به گزارش اختاز نیوز، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: در روزهای اخیر رئیس جمهور اعلام کرده است که در جلسه هیات دولت به خودروسازان هشدار داده است: اگر موتور خودروها در زمان معقول اصلاح نشود و مصرف سوخت به حد قابل قبولی نرسد، دولت در سیاست تخصیص ارز تجدید نظر کرده و مجوز تولید صادر می شود.
این اولین بار نیست که رئیس جمهور مستقیماً به عملکرد خودروسازان اعتراض می کند. پیش از این رئیس دولت سیزدهم در سفر اسفند 1300 به ایران خودرو 8 دستور ویژه از جمله ممنوعیت استفاده از قطعات بی کیفیت را صادر کرده بود.
با وجود ورود جدی دو رئیس جمهور، امیدی به تغییر وضعیت تولید خودرو نیست. در سال های اخیر محدودیت هایی برای واردات خودرو بر اساس حفظ اشتغال و حمایت از تولید داخل اعمال شده است. سوال اساسی این است که چرا خودروسازان با وجود هشدارهای سیاسی و اجرایی به مسیر قبلی خود ادامه می دهند؟ پاسخ را می توان در نقش بهره برداران اجاره و معیشت یافت.
رانت خواران گروه هایی هستند که از روابط نزدیک با سیاست گذاران سود می برند و از تغییرات سیاستی محروم هستند. خودروسازان در ایران یکی از بزرگترین مجموعهها به شمار میروند و سالهاست که بخش قابل توجهی از منابع را تحت عنوان حمایت از تولید و اشتغال ملی جذب میکنند. بر اساس آمار بانک مرکزی، صنایع حمل و نقل و خودرو از ابتدای سال تا 5 آبان ماه در مجموع 5.5 میلیارد دلار ارز دریافت کرده اند. یعنی 15 درصد از کل ارز تخصیصی کشور.
در حالی که این صنعت با زیان انباشته 300 هزار میلیارد تومانی (به گفته دبیر انجمن صنایع همگن) و بحران نقدینگی مواجه است، وزارت امنیت نیز از پرداخت 40 هزار میلیارد تومان تسهیلات به خودروسازان و قطعه سازان خبر می دهد. چنین اعدادی نشان می دهد که خودروسازان حتی بدون اصلاح ساختاری همچنان قادر به جذب منابع جدید هستند. همراه با بهره برداران اجاره، گروه بزرگی از ذینفعان معیشت وجود دارد. افرادی که معیشت آنها به طور مستقیم یا غیرمستقیم به صنعت خودرو وابسته است. سال گذشته 55 هزار و 577 نفر در ایران خودرو و 43 هزار و 516 نفر در سایپا مشغول به کار بودند. در مجموع حدود 99 هزار نفر. با احتساب زنجیره تامین، نمایندگی ها و خدمات پس از فروش این رقم به 800 هزار نفر می رسد. این گروه بزرگ به سپر دفاعی صنعت خودرو تبدیل شده اند، زیرا هرگونه اصلاح ساختاری را تهدیدی برای امنیت شغلی خود می دانند.
خودروسازان در دهه های اخیر بارها با تکیه بر این معیشت مندان طرح هایی را به نام حمایت از تولید داخلی پیش بردند که در عمل نتیجه ای جز توزیع رانت نداشته است. این ساختار پیچیده، همراه با توانایی تأثیرگذاری بر فرآیند سیاست گذاری، باعث شده است که اصلاحات واقعی در صنعت خودرو بارها متوقف شود و زیان های انباشته همچنان افزایش یابد.
واقعیت این است که یک هشدار سیاسی، یک فرمان اجرایی، یا تهدید به قطع امتیازها تا زمانی که شبکه منافع پیرامون صنعت خودرو دست نخورده باقی بماند، تأثیر چندانی نخواهد داشت. اصلاح این صنعت نه با تذکرات مکرر، بلکه با کاهش قدرت ذینفعان، شفاف سازی منافع و حذف امتیازات غیررقابتی امکان پذیر است.





