ارهتصاد۲۴- تصور کنید که تنها میراث ما برای آینده محدود به یک جمله است. در این شرایط ، ریچارد فینمن ، یک فیزیکدان برجسته قرن بیستم ، بدون شک جمله ای راجع به اتمها انتخاب می کند. او معتقد بود که همه چیز از ذرات ریز ساخته شده است که دائماً در حال حرکت هستند و جذابیت و دافع وجود دارد. به گفته فاینمن ، دانشمندان آینده می توانند با داشتن این اطلاعات با اندکی چاشنی تخیل ، قوانین بزرگتر را کشف کنند. او معتقد بود كه جهان با تمام عظمت خود فقط با چند قانون ساده قابل توضیح است. بر این اساس ، اگر نسل های آینده دانش خود را در اتم ها بدست آورند ، آنها می توانند به تدریج این قوانین را کشف کنند و اقدامات بزرگی را برای درک دقیق تر ساختار و ماهیت جهان انجام دهند.
در وهله اول ، حوزه اقتصاد و دارایی شباهت هایی با فعالیت فینان دارد. این شباهت ها برای بسیاری از فیزیکدانان که مسیر حرفه ای خود را تغییر می دهند ، مقصد حوزه مالی را ایجاد کرده است. به عنوان مثال ، اگر می خواهید شاخه ای از ریاضیات را برای تدریس یک مبتدی در زمینه اقتصاد و مالی انتخاب کنید ، احتمالاً به دنبال موضوع معادلات دیفرانسیل استوایی خواهید بود. فاینمن از معادلات دیفرانسیل استوایی برای تجزیه و تحلیل رفتار نوسانات اتمها استفاده کرده است. در این راستا ، هر فرد فعال در بازار مالی می داند که قیمت دارایی نیز به طور تصادفی در حال نوسان است. در نتیجه ، اگر کسی بتواند چگونگی نوسان و تعامل با آنها را تعیین کند ، می توانند به راحتی بازار را فتح کنند. این همان نکته ای است که در آن دوره فیزیک و رشته های مالی از هم جدا می شوند. زیرا تلاش برای کشف قوانین بازار محکوم به شکست است.
امروز ، این واقعیت بیش از هر زمان دیگری در تاریخ بازار است. بازارها در حال تغییر هستند و اوراق قرضه طولانی بین دارایی ها مختل می شوند. به عنوان مثال ، با افزایش بازده اوراق قرضه ، معمولاً ارز کشورهای ثروتمند تقویت می شود. با این حال ، امروز دیگر این مورد در مورد خزانه داری ایالات متحده نیست.
علاوه بر این ، هنگامی که ترس در بین سرمایه گذاران به اوج خود رسید ، طلا باید عملکرد خوبی داشته باشد. در مقابل ، هنگامی که اعتماد بازیگران به بازار زیاد است ، سهام بازده خوبی می کند. با این حال ، اخیراً مشاهده شد که طلا و بسیاری از بازارهای سهام در همان زمان در بالاترین سطح تاریخی خود قرار داشتند. همچنین ، نوسانات بازار و قراردادهای معامله معمولاً با افزایش ریسک بازار افزایش می یابد. با این حال ، نوسانات امروز در این بازار رو به کاهش است. در این حالت ، سؤال این است که چه کسی معتقد است که بازارها ایمن تر شده اند؟ افرادی که دلار خود را می فروشند یا کسانی که طلا می خرند؟
استدلال های مختلفی برای توضیح این تحولات وجود دارد. سرمایه گذاران نیز محکوم به پذیرش این دلایل هستند. زیرا آنها دلیل قابل اطمینان تری ندارند. با این حال ، اگرچه معمولاً قوانین فیزیک تقریباً صحیح است ، اما هنوز در بسیاری از پدیده ها قرار دارند. استدلال نیوتن در مورد گرانش و حرکت ، به عنوان مثال ، علاوه بر توضیح علت سقوط سیب ، منجر به سفر انسانی به ماه شد. در مقابل ، تمام مدلهای مالی نه تنها محدودیت های زیادی دارند بلکه از نظر تجربی نیز غیرقابل اعتماد هستند.
بیشتر بخوانید: بازده مورد انتظار سهامداران در بورس سهام چیست؟
نظریه مؤثر بازار می گوید که تمام اطلاعات به سرعت در قیمت دارایی ها منعکس می شوند. اگرچه ایده بازتاب فوری اطلاعات در وهله اول جذاب به نظر می رسد ، اگر فقط صف فروش یا حباب دارید ، دیگر نمی توانید آن را بپذیرید. نظریه داوری کمی مفیدتر است. این نظریه بیان می کند که یک سبد دارایی با همان بازده باید همان قیمت باشد. با استفاده از مدلهایی که بر روی نظریه داوری ایستاده اند ، قراردادهای مشتق (قراردادهایی که بازده آنها به قیمت یک دارایی اساسی بستگی دارد) قابل ارزیابی است. با این حال ، اگر شاهد پرش ناگهانی قیمت ها باشیم ، این مدل ها دیگر مفید نخواهند بود. به عنوان مثال ، بیشتر مدلهایی که رابطه بین ریسک و کارآیی را بررسی می کنند ، فرض می کنند که کارآیی دارای توزیع هنجاری است. با این حال ، این فرض کاملاً از واقعیت دور است.
هیچ یک از این تئوری ها نمی توانند یک رویکرد کامل و کامل برای توضیح تأثیر عوامل اساسی بر قیمت ها و چگونگی ارتباط این عوامل با یکدیگر ارائه دهند. این امر باعث شده است که شرکت کنندگان در بازار انتظارات خود را کاهش دهند. آنها دیگر به دنبال یک تئوری جامع و کامل نیستند تا همه جنبه ها را در نظر بگیرند. در عوض ، آنها صرفاً در تلاشند تا قوانینی را که در مورد گذشته اعمال می شود ، کشف کنند و در آینده نزدیک باقی بمانند. رایج ترین نمونه این اصل “پیروی از روند” است. همانطور که از نام آن پیداست ، به محض اینکه سرمایه گذاران الگوی جدیدی را در بازار مشخص می کنند ، در همان جهت تجارت می کنند. سرمایه گذاران همچنین به دنبال دارایی هایی هستند که معمولاً با استفاده از اصل “داوری آماری” رابطه نسبتاً معناداری و همبستگی نسبتاً قوی دارند.
اگرچه این شرایط برای سرمایه گذاران ناامید کننده است ، اما نباید اقتصاددانان را مقصر دانست. بازارها بسیار پیچیده هستند و در سیستم های پیچیده ، حتی قوانین اساسی فیزیک می تواند منجر به نتایج غیرقابل پیش بینی شود. پیچیدگی بازارهای مالی نیز دارای یک لایه انسانی است. بر خلاف اتم ها و ذرات بی جان ، این افرادی هستند که تصمیم می گیرند ، احساس می کنند و واکنش آنها لزوماً قابل تکرار نیست. انسانها گذشته را مرور کرده و هر بار سعی می کنند عملکرد بهتری داشته باشند. در طول راه ، آنها همیشه سعی می کنند حرکت بعدی سایر معامله گران را حدس بزنند. سرانجام ، اگرچه فقدان قوانین ثابت برای برخی ناامید کننده است ، اما بازار را به یک پدیده پویا تبدیل کرده است.
منبع: دنیای اقتصاد





