عبدالله بابخانی ، کارشناس انرژی گفت: “اگر مکانیسم ماشه فعال شود و تحریم های سازمان ملل متحد دوباره برقرار شود ، در کوتاه مدت ، بخشی از صادرات ایران از طریق همان مسیرهای خاکستری ادامه خواهد یافت (تغییر مبدا ، حمل و نقل و حمل و نقل حمل و نقل به کشتی) و یک قطره در پله طول می کشد ؛ یعنی از حدود 1.5 میلیون به 1.5 میلیون دلار ، به 1.5 میلیون نفر رسیده است ، به 1.5 میلیون نفر رسیده است. Horizon ، اگر فشار سازمان ملل با بیمه و حمل و نقل هماهنگ باشد ، ایران با کاهش پایدارتر در 5000 بشکه در روز در سال 6 روبرو خواهد شد و تخفیف یا درآمد بیشتر اجتناب ناپذیر خواهد بود.
براساس Business News ، در روز جمعه ، 28 سپتامبر ، قطعنامه ای که به دنبال ادامه تحریم های ایران بود ، توسط شورای امنیت سازمان ملل تصویب نشد. با دو رای منفی ، قطعنامه تصویب ایران رد شد و روند تحریم ها بازگردانده شد. در صورت عدم توافق تا 5 اکتبر ، شش قطعنامه سازمان ملل علیه ایران باز خواهد گشت.
علاوه بر این و تأثیر آن در کاهش صادرات نفت ، ایالات متحده همچنین از انتقال گاز ترکمنستان به عراق از طریق ایران جلوگیری کرده است. موضوعی که منجر به کاهش تدریجی اهمیت ژئوپلیتیکی ایران در زنجیره تأمین انرژی منطقه می شود.
در مورد اهمیت این دو موضوع و تقاطع این دو با یکدیگر ، اخبار تجاری کارشناس انرژی عبدالله بابخانی مصاحبه ای داشته است که در زیر آن را خواهید خواند.
***
تجربه دوره 1 تا 2 نشان داد که حتی چین و هند با وجود روابط نزدیک سیاسی با تهران ، خرید رسمی نفت را کاهش می دهند.
*با توجه به اینکه روغن ایران اکنون عمدتاً توسط پالایشگاه های خصوصی چین خریداری شده است ، خریداران نفت ایران چگونه پاسخ خواهند داد و چه اتفاقی برای فروش نفت ایران می افتد؟
اگر مکانیسم ماشه فعال شود و قطعنامه های تحریم سازمان ملل دوباره تأسیس شود ، وضعیت قانونی خرید نفت ایران از “تحریم های یک جانبه” به “تحریم های چند جانبه الزام آور” تغییر می کند. در چنین شرایطی ، پالایشگاه های خصوصی چین ، که اکنون بازیگر اصلی خرید نفت ایران است ، بیشترین خطر را خواهد داشت ، زیرا علاوه بر تهدید تحریم های ثانویه ایالات متحده ، با فشار رسمی سازمان ملل و محدودیت های بیمه و بانکی روبرو خواهند شد.
تجربه دوره 1 تا 2 نشان داد که حتی چین و هند با وجود روابط نزدیک سیاسی با تهران ، خرید رسمی نفت را کاهش داده و به استفاده از بانک های کوچک و ناوگان سایه رفتند.
صادرات نفت ایران در کوتاه مدت از حدود 1.5 میلیون تا 1.5 میلیون بشکه تا یک میلیون تا 1.5 میلیون بشکه در سال است.
احتمالاً در کوتاه مدت ، بخشی از صادرات ایران از طریق همان مسیرهای خاکستری (تغییر مبدا ، نقل و انتقالات کالا و حمل و نقل به کشتی) ادامه خواهد یافت و افت صادرات پله خواهد بود. یعنی از حدود 1.5 میلیون تا 1.5 میلیون بشکه ، به یک میلیون تا 1.5 میلیون بشکه در سال می رسد. اما در افق طولانی مدت ، اگر فشار سازمان ملل با بیمه و حمل و نقل هماهنگ باشد ، ایران با کاهش 5000 بشکه در روز با 2 هزار بشکه روبرو خواهد شد و تخفیف یا درآمد بیشتر اجتناب ناپذیر خواهد بود.
واکنش خریداران اصلی احتمالاً به طور رسمی کاهش می یابد و به کانال های غیررسمی منتقل می شود و چانه زنی تخفیف ها را افزایش می دهد.
بنابراین ، احتمالاً واکنش خریداران اصلی به طور رسمی کاهش می یابد ، انتقال به کانال های غیررسمی و افزایش چانه زنی تخفیف ها ، این به معنای افزایش هزینه های فروش و کاهش درآمد خالص ایران است ، حتی اگر حجم صادرات به صفر نرسد.
قطع مسیر ترانزیت ایران و ترکمنستان پیامی را به خریداران و همسایگان می فرستد که حتی همکاری انرژی غیر نفتی با تهران خطرناک است
*علاوه بر این واقعیت که فعال سازی مکانیسم فروش نفت ایران توسط ایالات متحده تحت الشعاع قرار گرفته است ، چگونه می توان اقدامات ایالات متحده در منع ترکمنستان از مبادله گاز با ایران را تحت فشار قرار داد تا ایران را به تجارت انرژی تحت فشار قرار دهد؟
ایران علاوه بر صادرات نفت ، سالهاست که بخشی از مزیت آن در “ترانزیت انرژی” بوده است. از جمله مبادله گاز ترکمنستان به جمهوری آذربایجان یا عراق و حتی بحث در مورد ترانزیت محصولات نفتی آسیای میانه به خلیج فارس. حرکت ایالات متحده برای رهایی ترکمنستان از مبادله گاز با ایران در واقع مکمل نفت است: محدود کردن ایران از تبدیل شدن به یک مسیر ایمن و درآمدی در تجارت انرژی منطقه ای.
ترکمنستان تاکنون از ظرفیت خطوط انتقال گاز به ایران استفاده کرده است تا بخشی از گاز خود را به آذربایجان و ارمنستان تحویل دهد و ایران برای این ترانزیت دریافت یا پرداخت کرده است. قطع ارتباط این مسیر ایران را از تأثیر منطقه ای و منبع درآمد غیر نفتی محروم می کند و به خریداران و همسایگان می فرستد که حتی همکاری غیر نفتی با تهران خطرناک است.
اهمیت ژئوپلیتیکی ایران در زنجیره تأمین انرژی منطقه و محدودیت قدرت چانه زنی ایران به تدریج کاهش می یابد
*چگونه می توان سرنوشت بخش انرژی ایران را با توجه به تغییرات جدید در خاورمیانه توضیح داد؟
در سطح وسیع تری ، تحولات جدید در خاورمیانه (عادی سازی روابط عربی با اسرائیل ، توافق نامه های جدید خط لوله اروپایی ، توسعه بنادر در عربستان و عربستان سعودی و نزدیکی بیشتر با ترکمنستان و آذربایجان به ترکیه) مسیرهای انتقال انرژی جایگزین را بدون عبور از ایران گسترش می دهند. این کاهش تدریجی اهمیت ژئوپلیتیکی ایران در زنجیره تأمین انرژی منطقه و محدودیت قدرت چانه زنی ایران است.
در چنین سناریویی ، اگر تهران با تحریم های نفتی و محدودیت ترانزیت گاز روبرو شود ، منابع ارزی و ابزارهای سیاسی آن تضعیف می شود ، آنها باید به سمت تخفیف های شدیدتر یا سرمایه گذاری بیش از حد یا افزایش سرمایه گذاری داخلی حرکت کنند تا بخشی از صادرات انرژی به صنایع کم و کم صنایع وارد شوند.
به عبارت دیگر ، فعال سازی مکانیسم ماشه و ممنوعیت مبادلات گاز مکمل یکدیگر و تبدیل کردن ایران از “صادرکننده و ترانزیت” به “بازار محلی و پایین” است. مگر اینکه سیاست ساز با دیپلماسی انرژی فعال و اصلاح ساختار داخلی ، مسیرهای جدیدی را برای شرکت در بازارهای آسیایی و محله طراحی کنید.
برای مطالعه بیشتر گزارش مکانیسم ماشه ؛ تنگنای ترانزیت ایران در نظم جدید خاورمیانه! در اخبار تجاری بخوانید





