بورس سبز می‌ماند؟ – به گزارش میهن تجارت

بورس سبز می‌ماند؟ – تجارت نیوز

در معاملات دیروز در بورس اوراق بهادار تهران ، این شاخص 4.9 درصد کاهش یافت و به 1 میلیون دلار و 2000 دلار عقب نشینی کرد. نماینده همزمان 1.5 درصد از قد خود را از دست داد و به کانال 1000 رسید. شاخص فارکس نیز 4.9 درصد کاهش یافت. علاوه بر این ، در معاملات دیروز ، ارزش معاملات میکرو -مارکت به 1.5 میلیارد دلار رسید و پول واقعی از بازار سهام حذف شد.

براساس اخبار تجاری ، بورس اوراق بهادار تهران روز سه شنبه با کاهش شرکت ها معامله شد. بازار سهام در هفته های اخیر کاملاً تحت تأثیر مسئله مذاکرات قرار گرفته است ، که باعث شده است که بازار در روزهای اخیر افزایش قیمت ها را تجربه کند و دامنه 5 میلیون دلاری را فتح کند. رویکرد بازار به این مرز روانی افزایش عرضه در کل بورس سهام بوده است.

از طرف دیگر ، فضای روانی مثبت که در بازار شکل گرفته است. وی در حال حاضر از بازار دور است و هم اکنون ابهامات مذاکرات نقش اساسی در بورس اوراق بهادار تهران دارد.

بازار لنزهای آمار

در معاملات دیروز در بورس اوراق بهادار تهران ، این شاخص 4.9 درصد کاهش یافت و به 1 میلیون دلار و 2000 دلار عقب نشینی کرد. نماینده همزمان 1.5 درصد از قد خود را از دست داد و به کانال 1000 رسید. شاخص فارکس نیز 4.9 درصد کاهش یافت. علاوه بر این ، در معاملات دیروز ، ارزش معاملات میکرو -مارکت به 1.5 میلیارد دلار رسید و پول واقعی از بازار سهام حذف شد.

ارزش معاملات در سطوح بالا

ارزش خرد میکرو بازاریابی به بیش از 5000 میلیارد دلار چیز مثبتی برای بازار است. اگر بازار در همان محدوده می تواند حجم و ارزش معاملات را تجربه کند. به لطف همان تقاضا ، می توان امیدوار بود که از 5 میلیون دلار عبور کند ، که ارزش معاملات بالا را در بازار ایجاد می کند.

جعبه های اهرم در تمرکز

علیرغم سنگ بنای شرکتها ، در روزهای اخیر ، معاملات صندوق اهرم به طور گسترده مورد استقبال قرار گرفته است. دیروز 1.5 میلیارد دلار صندوق اهرم بین خریداران و فروشندگان اعطا شد. بیشتر این صندوق ها به سقف های تاریخی ژانویه رسیده اند و به نظر می رسد که در روزهای آینده قادر به شکستن سقف هستند.

روانشناسی اعداد خاص

شاخص بورس اوراق بهادار تهران نزدیک به دامنه حساس 3 میلیون نفر بوده است. مانند تجربه قبلی در ژانویه ، این منطقه نه تنها شرکت کنندگان در بازار را به خود جلب کرده است ، بلکه عرضه و احتیاط معامله گران را افزایش داده است. این رفتار یک پدیده ساده اما تعاملی است که به نام روانشناسی اعداد نامیده می شود. در جایی که اعداد خاص ، مانند یک میلیون ، 1 میلیون دلار و 5 میلیون دلار ، فراتر از مفهوم خودشان ، تبدیل به ذهنی و تصمیم گیری می شوند. در بازارهای مالی ، شماره های رند همیشه جایگاه ویژه ای دارند.

این اعداد به طور ناخودآگاه در ذهن سرمایه گذاران به عنوان نقاط مقاومت یا پشتیبانی شکل می گیرند و دلیل اصلی آن نوع نگاه روانشناختی انسان به اعداد کامل است. رسیدن به یک شماره رند ، احساس موفقیت یا ترس از تغییر روند در ذهن معامله گران را به همراه می آورد. به خصوص در بازاری مانند بورس اوراق بهادار تهران ، که بخش بزرگی از فعالان آن است. اکنون شاخص سهام دیگری در آستانه عبور از مرز 5 میلیون واحد است. مرزهایی که در گذشته یک مانع روانی بوده است ، جهت بازار را تغییر داده است.

در چنین مکان هایی ، معامله گران حرفه ای و حتی تازه جدید ، به طور ناخودآگاه تمایل به حفظ سود و کاهش ریسک دارند ، زیرا به طور کلی اعتقاد بر این است که رسیدن به این شاخص به یک شماره رندال بزرگ می تواند نشانه جهت بازار باشد. افزایش عرضه در چنین مناطقی نه تنها یک تصمیم تحلیلی است ، بلکه یک رفتار جمعی است که از ترس از عقب نشینی از سود محقق یا ترس از تصحیح قیمت ناشی می شود. دقیقاً مانند رفتار مسافر که هنگام نزدیک شدن به قله ، سرعت خود را کاهش می دهد تا زمین را در زیر پاهای خود بهتر کند. معامله گران همچنین در ابعاد خاص رفتار محافظه کارانه تری انجام می دهند.

علاوه بر این ، شاخص در اقتصاد ایران به نمادی از اعتماد به نفس عمومی در بازار سرمایه تبدیل شده است. در حقیقت ، ظهور یا کاهش شاخص یک سیگنال روانی قوی برای همه فعالان اقتصادی و رسانه ها است ، به یک دلیل ، هر بار که این شاخص به مرزهای روانشناختی جدید نزدیک می شود ، موج تجزیه و تحلیل و گمانه زنی ها در مورد ادامه رشد یا شروع رشد یا شروع همان فضای ذهنی خود موج عرضه را تقویت می کند ، بنابراین در وضعیت موجود در بازاریابی 5 میلیون نفری در مرز 5 میلیون نفری در مرز 5 میلیون نفری است. تجزیه و تحلیل اساسی ، نشانه ای از واکنش طبیعی ذهن سرمایه گذاران به ابعاد و حساس است. واکنشی که بیشتر و بیشتر در همه بازارهای جهان تکرار می شود. سرانجام ، عبور از این مانع روانی نیاز به تغییر در انتظارات اساسی و تزریق اعتماد به نفس در مسیر سیاست های اقتصادی و سیگنال های بزرگ دارد. زیرا تنها اطمینان از آینده سودآوری شرکت ها و ثبات اقتصادی می تواند بازرگانان را متقاعد کند که از این اوج روانی عبور کنند.

دامنه های بسته ، یک بازار بی بازار!

بیش از هفت ماه از بحث در مورد مبادلات گذشت تا دامنه معاملات را به 2 ٪ مثبت و منفی محدود کند. در نگاه اول ، این تصمیم به عنوان ابزاری برای کنترل هیجان و جلوگیری از سقوط بازار معرفی شد ، اما در عمل اثرات و پیامدهای دیگری نیز داشت. در کوتاه مدت ، این سیاست ممکن است بتواند نوسانات شدید و ضربات عاطفی را به قیمت ها مهار کند ، اما در دراز مدت هیچ ارتباطی با کاهش جذابیت بازار ، کاهش حجم معاملات و خشک کردن نقدینگی ندارد.

بازار سرمایه ذاتاً مبتنی بر عرضه و تقاضا است و نوسانات قیمت شاخص اصلی بازار است. هنگامی که قیمت ها در یک قاب محکم و بسته محصور می شوند ، واکنش بازار به اطلاعات ، تجزیه و تحلیل و حتی تحولات اساسی از بین می رود. کارهایی که باید به سرعت قیمت گذاری شوند و بر اساس واقعیت های اقتصادی در صف های طولانی گرفتار شوند ، این به معنای کاهش کارایی بازار است. در روزهایی که بورس شاهد تورم بالا ، تغییر نرخ بهره و تحولات مختلف سیاسی و اقتصادی است. دامنه های محدود به عنوان مانعی برای گردش طبیعی قیمت ها عمل می کنند. این محدودیت های مصنوعی باعث می شود بازار نتواند با شرایط جدید سازگار شود. در نتیجه ، صف فروش به یک پدیده دائمی تبدیل شده است و جذابیت معامله گران ، به ویژه سرمایه گذاران کوتاه مدت ، به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.

از طرف دیگر ، محدود کردن دامنه ها به 2 درصد منجر به تصحیح قیمت گذاری و فرسایش روند تجارت شده است. در این حالت ، سرمایه گذاران در حال شکار صف هستند و با یک نوسان روزانه کمی بازی می کنند و تصمیم گیری منطقی را بازی می کنند ، که خطر بازار را افزایش داده و باعث افزایش اعتماد بیشتر سرمایه گذاران می شود. یکی از دلایل رشد بازار در دوره های قبلی این نقدینگی بالا و امکان تجارت قیمت رایگان بود. چیزی که امروز با سیاست دامنه بسته نابود شده است. بازار بدون نقدینگی یک بازار مرده است. بازاری که خریدار و فروشنده کمتر به آن اشاره می شود ، زیرا در صورت لزوم هیچ تضمینی برای انتقاد نقد وجود ندارد.

سرانجام ، باید اعتراف کرد که دامنه یک ابزار کنترل کوتاه مدت است و نمی تواند روشی پایدار برای تعمیق بازار باشد. اگر هدف سیاستگذاران یک بازار پویا و جذاب باشد ، ما باید به سمت کاهش تداخل گرامری و تقویت زیرساخت های تجزیه و تحلیل و شفافیت حرکت کنیم. محدود کردن نوسانات قیمت طبیعی. بازاری که مجاز به رشد و نزول نیست ، نمی تواند اعتماد به نفس و سرمایه جدیدی را به خود جلب کند.

منبع: دنیای اقتصاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی