به گزارش اقتصاد اخبار ، همه سازمان های دولتی ، از جمله بانک ها و صندوق های بازنشستگی ، فقط یک پنجم از سهام ایران خلرو را در خود جای داده اند. در این میان ، یک کنسرسیوم بخش خصوصی در پنج سال گذشته موفق به مالکیت سهام ایران خمرو شده است.
چرخش مهم دیگر ، حذف قدرت رای گیری 2 درصد از سهام است که در طی یک روند قانونی شش ساله اتفاق افتاد. سهامداران خرد شده ، که بخش قابل توجهی از مالکیت را تشکیل می دهند ، به دلیل پراکندگی هیچ نقشی در تصمیم گیری ندارند. این شطرنج قدرت پیچیده می تواند به نفع بخش خصوصی باشد. آنها اکنون می توانند اکثریت هیئت مدیره را منصوب کرده و مدیرعامل را بدون نیاز به خرید حتی یک سهم جدید منصوب کنند. از آنجا که با حذف رأی سهام ، کنسرسیوم بیش از 5 ٪ از سهام دولت و شرکت های تابعه آن مانند بانک ها خواهد بود.
اما در ماه گذشته و تشدید اخبار در مورد انتقال مدیریت ایران خلرو به سهامدار عمده ، صداهای مخالف نیز افزایش یافته است. برخی از نمایندگان مجلس ، مقامات صنعتی و برخی از رسانه های معتبر در صدر مخالفان قرار دارند. این زمانی است که یک مقام رهبری در پیشگامان صنعت بار دیگر گفت: “در برخی از شرکت ها که دولت و بخش خصوصی را به اشتراک می گذارند ، حتی اگر دولت سهم بزرگی نداشته باشد ، دولت متعلق به آن است.” ، از شیوه های حقوقی استفاده کنید و خود و خود سهامداران را به مدیریت بدهید ، اما نظارت کنید. “
همچنین ، همانطور که رئیس اتاق بازرگانی تهران پیش از این اعلام کرده بود ، رئیس جمهور همچنین به وزیر Semitic قول داده است که تا پایان سال دولت را پس بگیرد و این کار را روشن کند. علاوه بر این ، برخی از نمایندگان مجلس نشان داده اند که کاربران خودرو با پیگیری مواردی مانند واردات خودرو نگران واردات خودرو هستند. این در شرایطی است که مدیریت دولت در سالهای اخیر بیشتر مصرف کنندگان را از دست داده است.
مدیریت دولت در صنعت خودروهای ایران از طریق مکانیسم های مختلف به مصرف کنندگان عمل کرده است. انحصار دولت در تولید خودرو و پشتیبانی غیر ضروری از خودروسازان داخلی ، رقابت سازنده این صنعت را افزایش داده و منجر به کیفیت پایین محصول شده است. قیمت گذاری دستوری دولت ، علاوه بر ایجاد اجاره و فساد در توزیع ، باعث شده است که خودروسازان برای بهبود کیفیت و نوآوری انگیزه داشته باشند. همچنین دسترسی به مؤلفه ها و فناوری های با کیفیت بالا را دشوار می کند و این تأثیر منفی به طور مستقیم بر کیفیت و ایمنی خودروهای تولیدی داشته است.
استانداردهای کیفی و ایمنی کافی ، همراه با حمایت بی قید و شرط دولت از خودروسازان ، منجر به تولید اتومبیل هایی شده است که نه تنها با کیفیت و ایمنی پایین هستند ، بلکه هزینه های نگهداری و تعمیر بالایی را نیز بر مصرف کننده تحمیل می کنند. سرانجام ، سیاست های دولت در این صنعت باعث شده است تا مصرف کنندگان ایران هزینه های بالایی را برای اتومبیل هایی که از استانداردهای جهان دور هستند ، بپردازند.
با این حال ، با تمرکز بر بهره وری و بهره وری ، بخش خصوصی می تواند مدیریت منابع را بهینه کرده و از از دست دادن سرمایه جلوگیری کند. همچنین ، با از بین بردن بوروکراسی اضافی و تصمیمات سریعتر ، امکان همکاری با شرکت های بین المللی و جذب سرمایه گذاری خارجی وجود دارد که به انتقال دانش و فناوری پیشرفته فنی کمک می کند. اگر قیمت گذاری با عرضه و تقاضا تعیین شود ، این امر منجر به اجاره و شفافیت بیشتر در بازار خواهد شد. مدیریت خصوصی با تمرکز بر رضایت مشتری و حفظ سهم بازار ، باید نیازهای مصرف کنندگان را برآورده کند و مانند مدیریت دولت نمی تواند مقدار تولید را نسبت به کیفیت آن ترجیح دهد.
مخالفان چه کسانی هستند؟
مخالفان اصلی انتقال مدیریت ایران خلرو به بخش خصوصی را می توان به چندین دسته کلی تقسیم کرد. برخی از نمایندگان مجلس در صدر مخالفان قرار دارند. اما این اختلافات از کجا ناشی می شود؟ در سالهای اخیر ، با فشار برخی از نمایندگان قبلی ، برخی از سایت های تولیدی ایران در حوزه های انتخابیه این نمایندگان تأسیس شده اند که از منطق اقتصادی پیروی نمی کنند و بیشتر آنها آسیب دیده اند. اگر مدیریت خودرو به بخش خصوصی منتقل شود ، احتمالاً این سایت ها به دلیل خسارت بسته می شوند. این یکی از دلایلی است که می تواند برخی از نمایندگان مجلس را برای مخالفت با این انتقال تشدید کند.
یکی دیگر از عواملی که می تواند مؤثر باشد نقطه پایانی است که احتمالاً مدیریت دولت را در استخدام سفارشی به بخش خصوصی می رساند. احمد امیرآبادی فراهانی ، عضو سابق مجلس نمایندگان ، ادعا می کند: “هزاران نفر از کارمندان ایرانی برای استخدام ایران توسط نمایندگان مجلس معرفی شده اند. فقط یک نماینده مجلس 4 نفر را به ایران کجرو معرفی کرده است ، و از آنجا باید در سطح خوبی استخدام شود.
“اگر مردم نمایندگان مجلس را استخدام نکنند ، نمایندگان مجلس به دنبال سؤال ، تحقیقات و غیره هستند.” با فرض این ادعا ، بخش خصوصی به نوعی با منافع برخی افراد مغایرت خواهد داشت ، زیرا در مدیریت خصوصی ، هزینه استخدام غیر ضروری و سفارشی تأثیر منفی بر سودآوری شرکت خواهد گذاشت. مدیران بخش خصوصی که با سرمایه شخصی یا سهامداران کار می کنند ، نمی توانند مازاد را تحمل کنند ، مانند مدیران دولتی که از بودجه عمومی استفاده می کنند.
شرکت خصوصی برای زنده ماندن به بهره وری بالا و کنترل دقیق هزینه ها نیاز دارد. در چنین شرایطی ، هر اشتغال باید یک توجیه اقتصادی داشته باشد و منجر به افزایش بهره وری شود. پذیرش نیروهای سفارشی ، که معمولاً فاقد تخصص هستند ، به معنای افزایش هزینه های کارکنان بدون دریافت بازده است که با منطق تجارت خصوصی مغایرت دارد.
علاوه بر این ، در مدیریت خصوصی ، سهامداران بر عملکرد مدیران نظارت می کنند و اجازه نمی دهند که منافع شرکت تحت تأثیر روابط سیاسی قرار بگیرد. مدیرانی که از اشتغال سفارشی و غیر ضروری استفاده می کنند ، در برابر سهامداران پاسخگو خواهند بود و احتمالاً موقعیت خود را از دست می دهند. بنابراین ، خصوصی سازی می تواند به عنوان مانعی برای استخدام سیاسی و سفارشی عمل کند.
دلیل دیگری که ممکن است برخی از نمایندگان خانه کشور را تحت تأثیر قرار داده باشد تا اولین خودروساز بزرگ کشور را به بخش خصوصی واگذار کند ، انتساب آنها به یک جریان سیاسی خاص است. این بخش از نمایندگان ممکن است از این مخالفت بهره مند نشوند ، اما در زمینه رقابت سیاسی و حمایت از فعلی آنها ، مخالف هستند. با این حال ، مخالفان تا آنجا پیش رفته اند که برخی از نمایندگان با استفاده از اصطلاحاتی مانند “گردنبند” به بخش خصوصی توهین کرده اند. این زمانی است که برخی از این نمایندگان تاکنون در مورد نگرانی های مصرف کنندگان خودرو اظهار نظر نکرده اند. اما سوال اصلی این است که چرا مقامات صنعت که قول انتقال خودروها را تا پایان سال داده اند ، در برابر این حملات سکوت کرده اند؟
این مدیران صنعتی از انتقال مدیریت خودرو به بخش خصوصی خودداری می کنند زیرا برخی از سیاست گذاران از طریق صنعت خودرو قدرت سیاسی و اقتصادی قابل توجهی دارند. مدیریت دولت خودروها به آنها امکان می دهد تا در تصمیمات کلان اقتصادی مشارکت کنند ، بر قیمت گذاری بازار تأثیر بگذارند و از امتیازات بی شماری مانند انتصاب مدیران ، استخدام سفارشی و کنترل منابع مالی بهره مند شوند. همچنین از طریق کنترل زنجیره تأمین ، واردات قطعات و توزیع خودرو که توسط خصوصی سازی از بین می رود ، درآمد و اجاره بی شماری نیز وجود دارد. برخی از سیاست گذاران صنعتی می توانند در صورت لزوم از این صنعت به عنوان اهرم فشار سیاسی یا اقتصادی استفاده کنند.
علاوه بر این ، با خصوصی سازی ، آنها توانایی خود را در اجرای سیاست های دستوری مانند تولید خودروهای خاص یا تعیین گردش تولید از دست می دهند. در حقیقت ، حفظ مدیریت دولت به معنای ادامه قدرت و نفوذ آنها در بزرگترین صنعت غیر نفتی کشور است و از دست دادن این کنترل به معنای کاهش قابل توجه در قدرت و قدرت تصمیم گیری آنها خواهد بود. ما از یک متخصص خودرو در مورد مخالفت با مدیریت ایران خلرو به بخش خصوصی سؤال کردیم.
“سه مخالف اصلی برای این تغییر مدیریت وجود دارد که یکی از آنها وزارت بهداشت است که از نظر منطقی با منافع مغایرت دارد ، دوم برخی از ذینفعان هستند که از تغییر می ترسند و سوم برخی از سیاست های افراطی هستند.” یا به دلایل سیاسی و از این زمینه برجسته شده اند. “
او معتقد است که مسئله ایران خمرو “خصوصی سازی” نیست بلکه کنترل شرکت توسط سهامداران عمده خود در مورد عدم قطعیت های مدیریت خودرو به کنسرسیوم است.
او می گوید مخالفان شک و تردیدهای مختلفی را ایجاد می کنند. یکی از موضوعاتی که مطرح می کند این است که یک شرکت یک سهامدار ایرانی است ، این زمانی است که این شرکت هیچ سهام در ایران ندارد ، اما برخی از صاحبان این شرکت با برخی از صاحبان کنسرسیوم ارتباط دارند. مورد دیگر این است که این مؤلفه دادخواست دارد ، در حالی که این شرکت در دادخواست “متهم” شده و هنوز صادر نشده است ، و این هیچ ارتباطی با مسئله خود ایران ندارد. بشر وی همچنین تأکید می کند که مسئله دیگر مطرح شده این است که اگر کنسرسیوم سهام مدیریتی ایران را دریافت کند ، با حضور کنسرسیوم نیز انحصار خواهد بود. اما طبق بندهای 1 و 2 قانون تجارت ، شرکت نمی تواند معاملات را تصویب کند ، اما سایر سهامداران باید تصویب کنند.
به طور کلی ، می توان گفت انتقال مدیریت خودرو به بخش خصوصی عواقبی دارد که برای برخی خوشایند نیست. این تکلیف می تواند از پاشش نمایندگان و ترتیب نمایندگان برای اشتغال و غیره جلوگیری کند ، همچنین باعث کاهش هزینه های زباله و افزایش شفافیت مالی می شود و از این طریق از فساد و اجاره جلوگیری می کند. همچنین در سالهای اخیر ، برخی از سازندگان قطعات توانسته اند با استفاده از اجاره دولت ، قطعات با کیفیت خود را به خودروسازان بفروشند که قطعاً متوقف خواهد شد.