به گزارش خبرگزاری به گزارش میهن تجارت، کی زلینسکی متن «توافق جامع» ترامپ را بخوانید، چهره درهم است این فقط یک واکنش احساسی نبود. این نشانه یک واقعیت جدید بود: اوکراین تقریباً چیزی برای چانه زنی ندارد، کسی نیست که پشت سرش بایستد. طرح 28 ماده ای ترامپ ظاهراً صلح آمیز است، اما در اصل، بازنویسی خواسته های اولیه روسیه از تحویل کریمه بود. لوهانسک و دونتسک از محدودیت دائمی تسلیحات و تعهد به عدم پیوستن به ناتو.
این همان نقطه ای است که پوتین با رضایت آشکار می گوید: «این طرح را می توان مبنای صلح نهایی قرار داد».
و در عین حال، زلینسکی او با صدایی خشن اذعان می کند: «من بین شرف و شریکم گیر کرده ام.
زلنسکی؛ از کارت های پر سر و صدا گرفته تا دست های خالی
در سه سال گذشته، غرب سرمایهگذار امیدوارکنندهای برای اوکراین بود. سرمایه گذاری که روی کاغذ وعده می دهد، اما قدرت کافی روی زمین ندارد. اروپا نمی توانست و شاید نمی خواست سنگینی جنگ را تحمل کند. آمریکا پول و سلاح داد، اما در آن زمان، بایدن به زلینسکی او پیشنهاد فرار داد و امروز ترامپ با شانه بالا انداختن می گوید: «شما کارت بازی ندارید».
این لحظه از دست دادن اعتماد است. جایی که اوکراین می ماند و یک شریک قدرتمند هر زمان که بخواهد قوانین بازی را تغییر می دهد.
جنگی که روح اوکراین را بیشتر از زمین گرفت
600000 کشته، مهاجرت میلیونی و از دست دادن 20 درصد زمین. اینها فقط اعداد نیستند. سنگینی جنگ بر دوش کشوری افتاده است که رهبر آنبازیگری بود که نقش رئیس جمهور را به خوبی بازی می کرد، اما در عرصه واقعی سیاست، یکی یکی کارت های خود را از دست داد.
پیروزی های روزانه روسیه، ناتوانی اروپا و سرد شدن روابط واشنگتن و کیف، همه زلینسکی تا حد پذیرش تحقیرآمیز رانده شده اند: یا این طرح را امضا می کنی یا در میدان تنها می مانی!
پوتین؛ پیروزی به زور
پوتین از ابتدا گفت که غرب فقط زبان قدرت را می فهمد. اکنون، با تحریمهای بیسابقه، پیشروی نظامی بزرگتر از حد انتظار و طرحی که تقریباً همه خواستههای او را رسمیت میدهد، او احساس میکند بازی را برده است. حتی پس از انتشار طرح ترامپ، حملات روسیه ادامه یافت. برای پوتین، “جنگ” زبانی است که باید تا زمان تحمیل کامل پیام او ادامه یابد.
امنیت قابل واگذاری آمریکا متحدان خود را به عنوان ورق بازی می بیند
مهراد نجفی در گفت و گو با خبرنگار به گزارش میهن تجارت وی در این زمینه اظهار داشت: اتفاقات اخیر قابل پیش بینی بود; چون بالاخره با عضو دائم شورای امنیت و قدرت هسته ای روبرو هستیم. قدرت های بزرگ جهان هرگز مستقیماً با یکدیگر وارد جنگ نمی شوند. هدف آمریکا از ابتدا تضعیف روسیه در یک درگیری غیرمستقیم و نیابتی بود، اما هم آمریکا و هم اروپا میدانند که اگر این موضوع به سطح «تهدید وجودی» برای روسیه یا هر کشور هستهای دیگری برسد، آن کشور از تمام ظرفیت خود استفاده خواهد کرد. استفاده اصلی انجام خواهد داد بنابراین، طرف های غربی تلاش می کنند تا به مرحله بحران تا مرز تهدید وجودی نرسند و تنها در سطح تضعیف طرف مقابل از طریق جنگ نیابتی باقی بمانند.
V فرود آمدن: با این شرایط قابل پیش بینی بود که تنش و درگیری تا نقطه ای ادامه پیدا کند و سپس از نظر کمی یا کیفی فروکش کند و وارد مرحله مذاکره شود. اکنون مسئله مهم این است که “کیف مذاکرات را چه کسی در دست خواهد گرفت” و پیشنهادات صلح پیشنهادی با چه کیفیتی پذیرفته می شود و هر یک از طرفین تا چه اندازه می توانند چانه زنی کنند.
اعتماد به آمریکا یک اشتباه است، دلیل؟ اوکراین!
کارشناس مسائل بین بین المللی وی با اشاره به گفتمان رایج در دنیا گفت: در بسیاری از کشورها و در میان برخی از احزاب و جریان های سیاسی این دیدگاه وجود دارد که به جای سرمایه گذاری در توان دفاعی و امنیتی کشور، می توان امنیت را به قدرت خارجی مانند آمریکا سپرد و در عوض سرمایه ها را صرف مسائل اقتصادی و عمرانی کرد. تجربیات اخیر نشان داده است که این دیدگاه اشتباه است و حتی می تواند برای کشورها بسیار پرهزینه باشد.
نجفی تصریح کرد: نمونه اول اوکراین است. آمریکا و اروپا این کشور را تشویق به عضویت در ناتو کردند و عملاً آن را با روسیه وارد تنش کردند، اما امروز همین کشورها اوکراین را در دوراهی سختی قرار داده اند. یا باید امتیاز بدهد و صلح را بپذیرد یا از حمایت آنها کاسته شود. آمریکا که اوکراین را به سمت ناتو سوق داد، اکنون عقب نشینی می کند و حتی از اوکراین می خواهد که انتخابات برگزار کند و برخی از امتیازات را بپذیرد. در همان زمان اوکراین فکر می کرد که با اتکا به آمریکا می تواند در مقابل روسیه به عضویت ناتو در بیاید و امنیت خود را تضمین کند، اما اکنون با حمایت غرب. در عمل ضعیف شده است
وی ادامه داد: نمونه دیگر قطر است. با وجود اینکه بزرگترین پایگاه آمریکایی در منطقه در قطر قرار دارد و این کشور یکی از متحدان اصلی آمریکاست و میلیاردها دلار خرید تسلیحات و سرمایه گذاری مشترک دارد، اما در لحظه ای که قطر نیاز به واکنش تدافعی داشت، حتی هشدارهای اولیه نیز به درستی جواب نداد. این نشان می دهد که امنیت کشورها یک موضوع است قابل واگذاری نه و نه می توان آن را به طور کامل بر دوش یک قدرت خارجی گذاشت. آمريكا بارها ثابت كرده است كه متحدانش را «ورق بازي» ميبيند. کارت هایی که در زمان مناسب استفاده می شوند و سپس منقضی می شوند.
نجفی تصریح کرد: این رویکرد با گفتمان جمهوری اسلامی ایران کاملا متفاوت است. ایران متحدان خود را ورق بازی نمی داند، بلکه آنها را بازیگرانی مستقل می داند که در یک گفتمان مشترک، یعنی مقاومت در برابر استکبار و استعمار، با ایران همکاری می کنند. ایران آنها را تحت قیمومیت نمی گیرد، بلکه از آنها به عنوان نیروهای مستقل منطقه ای حمایت می کند.
وی در پایان گفت: درس مهمی که از این حوادث می توان گرفت این است که امنیت یک مسئله است قابل واگذاری اینطور نیست و کشورها مجبورند با تکیه بر توان داخلی بخشی از امنیت خود را تامین کنند. اگر این واقعیت در نظر گرفته شود، کاموکیف توافقات اخیر و روند تنش ها عجیب و غیرقابل پیش بینی نیست.
معضل نهایی؛ شرافت یا شراکت؟
به گزارش به گزارش میهن تجارت، این بحران برای اوکراین درس تلخی دارد: اتکا به قدرت های خارجی یک سراب بود. زلینسکی امروز او بر سر دوراهی ایستاده است که هر دو مسیر بوی شکست می دهد. پذیرش طرح به معنای ثبت یک عقب نشینی تاریخی است. نپذیرفتن آن به معنای جنگی است که حتی متحدان سابق نیز نمی خواهند آن را طولانی کنند.
در نبرد نهایی بین «افسر کاگبو «بازیگر کمدین»، بازیگر باید بپذیرد که در سیاست فقط قدرت واقعی حرف آخر را می زند.
منبع : به گزارش میهن تجارت







