ماجرای مقاومت فرهاد فخرالدینی برای دریافت هدیه از پزشکیان چه بود؟

کیوان مهرگان در یادداشتی با عنوان «ثبت در تاریخ ادب، قدرت به شکوه هنر» در اعتماد نوشت: برای نوشتن این مقاله مردد بودم. دلم می خواست دو روز بگذرد و بعد ببینم که آیا هیجان آنچه در سه شنبه شب جلوی چشمانم دیدم هنوز برای نوشتن وجود دارد یا نه؟ من هنوز هیجان زده هستم. اتفاقی که از قبل برنامه ریزی نشده بود، اما تاریخی که ثبت نشده بود بی عدالتی بود. برای دو نفر که هر دو برای من عزیزند؛ یکی یک رهبر درخشان و یک موسیقیدان بزرگ است و دیگری یک رئیس جمهور متواضع. من سعی خواهم کرد جزئیات آنچه را که دیده ام را شرح دهم.

سه شنبه شب گذشته برای شرکت در کنسرت قاف استاد فخرالدینی به تالار رودکی رفتیم (هنوز نفهمیدم چرا اسم رودکی را حذف کنند و وحدت را جایگزین آن کنند). ترس از پیدا نکردن جای پارک ما را مجبور کرد کمی زودتر راه برویم و شانس با ما یار بود که زودتر از آنچه فکر می کردیم جای پارک پیدا کنیم و البته زودتر به در اصلی سالن برسیم.

هوا سرد بود و چند خانم و آقا آمده بودند. قبل از ساعت 9 صبح عده ای که به مأمور بودن معروف بودند به در اصلی رفتند و من فکر کردم ممکن است پزشکان بیایند. جدی نگرفتم. بلیط ها را چک کردند، وارد لابی سالن شدیم تا اجازه ورود بدهیم. ماموران همچنان مشغول کار زننده اخطار برای حجاب هستند. وارد سالن اصلی شدیم و برنامه با آرامش شروع شد. یک رهبر ارکستر جوان و یک نوازنده آمدند، دو قطعه را رهبری کردند و رفتند. مردم تشویق کردند.

قبل از ورود استاد فخرالدینی در سن آقای بزیکیان با همراهی لشکری ​​از عکاسان و فیلمبرداران، ماموران امنیتی، وزیر ارشاد و رئیس دفتر ایشان وارد سالن شدند و آقای بزیکیان رفت و در یکی از سالن ها مستقر شد. صندلی ها استاد فخرالدینی بدون توجه به حضور رئیس، رهبری ارکستر را آغاز کرد. اجرای قطعات سیمرغ بدون توقف ادامه داشت تا اینکه قسمت اجرای قاف به پایان رسید. استاد فخرالدینی صحنه را ترک کرد. در این لحظه یک راه پله موقت در جلوی صحنه قرار گرفت. استاد فخرالدینی برگشت و قسمت دوم کنسرت را که امام علی (ع) و سربداران رهبری کردند اجرا کردند. آنها انجام می شود. همه به احترام ایشان ایستادند و تشویقشان کردند تا اینکه یک نفر بالا رفت و از استاد فخرالدینی خواست که برای ملاقات با رئیس جمهور پایین بیاید. از ردیفی که من بودم، استاد و مقاومتش در دید من بود. به راحتی می دیدم که آقای فخرالدینی برای پایین آمدن مقاومت می کند. نفر دوم اضافه شده موثر نبود. اینجا بود که آقای المدیکیان که از تماشاگران این صحنه بود، تواضع شخصی خود را به قدرت رئیس جمهور سرازیر کرد و از پله ها بالا رفت و با استاد فخرالدینی دست داد و هدیه ای را به ایشان تقدیم کرد که توسط ایشان تهیه شده بود. معاونت هنری پزشکان سالن و آقای فخرالدینی نیز محل را ترک کردند.

نکات:

1- البته حرکت استاد فخرالدینی درست بود. برای یک هنرمند فضیلت بزرگی است که در برابر قدرت سر فرود نیاورد. اینجا جای توضیح دادن نیست.

2- اینکه آقای دکتر بیزیکیان متوجه نشدند چرا یک هنرمند پایین نیامده، خودشان به روی صحنه رفتند و با خوشحالی با او ملاقات کردند. دست دادند و به او هدیه ای به رسم یادبود دادند که بسیار هم ارزشمند است. همه ما می دانیم که هر کدام از آنها رئیس جمهور سابق بوده اند و چنین حرکتی در حضور آنها انجام شده است. کمترین مجازات لغو ادامه برنامه های استاد فخرالدینی بود.

3- هم هنرمند و هم دولتمرد ما رفتار حرفه ای و درستی داشته اند، این نباید از دست برود. بیان آن به همین دلیل مهم است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی