سندروم سکوت/ هشدار درباره پیامدهای منع غربالگری و سقط جنین در آمار نوزادان

غربالگری

فعال رسانه ای نوشت: اگر دولت قادر به اجرای قانون باشد. یعنی هم برای جلوگیری از غربالگری و هم جلوگیری از سقط جنین. در این حالت ، طبیعی است که مواردی که قبل از این قانون مشخص شده و منجر به سقط جنین شده اند ، مشخص نشود. دولت و وزارت بهداشت باید دائماً این داده ها را به عنوان واقعیت قانون ارائه دهند. اما آنها این کار را نمی کنند. چرا؟ زیرا یا نوزادان مبتلا به این سندرم طبیعی شده اند ، بنابراین آنها نمی خواهند به این نتیجه گیری منطقی اعتراف کنند.

عباس عبدی ، روزنامه نگار ، در Etemad نوشت: “روزنامه شرقی گزارشی را در مورد افزایش نوزادان مبتلا به اختلالات کروموزومی ، به ویژه نوزادان سندرم داون منتشر کرده است که بلافاصله توسط دادستان اعلام شد.”

این گزارش به اخبار مبنی بر اینکه سقط جنین در موارد سندرم داون کاملاً ممنوع است ، متمرکز شده است. با این حال ، با تأیید پزشک و پزشکی پزشکی قانونی ، دادگاه به دادگاه اجازه می دهد تا قبل از رسیدن به 6 ماه ، سقط کند.

پس از چهار ماه ، اگرچه آنها به صورت قانونی مجاز نیستند ، اما اوضاع در ایران به گونه ای است که اگر کسی بخواهد راهی آسان برای سقط جنین داشته باشد ، و با خوردن قرص یا تزریق ، قلب جنین در بیمارستان سقط می شود یا به طور معمول سقط می شود ، و به نظر می رسد که مقررات جدید در عمل تأثیر قاطع ندارند. مگر اینکه خود مادران سقط جنین نداشته باشند و مانع کمی برای آنها وجود ندارد.

من موارد فوق را از مکالمه با یک متخصص زنان و زایمان نقل می کنم. متأسفانه ، ورود طرفداران قانون فرزندآوری در مورد موضوع غربالگری نه تنها مشکل را حل نکرد و مطمئناً به هزینه فرزندآوری نیست. از همه بدتر ، ورود به دادستانی به جای باز کردن گره ، سخت تر می شود و همه اینها برخلاف هدف ادعایی آنها ، یعنی بهبود وضعیت فرزندآوری است.

موضوع غربالگری و توافق و مخالفت با آن مسئله جدیدی نیست. این هنوز یک مسئله جدی در غرب است. این شبیه به تفاوت نظری است که در مورد سقط جنین وجود دارد. دو گروه قطبی “طرفداران حق زندگی” در برابر “طرفداران حق انتخاب” در برابر یکدیگر هستند ، اولی که هرگونه سقط جنین را رد می کند ، و دومی هر محدودیتی را برای نقض حقوق اساسی زنان در نظر می گیرد.

بنابراین ، غربالگری زوایای مختلف ، از جمله حقوق زنان و کودکان و حق زندگی ، از منظر اخلاق پزشکی ، از نظر عدالت اجتماعی ، فلسفه و کرامت انسانی و حتی موضوعاتی مانند نژادپرستی (نه به معنای نژادپرستی) که در فاشیسم و ​​نازیسم ، همچنین در زمینه اقتصاد یافت می شود.

از طرف دیگر ، عدم تولید و انتشار اطلاعات در سیستم رسمی کشور اغلب در این اختلافات ریشه دارد. در دوره سه ساله دولت قبلی ، آنها تولید و انتشار اطلاعات و اطلاعات بهداشت عمومی را کاملاً محدود کرده اند و این ترس از تولید و انتشار اطلاعات یکی از دلایل بدبینی در مورد این سیاست ها است. شکی نیست که با اجرای دقیق قانون جدید ، باید به طور منطقی تولد نوزادان مبتلا به سندرم داون یا هرگونه مشکل کروموزومی را افزایش دهد.

البته اگر دولت قادر به اجرای قانون باشد. یعنی هم برای جلوگیری از غربالگری و هم جلوگیری از سقط جنین. در این حالت ، طبیعی است که مواردی که قبل از این قانون مشخص شده و منجر به سقط جنین شده اند ، مشخص نشود. در این حالت ، نباید منتظر یک روزنامه نگار باشد تا این آمار را از یک محقق معتبر در این زمینه گزارش دهد.

دولت و وزارت بهداشت باید دائماً این داده ها را به عنوان واقعیت قانون ارائه دهند. اما آنها این کار را نمی کنند. چرا؟ زیرا یا نوزادان مبتلا به این سندرم طبیعی شده اند ، بنابراین آنها نمی خواهند به این نتیجه گیری منطقی اعتراف کنند.

در حقیقت ، آنها قانون را تصویب کرده اند ، اما آنها نمی خواهند کسی از انزجار آن آگاهی داشته باشد. در غرب ، اگر کسی مخالف غربالگری باشد ، دقیقاً به دنیا می آید ، نه به دنیا می آیند بلکه آمار آنها را انکار می کنند یا می پوشانند!

در مورد دیگر ، این ممکن است که زایمان این سندرم به احتمال زیاد عملی نشود ، و آنها نمی خواهند آن را بپذیرند یا کسی را بشناسند. آنها اکنون برای انتشار آماری (صرف نظر از صحت آن) ، که نتیجه طبیعی سیاست های خودشان است ، در حال اعتراض و کشتن آن به دادگاه هستند. ظاهراً مشخص نیست که چه تعداد آقایان با خود و دیگران هستند! اگر موفق شدید ، باید آمار روزنامه شرقی را یک موفقیت در نظر بگیرید.

البته یک کشور سوم وجود دارد که من این سوم را احتمال بیشتری می دانم. شکی نیست که آقایان در اجرای هدف اصلی قانون و همچنین در اجرای مواد مربوط به غربالگری ناکام بوده اند ، اما ممکن است در حالی که تعداد تعداد زایمان و مشکلات کروموزومی افزایش یافته است ، افزایش یافته است. چرا؟ من چند شاخص می نویسم تا روشن شود.

میانگین فاصله ازدواج با فرزند اول به 1.5 سال رسیده است. در حقیقت ، نه تنها زنان بعداً ازدواج می کنند ، بلکه شکاف بین ازدواج با زایمان آنها نیز افزایش یافته است. طی یک دهه گذشته ، سن مادر 5.5 سال افزایش یافته و به 5 سال رسیده است. فاصله بین فرزندان اول و دوم به 1.5 سال رسیده است که این یک افزایش قابل توجه است.

این چه ارتباطی با سندرم داون دارد؟ کافی است بدانید که احتمال تولد سندرم داون به سن مادر بسیار وابسته است. این احتمال از حدود 2 تا 2 نوزاد در مادران در سن 2 سالگی برای مادرانی که در سن 2 سالگی زایمان می کنند و بیشتر متفاوت است. این امکان به حداقل شروع و با افزایش سن می رسد و از 6 سالگی پرش تیز می کند.

این اتفاقی است که به دلیل قانون فرزندآوری در ارائه امتیازات مادی برای افزایش فرزندآوری در زنان اتفاق افتاده است. در حالی که نسبت تولد در نوزادان اول و دوم کمتر است. شواهد آماری نشان می دهد که تولد فرزند چهارم و فرزند پنجم با مادران فقیرتر و بزرگتر از گذشته بالاتر رفته است.

بنابراین ، احتمال تولد کودکان مبتلا به سندرم داون به طور طبیعی بدون هدف اصلی قانون برای جمع آوری فرزندآوری کامل حاصل می شود! متأسفانه ، این آزمایشات خارج از پوشش بیمه است و فقیر را قادر به پرداخت هزینه خود نمی کند و در نتیجه اعطای آزمایش انجام می شود و طبق این قانون ما فرزندان بیشتری را با سندرم داون در مادران فقیر خود قرار می دهیم.

اما طبقات متوسط ​​و بالا هزینه 1-5 میلیون دلار را تأمین و پرداخت می کنند ، و در صورت عدم موفقیت در ازدواج و فرزندآوری از ابتدا. من امیدوارم که طرفداران قانون اکنون بدانند که مردم چگونه از فرزندان خود جلوگیری و از بین می برند و همچنین باعث بی عدالتی علیه فقیر می شوند.

طبیعی است که کارشناسان مختلف باید در مورد غربالگری اظهار نظر کنند. به همین دلیل ، پیشنهاد خاص این است که دادستان به سرعت دادگاه عمومی و متخصصان پزشکی ، آماری ، اخلاقی و فلسفی معتبر را در اختیار خواهد داشت و نظرات خود را در مورد این موضوع و ماجراجویی و طرفداران قانون زایمان ارائه می دهد ، که متأسفانه چیزهای زیادی در مورد این موضوعات نمی دانند و چه چیزی را قضاوت و قضاوت می کند؟

این نوع برخورد با رسانه ها و مسئله غربالگری نه تنها به کودکان کمک نمی کند ، بلکه می توان انتظار داشت که زنان را معکوس کرده و زنان را نسبت به اهداف سیاست های رسمی و فرزندآوری بدبین تر کند ، همانطور که در این سالها انجام شده است.

منبع: اعتماد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی