معمار آرامگاه خیام: آنچه کردم برای ایران بود نه خودنمایی

علی کیافر (معمار ، برنامه ریز شهری ، استاد دانشگاه در ایالات متحده) در یادداشتی در روزنامه Etemad نوشت: در اخبار مبنی بر اینکه امام نیشابور یا یک شخص مشترک دیگر ، به استقبال مردم و تجمع در کنار مقبره عمر خییام برای مراسم نوروز پاسخ می دهد.

بدون هیچ گونه تعارف و سادگی ، نشستن و اجازه دادن به کسی ، خواه یک شخص عادی ، یک فرد مذهبی ، حتی یک موقعیت دارای کشور برای داشتن چنین ایده های غیر منطقی امکان پذیر نیست ، چه رسد به اینکه بخواهد این تفکر را انجام دهد. در موقعیت یک معمار ، یک برنامه ریز شهری که نگرانی طولانی برای معماری و برنامه ریزی شهری داشته است ، حتی با جدایی جغرافیایی تقریباً نیم قرن و شخصی که زندگی خود را وقف معماری و تفریح ​​شهری و تفریح ​​شهری کرده است ، نمی توانم چنین فکر کنم. من همچنین معتقدم که اگر نادان و ناآشنایی بدانند که فکر و هنر این ساختمان و بناهای دیگر بزرگان فرهنگ ، ادبیات و هنر ایرانی استفاده می شود ، شاید گوشه ای از آسمان تاریک ذهن آنها و روشن کردن افکار بسته آنها باشد.

بنابراین ، آنچه در زیر می آید ، بخش کوتاهی از مکالمات طولانی من با Houshang Seyhoun است ، که سالها پیش در مورد تفکر و تلاش های خود در معماری ایرانی فکر می کردم ، به ویژه بناهای تاریخی و مقبره های ادبیات و هنر در این موقعیت هزاران سال دانش و هنر. در این بخش ، ما عمدتاً در مورد ویژگی های مقبره عمر خیامام نیشابوری بحث می کنیم.

مهندس سیهون ، در مکالمات ما ، در تعریف ویژگی های معماری شما ، شما تأکید کردید که معماری شما هم مدرن و هم ایرانی است. حال سوال من این است: اگر می خواهید یک شاعر بزرگ – چه فارسی یا غیر ایرانی – در خارج از ایران بسازید ، مقبره ای را برای یک نقاش یا یک ریاضیدان بسازید ، آیا شما همان کاری را که برای ساختمانهای یادبود در ایران انجام داده اید طراحی می کنید یا طراحی نمی کنید؟

من نکردم در آنجا ، زیرا ما در ایران بودیم ، این روحیه ایران است که آن را به آدم می بخشد. من به شما می گویم ، من ایران را دوست دارم. کاری که من انجام دادم برای ایران بود ، نه برای خودم ، نه برای نمایش. من می خواستم ایران را به نوعی اعلام کنم و در این غرور شریک باشم.

به نظر شما کدام یک از کارهای شما بیشتر مطابق با نظر من است؟

دو مورد از کار من از مقبره ها ، یکی از Khayam ، یکی از اموال نادر. هر دو چیزهایی هستند که کار کرده اند و با آنچه می خواهم و می خواهم سازگار شده اند.

من در مورد مقبره Bu’ali به گفتگو نمی پردازم ، زیرا شما قبلاً ویژگی های آن ساختمان را باز کرده اید ، لطفاً به طرح ها و ویژگی های مقبره Khayyam بگویید.

Khayam سه شخصیت مهم داشت ، به جز این که او شخصیت های دیگری نیز داشت ، اما مهمترین آنها سه نفر بود ، یکی از ریاضیدانان بسیار بزرگ و موضوعاتی در دنیای ریاضیات که قبلاً انجام ندادند ، اروپایی ها بعداً به دنبال Khayam ، دو نفر در نجوم بودند.

آن روز به زبان نجوم.

بله ، علم نجوم ، او کارهای بزرگی انجام داده است ، مانند تقویم ما ، همه یادآوری Khayam و بی نظیر بود ، و در دنیای شعر ، به ویژه کواترین ها ، که یک چیز نخبه بود ، برجسته بود. من در مورد این سه شخصیت فکر کردم (بر اساس اصلی که من ذکر کردم که سعی می کردم با عوامل معماری و عددی شخصی سازی کنم ، گفتم که مقبره Khayam در یک باغ است. در گوشه شمال شرقی امامزاده ، محروم از آن گوشه ، به این معنی است که اگر می خواستید دو ساختمان را بسازید ، دو ساختگی وجود دارد. مقبره گفت:

معمار مقبره Khayyam: کاری که من برای ایران انجام دادم ، نه خودمختاری/ من می خواستم بخشی از غرور ایران باشم

این میل به شما ابزار کار داد.

این یک محور طولانی در باغ بود که در مسیر این محور امامزاده قرار داشت. گفتم کجا باید مقبره را ترک کنم. اگر Khayyam را در مکانی از این محور قرار دهیم ، بین امامزاده و خیام درگیری وجود دارد. پس از آن ، Khayyam می خواست گل بهار را پرتاب کند. پس چه خبر است؟ من برای ساختن یک محور عرضی ، عمود بر محور طولی ، که تقریباً می تواند به قبر خییام و یک سری زیر ساخت که به این مکان احتیاج داشتند ، رسیدم. از میهمان تا کتابخانه ، تالار جامعه ، اتاق ناهار خوری و غیره. گفتم بیایید همه آنها را با هم درست کنیم. بنابراین ما به شمال این محور عرضی می آییم. اما جایی که بسیار جالب بود و فکر می کردم بهترین مکان برای Khayam است که محورهایی را که این محور در آن می خورد ، انتخاب کند ، با تفاوت تقریباً سه متری که در سراسر درختان سیب و گلابی کاشته شده است. همه آنها در بهار گل می دهند و مشرف به مقبره Khayyam بودند. بنابراین اگر گلها باز شوند ، برگهای گل بر روی مقبره خیام می ریزند. بنابراین من به ده پایه آمدم که هر یک از آنها دو تیغ را در طبقه بالا حرکت می دهند تا تیغه های مجاور در راه ایجاد یک فرم هندسی و بازگشت به طرف مقابل داشته باشند.

سپس شماره ده را در نظر گرفتم. از نظر شماره ده یکی از اعداد ریاضی است و این یکی از خصوصیات ریاضی Khayam است. دو ، همان تیغه های مورب که بالا می روند ، یک شکل هندسی خاص ایجاد می کنند ، به طوری که خطوط افقی نصب شده بر روی دیوار باید بعداً محور عمودی را برش دهند. بنابراین این جواب ریاضی خیام بود. سپس ، در حالی که ما بالا رفتیم ، تیغه ها با هم برخورد می کنند و اشکال یک ستاره ده استار را ایجاد می کنند که برای این کار باز است ، و آسمان نیشابور یافت می شود و این ستاره نمادی از نجوم باستانی است. علاوه بر این ، وقتی به کل مجموعه نگاه می کنیم ، 100 ٪ عرف سنتی ایرانی است ، یعنی ایجاد نوعی از عرف سنتی ایران.

سپس به ادبیات Khayam می رویم ، که اشکال بزرگی است که در ده Rhombies به وجود می آید ، که در برخورد رومبوس ، رومبوس بزرگ ، هر چهارده ، پانزده متر ارتفاع دارد. خطوط شکسته نستالیک نستالیق در این قافیه ها ، نستالیک ، خییام ، مانند سیاه مورتزا عبدالشول ، که نویسنده او بود ، بود. همچنین یک کشور ناهنجاری های ایرانی است ، زیرا این توهم (در هم تنیده) است ، و همچنین (استفاده از) quatrains kayyam است. این اولین بار است که شخصی در یک ساختمان ایرانی خط نستالیک شکسته دارد.

هنگامی که شما مقبره Khayyam را ساختید ، قبل از آن هیچ ساختمانی روی مقبره وجود نداشت.

این فقط یک سنگ قبر بود.

یعنی فضای فضای باز بود.

بله این است.

یک نکته را باید تأکید کنم. قبل از ساخت مقبره Khayyam ، این شخص ایرانی در زمینه های مختلف ، به ویژه در خارج از ایران شناخته نشده بود. ساخت این بنای تاریخی برای ایده خیام برای ایجاد و سپس ساختن مقبره برای عمر خیام بسیار اساسی بود.

بله ، قابل توجه بود که با ورود شرق شناس و سایر علاقه مندان به ایران ، این زشت است که ببینیم مقبره Khayyam یک سنگ قبر کوچک از امامزاده است.

مقبره Khayam باید با عجله درست شود. بنابراین آنها برای ساخت یک ستون دو متری با سنگ خراسان آمدند و آن را در گوشه ای در کنار باغ قرار دادند که این یک چیز خوب بود. آنها فکر می کردند کسانی که می آیند باید به زیارت قبر Khayam علاقه داشته باشند ، بنابراین انجام این کار خوب است.

آنها به Khayyam احترام می گذارند. سپس وقتی خدمتکار آن ساختمانها (سایر ساختمانها و ساخته شده) نادر را ساختم. انجمن ملی بناهای تاریخی فکر می کرد که این کار برای خیام انجام می شود. در وسط ساختمان نادر ، ما همچنین مقبره Khayam را پس از نادر (بنای یادبود خییام) و همچنین کمال المولک و دو کیلومتری خییام ، که باغ عطار است ، شروع کردیم.

آنچه برای من جالب است که شما در این مورد استفاده کرده اید ، استفاده از اعدادی است که در تاریخ ، فلسفه ، میسولوژی ایرانی شناخته شده است ، مانند 1 و 2. شما از این تعداد هوشمند از این اعداد شناخته شده در ریاضیات در معماری استفاده کرده اید. ضرایب ریاضیات 1 ، 2 ، 2 و 2.

بله توجه داشته باشید در همان مقبره Khayyam ، که برج سه متری تنها عرض این برج نیست. در آنجا ، ما یک دایره نیمی از دایره برج Khayyam ایجاد کردیم که همه با سنگ ایرانی ساخته شده اند. بنابراین ، جنبه هندسه ای بسیار شدید دارد. باز هم ، با مراجعه به هندسه ، ریاضیات خییام. دیگری هفت حوضچه ای است که از آن آب می آید. حوضچه ها مثلث با کاشی فیروزه ای دارند. شماره 1 به 2 چرخ فلک اشاره دارد. آسمان نجوم Khayam است.

پس از آن ، اشکال بالای هر حوضچه از نظر هندسی ساخته شده است که چادر را بیرون می کشد. تا حدودی شبیه چادر است. چرا چادر؟ زیرا پدر خیام چادر بود. به همین مناسبت ، نام او خیام است. بنابراین این فکر دو چیز را انجام می دهد: این همچنین نام Khayam را می دهد. همچنین به نجوم خییام پاسخ می دهد.

آیا هنگام ارائه و ساخت مقبره Khayyam ، ویژگی های زندگی او را می دانید ، یا قبل از طراحی آنها تحقیق کرده اید؟

نه تنها Khayya ، بلکه من قبل از اینکه برای طراحی برای طراحی آنها بروم ، تمام مقبره ها را خوانده ام. این مورد بود ، و سپس من به اطلاعات رسیدم. چگونه می توانم بدانم چه کسی گیر کرده است؟

آقای مهندس ، بدون هیچ گونه اطمینان ، بنای تاریخی برای یک شخصیت تاریخی است که معماری را مانند آن شخصیتی معنی دار و جاودانه می سازد. شما فقط باید دست خود را ببوسید.

خیلی ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی