به گزارش اختاز نیوز به نقل از دنیای اقتصاد، در این سال ها به دلیل اختلاف قیمت کارخانه با بازار خودروی داخلی، نزدیک به هشت میلیارد دلار از دسترس خودروسازان خارج شده و وارد بازار خودرو شده است. جیب دلالان و واسطه ها
اما چرا این خلا در بازار خودرو ایجاد شده است؟ به گفته کارشناسان و فعالان خودروسازی کشور، ریشه اصلی این شکاف عمیق، سرکوب قیمت خودرو در یک دهه گذشته است.
از اواخر سال 1390 با ورود شورای رقابت به قیمت گذاری خودرو، این سرکوب قیمتی شکل گرفت که علاوه بر تشکیل شکاف 500 سهمی، تبعات منفی دیگری نیز داشته و دارد. از زیان خودروسازان تا افت کمی و کیفی تولید، همگی از پیامدهای منفی قیمت گذاری دستوری است که با وجود ناکارآمدی این سیاست، سیاست گذار همچنان بر آن پافشاری می کند.
شاید نیت سیاست گذار خوب و در راستای کمک به مصرف کنندگان واقعی باشد، اما در عمل حتی همین مصرف کنندگان حداقل از نظر افت کیفیت ضربه خورده اند. از طرفی بسیاری از آنها قادر به خرید خودرو از کارخانه نیستند و باید نیاز خود را از بازار تامین کنند.
از این رو شاید سیاست خیرخواهانه سیاستگذار به ضرر سایر مصرف کنندگان واقعی تمام شده باشد زیرا یکی از دلایل رشد قیمت در بازار دلالی و واسطه گری (ناشی از اجرای سیاست قیمت گذاری دستوری) است. بنابراین سیاستگذار بدون اینکه بخواهد به ضرر برخی مصرف کنندگان واقعی عمل کرده است.
اگر سیاست قیمت گذاری اجباری اعمال نمی شد، قیمت خودرو در بازار آزاد به اوج فعلی نمی رسید، در حالی که با رشد کمی و کیفی تولید نیز مواجه بودیم و آنجاست که سود واقعی به حد نصاب می رسید. مصرف کننده واقعی
اگرچه در این سال ها بارها ثابت شده است که سیاست قیمت گذاری برای تنظیم بازار خودرو کارآمد نیست، اما این سیاست همچنان ادامه دارد و ادامه دارد تا سلیقه دلالان و واسطه ها را برآورده کند.
در این میان خودروسازان از یک سو می گویند به دلیل عدم پوشش هزینه های تولید با قیمت های دستوری با زیان های هنگفتی روبرو هستند و از نظر کمی و کیفی قادر به بهبود نیستند و از سوی دیگر بسیاری از مصرف کنندگان واقعی. از وضعیت فعلی بازار راضی نیستند و دستشان به ماشین مورد نظرش نمی رسد.
اصرار سیاستگذار بر قیمت گذاری دستوری و البته انجماد قیمت ها از یک سو و رشد قیمت در بازار از سوی دیگر باعث تعمیق و افزایش شکاف قیمتی در بازار خودرو شده است. در واقع علاوه بر اینکه فنر قیمت خودرو در ابتدا فشرده نگه داشته شده است، منحنی قیمت در بازار تحت تاثیر عوامل خودرویی و به ویژه غیرخودرویی رشد می کند.
بنابراین اگر قرار است این فاصله کاهش یابد، یا باید قیمت خودرو در بازار کنترل شود و یا قیمت خودرو در مبدا افزایش یابد که شامل چند سناریو است. یکی از سناریوها این است که سیاست فریز قیمت ها ادامه داشته باشد و قیمت در ابتدا حرکت نکند، اما سیاستگذار به هر شکل ممکن منحنی قیمت خودرو را در بازار کنترل کند یا حتی جهت آن را برعکس کند.
این در حالی است که سیاست گذار خودرو قدرت غلبه بر عواملی مانند انتظارات تورمی و قیمت ارز (به عنوان مولفه های غیر تاثیرگذار خودرو بر منحنی قیمت خودرو) را ندارد و تنها ابزار او رشد تولید و واردات است. کاهش انتظارات تورمی و قیمت ارز ریشه های سیاسی و اقتصادی دارد که در سطوح بالاتر از سیاست گذار خودرو تصمیم گیری می شود.
اما سناریوی دیگر این است که سیاست قیمت گذاری دستوری ادامه دارد اما قیمت خودروها به طور مستمر و در فواصل زمانی مناسب بازنگری می شود. در این صورت، اگر انتظارات تورمی و قیمت ارز نیز کنترل شود، شکاف قیمتی به میزان قابل توجهی (حداقل در کوتاه مدت) کاهش می یابد.
بدون شک اگر قرار باشد سیاست قیمت گذاری اجباری به هر نحوی (حتی بر اساس سناریوی دوم) ادامه یابد، باز هم با فاصله زیادی بین قیمت کارخانه و بازار خودرو مواجه خواهیم بود.
بنابراین دلالی و واسطه گری، افت کیفیت، تولید کمتر از ظرفیت و حتی افت تولید، از دست دادن خودروسازان و نارضایتی مشتریان ادامه خواهد داشت و تنها برنده واقعی دلالان و واسطه ها خواهند بود.
در حال حاضر سیاست گذار علاوه بر اصرار بر قیمت گذاری دستوری، پا را فراتر گذاشته و فریز قیمتی طولانی مدت را آغاز کرده است که عملا با توجه به رشد نسبی قیمت خودرو در بازار، شکاف قیمتی را افزایش داده است.
حدود 18 ماه از آخرین بازنگری رسمی قیمت می گذرد که البته در این مدت خودروسازان با استفاده از ترفند خودروهای ارتقا یافته توانستند تا حدودی قیمت محصولات خود را بالا ببرند. البته حدود یک سال از آن ماجرا می گذرد.
تصور می شد دولت سیزدهم در بهار امسال در قیمت ها تجدید نظر کند، اما از آنجایی که عمر آن یک سال زودتر تمام شد، کار اصلاحات بر دوش دولت چهاردهم افتاد. با توجه به اینکه این دولت در ابتدای راه است و نمی خواهد با اصلاح (افزایش) قیمت کارخانه ای خودروها باعث نارضایتی شهروندان شود، فعلا به توقف قیمت ها ادامه داده است.
با وجود اینکه عوامل غیرخودرویی و خودرویی منحنی قیمت را به سمت بالا میبرند، چشمانداز روشنی درباره اینکه چه زمانی دولت برای اصلاح قیمتها اقدام خواهد کرد، وجود ندارد. با این حساب تداوم این وضعیت به تعمیق شکاف قیمتی در بازار خودرو منجر می شود.
با 500 تلاش چه می شود کرد؟
اما سوالی که ممکن است از این گزارش به ذهن مردم خطور کند این است که با 500 هزار میلیارد تومان در صنعت خودرو و مثلا خارج از این صنعت چه می توان کرد؟
در صنعت خودرو با اعداد و ارقام متعددی مواجه هستیم که می توان به قسمت اول این سوال پاسخ داد.
بر اساس آخرین آمار منتشر شده از سوی قطعه سازان، مطالبات تکلیف نشده زنجیره تامین از خودروسازان به 100 همات رسیده است. بنابراین یکی از کارهایی که می توان با یک پنجم شکاف 500 سهمی بازار خودرو انجام داد، تسویه حساب با قطعه سازان است.
قطعه سازان همچنین 45 ادعای معوق واگذار نشده دارند که با یک یازدهم این 500 مورد تسویه می شود.
در گزارش قطعات، آیتمی به نام فروش آتی خودروسازان در قالب قراردادهای سه جانبه خرید بدهی، اوراق، LC داخلی و SCF (تامین مالی زنجیره ای) وجود دارد که مبلغ آن 90 همات است. 500، شکاف بازار 5.5 برابر این رقم است.
در مثالی دیگر ضرر و بدهی خودروسازان ملاک است. بر اساس آخرین برآورد، زیان انباشته خودروسازان به 250 همات رسیده است. بنابراین با نیمی از آن مبلغ 500 همات می شد این ضرر هنگفت را جبران کرد و نیمی دیگر را صرف توسعه محصول کرد. همچنین بدهی خودروسازان به 450 همات رسید یعنی 50 همات کمتر از پولی که جیب صنعت خودرو به جیب دلال ها و دلال ها رفت.
جدای از اینها، با 500 همات (معادل حدود هشت میلیارد دلار) فاصله قیمتی در بازار خودرو، امکان طراحی چند خودرو از صفر و توسعه محصول در این سال ها وجود داشت.
اگر هزینه طراحی یک خودرو از 0 تا 100 را مثلاً یک میلیارد دلار فرض کنیم، با 500 همات باقی مانده از جیب خودروساز، می توان هشت خودرو کاملا جدید طراحی کرد. اما با 500 همات چه کارهای غیر خودرویی میشه کرد؟ یک هواپیمای ایرباس A380 400 میلیون دلار قیمت دارد که با هشت میلیارد فاصله قیمتی در بازار خودرو می توانید 20 فروند از این پرنده غول پیکر خریداری کنید.
البته اگر بخواهیم هواپیماهای کوچکتر و ارزان تری مانند بوئینگ 737 یا ایرباس A320 بخریم، با توجه به قیمت نهایی 120 میلیون دلاری آنها، امکان خرید بیش از 66 دستگاه از این مدل ها با 8 میلیارد دلار وجود دارد (شکاف قیمت در خودرو). بازار).
در مثالی دیگر، کسری بودجه امسال حدود 850 همت اعلام شده است، بنابراین شکاف بازار خودروهای 500 همتی حدود 60 درصد این رقم است. در قانون بودجه سال 1403 کل کشور، میزان کل منابع و کل هزینه ها حدود 6459 هزار میلیارد تومان برآورد شده است. بنابراین شکاف بازار اجاره خودرو حدود یک سیزدهم این عدد است.
یا مثلاً صادرات ایران در سال 1402 بدون احتساب صادرات نفت، برق، تجارت چمدانی و ارائه خدمات فنی مهندسی و ساختمانی، حدود 50 میلیارد دلار بوده است. بنابراین فاصله هشت میلیاردی بازار خودرو حدود یک ششم این رقم است. همچنین کل واردات کشور در سال گذشته (بدون احتساب شمش طلای استاندارد) 64.3 میلیارد دلار بوده که حدود یک هشتم این رقم 8 میلیارد دلاری است.