در بودجه سال 1404 منبعی برای سرمایه گذاری در تولید و اشتغال وجود ندارد – به گزارش میهن تجارت

در بودجه سال 1404 منبعی برای سرمایه گذاری در تولید و اشتغال وجود ندارد – تجارت نیوز

به گفته معاون پیشین بانک مرکزی و وزارت اقتصاد ، یکی از الزامات مهم سرمایه گذاری در تولید این است که سرمایه گذار احساس امنیت و اعتماد به سیستم و سیستم دولت دارد و نهادهای مختلف از جمله قضایی باید این امنیت را تضمین کنند.

اقتصاد ایران سالهاست که با چالش های اساسی روبرو است. تورم مزمن ، کاهش ارزش ارز ملی و ضعف سرمایه گذاری در تولید فقط برخی از مشکلاتی است که سیاست گذاران با آن روبرو هستند. در این میان ، بانک مرکزی ، به عنوان نهاد اصلی سیاست پولی ، همیشه تحت فشار انتظارات متناقض بوده است. از یک سو ، مأمور برای کنترل تورم و حفظ ارزش ارز ملی است و از طرف دیگر ، مجبور شده است که با خواسته های دولت ها برای تزریق نقدینگی یا عقب نشینی از سیاست های پیمانکاری کوتاه ، کنار بیاید.

عدم هماهنگی بین سیاست های مالی ، پولی و بودجه ، ضعف استقلال بانک مرکزی ، عدم امنیت برای تولید سرمایه گذاری و ناکارآمدی ساختارهای پشتیبانی ، امروز موانع اساسی برای تحقق شعار سال ، “سرمایه گذاری برای تولید” ایجاد کرده است.

حیدر حسین موالم ، کارشناس اقتصادی و معاون سابق بانک مرکزی و وزارت اقتصاد ، در مصاحبه ای با اخبار تجاریاین ابعاد مختلف این موضوع را مورد بررسی قرار داده و منجر به عملکرد سیاست های انقباضی بانک مرکزی ، مداخلات دولت و راهکارهای ممکن برای هدایت نقدینگی به سمت تولید شده است.

بانک مرکزی نتوانسته است ارزش ارز ملی و تورم را کنترل کند

*آیا ادامه سیاست های انقباضی بانک مرکزی در سال جدید با شعار “سرمایه گذاری برای تولید” نیست؟

سیاست های انقباضی بانک مرکزی و شعار سال در تضاد نیست. بانک مرکزی سیاست های پولی را تعیین کرده است و بانک ها و منابع نقدینگی را به سیستم بانکی به سمت واردات ، صادرات ، تولید ، تولید سرمایه گذاری یا فعالیت های نمایندگی هدایت می کند.

یکی از عواملی که باعث ایجاد سیاست های مختلف اقتصادی که موفقیت آمیز نبودند و هیچ تولید مثبتی برای کشور ندارند ، عدم هماهنگی بین سیاست های پولی ، مالی و بودجه است. اگر بانک مرکزی بتواند منابع خود را به سمت پروژه های سرمایه گذاری برای تولید سوق دهد ، موفق خواهد شد شعار سال را تحقق بخشد.

در حقیقت ، هدف و ماهیت بانک مرکزی حفظ ارزش ارز ملی و کنترل تورم است که در این دو هدف موفق نبوده است. حال اگر بانک مرکزی نتواند منابعی را که بانک ها از طریق سپرده گذاران جذب می کنند و از طریق تسهیلات به بانک ها باز می گردند ، تنظیم کند ، این نشان می دهد که مشکل از بانک مرکزی است.

روند دست ساز در تولید باید از بین برود

*چگونه می توانیم هم تورم و هم نقدینگی لازم برای تقویت تولید را داشته باشیم؟ آیا تداوم سیاست انقباضی از این شعار جلوگیری می کند؟

اگر بانک مرکزی گزارشی را برای تعیین اینکه منابع در سالهای اخیر در شبکه بانکی مصرف شده است ، ارائه دهد ، جامعه متوجه خواهد شد که سهم بخش تولید از این منابع قابل توجه نبوده است.

یکی از الزامات مهم سرمایه گذاری در تولید این است که سرمایه گذار احساس امنیت و اعتماد به دولت و سیستم دولت دارد. در غیر این صورت سرمایه گذاری تشکیل نمی شود. قوه قضاییه باید این امنیت را تضمین کند ، و اگر این اتفاق نیفتد ، حتی با جهت گیری بانک مرکزی به منابع ، سرمایه به تولید نمی رسد.

سرمایه گذاری در تولید ، برخلاف واردات و صادرات ، یک چیز پیچیده ، دشوار و وقت گیر است. نهادهای مختلف ، مانند سازمان مالیات و تأمین اجتماعی ، به طور دائم بر فعالیت تولید کنندگان نظارت می کنند و گاهی اوقات برای آنها مشکلاتی ایجاد می کنند. در حالی که در فعالیت های تجاری ، این مشکلات وجود ندارد. در نتیجه ، شرط اول از بین بردن هر آنچه در روند تولید است ، به گونه ای که سرمایه گذار مایل به سرمایه گذاری باشد.

بودجه 1404 تورمی است

*بانک مرکزی با ابزارهایی مانند کنترل ترازنامه بانکی موفق به کاهش تورم در سال گذشته شد. اما آیا این سیاست ها منجر به رکود و کمبود بودجه در بنگاه ها شد؟

علت اصلی تورم کسری بودجه ایجاد شده توسط پارلمان و دولت است و بانک ها در مرحله دوم منجر به تورم می شوند. بودجه 1404 نیز تورم است. بودجه به ردیف هایی که باعث تورم می شوند اختصاص می یابد و هیچ منبعی برای سرمایه گذاری در تولید و اشتغال وجود ندارد.

دولت ابتدا باید کسری بودجه را برای تخصیص پولی که در قالب بودجه به تولید و تولید و اشتغال اختصاص می دهد اختصاص دهد. این وظیفه دولت و پارلمان است که بودجه ارگان هایی را که برای از بین بردن کسری بودجه کار و اشتغال انجام نمی دهند ، کاهش یا از بین ببرند. پس از این ، تعیین می کند که چه میزان تورم کاهش می یابد. در نظر گرفتن بانک ها علت اصلی تورم ، تصور غلط است.

لازم به ذکر است که تجارت و سیاست های اقتصادی کشور در حمایت از تولید نبوده است. دولت می تواند به منابع منجر شود ، اما این کار انجام نشده است ، و به دلیل ناکارآمدی مقاماتی که در مناطق مختلف ارزش افزوده و اشتغال ایجاد نکرده اند ، افزایش بیشماری در اقتصاد شکل گرفت.

حذف سیاست های اعتباری منجر به عدم توانایی بانک مرکزی در کنترل بانک ها شد

*چه مکانیسم هایی برای کمک به بانک مرکزی در ادامه کنترل تورم و هدایت نقدینگی هدفمند به سمت تولید وجود دارد؟

در سالهای اخیر ، بانک مرکزی سیاست های اعتباری را در نیمه دوم مارس از طریق شورای پول و اعتبار تعریف کرده و چند هدف برای آنها تعیین کرده است. به همین ترتیب ، سهم بخش های اقتصادی منابع شبکه بانکی هر ساله تعیین می شد. با این حال ، مکانیسم از بین رفت و منابع رایگان برای خود بانک ها باقی مانده است تا تصمیم بگیرند که منابع خود را کجا خرج کنند. این یک عامل مهم در اقتصاد بیمار کشور بود تا دیگر نتواند کنترل را فراهم کند.

اکنون بانک مرکزی با توجه به نیاز کشور می تواند سیاست های اعتباری را از سر بگیرد. در این حالت ، بانک ها نیز موظف به اجرای این سیاست ها خواهند بود. اگر این کار انجام شود و ضمانت های امنیتی را برای سرمایه گذاران فراهم می کند ، می توان منابع بانکی را به تولید و حضور سرمایه گذاران در این بخش اختصاص داد.

بانک مرکزی نمی تواند تورم را به تنهایی مهار کند

سیاست های انقباضی بانک مرکزی چگونه به کنترل تورم کمک می کند؟

سیاست های متضاد منجر به نقدینگی می شود. عرضه طلا ، پیش فروش سکه و صدور بانک مرکزی از جمله سیاست های انقباضی این بانک بودند. در این شرایط ، مردم به جای داشتن پول نقد ، سکه و کاغذ بدست آورده اند تا بتوانند در هر لحظه از آن استفاده کنند. این به بانک مرکزی در کنترل تورم کمک کرد. همچنین سیاست انقباض پایه پولی را کنترل می کند و اجازه نمی دهد بانک ها از بانک مرکزی خارج شوند.

در حالی که بیشتر کشورها تورم تکگرمی دارند ، ایران یکی از اولین کشورهای تورم است. اولین علت تورم در کشور کسری کنترل نشده بودجه توسط دولت و پارلمان است. بانک مرکزی ، که وظیفه قانونی برای کنترل تورم دارد ، نمی تواند به تنهایی این کار را انجام دهد. اقدامات بانک مرکزی باید مطابق با سیاست های مالی مانند مالیات در دست دولت باشد.

رئیس بانک مرکزی در مورد سیاست های خود در مورد نظرات دولت اعمال می شود

*نقش دولت در فشار به بانک مرکزی برای انصراف از سیاست های انقباضی چیست؟ آیا خطر تضعیف استقلال بانک مرکزی وجود دارد؟

بانک مرکزی هیچ استقلال ندارد و رئیس بانک مرکزی اگرچه حق رأی ندارد ، اما در جلسات دولت شرکت می کند و در سیاست های خود در مورد نقاط دولت اعمال می شود. در نتیجه ، می توان گفت که دولت به بانک مرکزی کمک می کند تا تورم واقعی را کنترل نکند. دولت در برنامه های بانک مرکزی دخالت می کند و بانک را به سمت دستیابی به اهداف خود ، اجرای سیاست های کنترل تورم و افزایش ارزش ارز ملی سوق می دهد.

برای خواندن بیشتر صفحه بانک و بیمه را در اخبار تجاری دنبال کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی