسب است، نه کشش غیر ضروری در چیزی وجود دارد و نه به لبه های آن بی دقت پرداخته می شود. شخصیت های فرعی از مادر م تا دو عمویش در داستان نقش آفرینی می کنند تا جایی که تصویری از شرایط زندگی مادربزرگ و احساسات او نسبت به فرزندانش را برای ما به تصویر می کشند. بدیهی است که فیلمساز درک بسیار درستی از خانواده به خصوص مادربزرگ داشته است. او حتما با مادربزرگش رابطه نزدیکی داشته یا از نزدیک موقعیت هایی از این دست را لمس کرده است. فیلمساز قطعا با داستان ها و شخصیت هایش زندگی کرده است و این زندگی به او کمک کرده تا فضا و موقعیت های قابل درک و لمسی را برای مخاطب ایجاد کند که مستقیماً در قلب او نفوذ می کند.
او مادربزرگ را به خوبی درک می کند و از این طریق می تواند رابطه مناسبی بین او و م ایجاد کند. همچنین می داند که برای تشکیل خانواده و ارتباط در سینما، باید هر یک از آن افراد به گونه ای ساخته شوند که جمع باشد. شکل می گیرد و معنا می بخشد. چگونه می توان قبل از مرگ مادربزرگ میلیون ها پول درآورد، شاید کار ساده ای به نظر برسد، اما اصلاً اینطور نیست. همین داستان را می‌توانست فیلمساز دیگری که شاید این مفاهیم را درک نمی‌کرد، خیلی بد، تصنعی و شعاری بسازد. اما فیلمسازی که اولاً سینما را می شناسد و ثانیاً با شخصیت هایش ارتباط نزدیک دارد، موفق می شود فیلمی کاملا فرمیک بسازد و مادربزرگی بسازد که برای همیشه فراموش نمی شود و همه ما احساس نزدیکی به او می کنیم.
در پایان باید گفت که حتما باید فیلم How to Millions Make Millions Before Mama Dies را تماشا کنید و با این تصمیم لطف بزرگی به چشم و روح خود می کنید و می توانید دو ساعت و پنج دقیقه از آن فاصله بگیرید. سر و صدای بی حاصل دنیا و غرق شدن در دنیای نوه ها و مادربزرگ ها. هر دوی آنها به دنبال دوست داشته شدن هستند و در عین اینکه شبیه هم هستند، فقط اختلاف سنی دارند. داستانی در فضایی رویایی با فراز و نشیب و مشکلات مالی و جسمی فراوان و پایانی بسیار خوب که حال و هوای شما را عوض خواهد کرد. تماشای این فیلم برای عاشقان واقعی فیلم ضروری است. از کارهای خوب حمایت کنیم و با تماشای آنها برای شخصیت و درون خود تکیه گاه بسازیم.
