صنعت خودرو جراحی لازم شد/ کودک لوس دولت را بشناسید!

به گزارش اختاز نیوز، «خشت اول که معمار کج می گذارد تا دیوار کج می رود» این ضرب المثل. داستان صنعت خودرو در ایران است. وقتی نظام زیربنای درستی نداشته باشد به جایی می رسد که تا اینجا اشتباه کرده و حالا هر لحظه امکان سقوط وجود دارد. سال هاست که دولت سیستمی را در صنعت خودرو ایجاد کرده است که ضعف های جدی در مدیریت، بهره وری، تولید، محصول، فروش، خدمات پس از فروش، توزیع، تدارکات، قطعه سازی دارد و به طور خلاصه در مرحله با مشکل مواجه است. به صورت مرحله ای آیا کسی از این بیمار که بیماریش روز به روز بدتر می شود مراقبت می کند؟ در کشوری که در یک ماه چندین بخشنامه برای واردات یا تولید خودرو صادر می کند و بارها بین خودروساز و دولت بر سر قیمت گذاری که امری ساده در دنیاست، اختلافاتی پیش می آید، کدام بخش خصوصی این صنعت را می پذیرد؟

در تمام دنیا شرکت خودروسازی قیمت محصول خود را تعیین می کند و در ایران همچنان اختلاف بزرگی بین دولت و خودروساز داریم. اگرچه نوسانات اقتصادی زیاد و حتی نوسانات سیاسی بیشتر داریم، اما همه مشکلات ما از یک مشکل کلان نشات می گیرد. نوسانات در کشور ما نسبت به دو سه دهه قبل افزایش یافته است. در نتیجه هیچ بخش خصوصی با توجه به مسائلی که در کشور وجود دارد و عدم شفافیت و عدم امنیت سرمایه گذاری حاضر به خرید خودروساز دولتی نیست. این خودروساز دولتی که خود محصول سهامداران مختلف است که حتی اگر خصوصی باشند، شخصیت و قدرت داشته باشند، حاضر نیستند حمایت خود را از دست بدهند، شرکتی را بخرند که زیان انباشته سنگینی دارد و بدون هیچ گونه ضرری وارد بازار شود. حمایت کردن.

بخش خصوصی باید کل سیستم موجود را شخم بزند و برای یک کار اساسی که با ساختارهای موجود در کشور سازگاری ندارد یک سیستم جدید ایجاد کند. بخش خصوصی به دنبال واردات خودروهای مدرن دنیاست و کشوری که تحریم است نمی تواند چنین کاری انجام دهد، بنابراین باید همان محصولات را تولید کند. . عملاً با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی حاکم بر کشور، هیچ سرمایه‌گذار واقعی حاضر به سرمایه‌گذاری در صنعتی پر حاشیه مانند خودرو نیست که با انواع پس‌لرزه‌ها مواجه است و متاثر از حوادث مختلف است و از سوی دیگر مافیای گسترده و ریشه‌داری دارد و خطرات خود را در این صنعت بالا ببرید. به ناچار ساختارهای اقتصادی ما این گونه است و خودروسازی محکوم به دولتی شدن است.

مجوز دولت به وزارت کشور برای واردات 2 هزار خودرو + مدارک

به گزارش تجارت فردا، یک صنعت با مصوبه 8 ماده ای یا 10 ماده ای یا 100 ماده ای قابل تغییر نیست. زمانی که قصد داریم یک صنعت را متحول کنیم، ابتدا باید محیط کلان خود را تغییر دهیم. یعنی باید ساختارهای اقتصادی، نگرش، سیاست داخلی، سیاست در قبال صنعت و … را تغییر دهیم. باید برنامه ریزی کلان اقتصادی داشته باشیم و در این برنامه ریزی کلان باید برای واگذاری شرکت های خودروسازی دولتی به دولت برنامه ریزی کنیم. بخش خصوصی این فقط نوشتن برنامه های زیبا و چاپ رنگی آنها نیست. اینها طرح هایی است که باید مجدانه اجرا شود. تاکنون برنامه های متعددی برای توسعه صنعت اقتصادی داشته ایم که متاسفانه به دلایل مختلف اجرایی نشده است.

هیچ بخش خصوصی نمی تواند ریسک سرمایه گذاری در وضعیت فعلی صنعت خودرو و تلاش برای تغییر ماهیت خودروساز دولتی را بپذیرد. سامانه ای که چهار دهه است شکل گرفته و مشکلات فراوانی را به دوش می کشد، مطالبات گسترده ای دارد و این دو خودروساز کشور تا پایان آذرماه بیش از 190 هزار میلیارد تومان زیان انباشته کرده اند، یعنی دارند می کنند. هر روز خسارات وحشتناکی که بخش خصوصی چه داخلی و چه خارجی وارد می شود. این است که چنین شرایطی را در اختیار بگیرد و اگر بتواند بر عوامل داخلی آن شرکت تسلط پیدا کند، چگونه می تواند با عوامل خارجی مانند مافیا، رانت و … برخورد کند.

خصوصی سازی در مرحله کنونی به نظر نمی رسد و غیرممکن به نظر می رسد مگر اینکه ساختار فکری و اقتصادی کشور را تغییر دهیم، برنامه ریزی کلان اقتصادی با کیفیت بالا نداشته باشیم، مشکلات سیاسی حل شود، تحریم ها برداشته شود و تنها در این صورت است که می توانیم صحبت کنیم. در مورد خصوصی سازی و حامیت و مصمم بود که این موضوع را پیش ببرد. اما اگر صحت داشته باشد چند دهه است که بحث خصوصی سازی و سرمایه گذاری خارجی مطرح است، اما این فرار سرمایه روز به روز در حال افزایش است و نه تنها سرمایه های داخلی جذب نمی شود، بلکه سرمایه ها نیز فرار می کنند و از این کشور می روند. ما حتی نمی توانیم سرمایه های داخلی خود را حفظ کنیم، پس چگونه می توان انتظار داشت که یک سرمایه گذار خارجی در پر ریسک ترین، پر حاشیه ترین، سیاسی ترین و مافیایی ترین صنعت سرمایه گذاری، کار و نتیجه بگیرد.

doc_2024-02-09_12-00-20

خودروسازی یک صنعت سیاسی برای دولت است. حق با اوست. هر دولتی با هر نگرشی مجبور است از این صنعت حمایت کند، زیرا نیروی کار زیادی دارد، ارزش افزوده دارد، تامین کننده بخش های مختلف است، موتور محرکه این صنعت نیمه عمر است و همه اینها نشان دهنده نیاز به حمایت دولت است، اما اگر نسخه بخواهیم برای تبدیل این صنعت غیرممکن است. مشکل صنعت خودرو از نسخه قبلی است و صنعت خودرو نیاز به جراحی پرخطر دارد. تا مسائل بزرگ اقتصاد را حل نکنیم نمی توانیم به این صنعت برسیم. ما باید یک سری مسائل را در کشور ایجاد کنیم، مسائلی مانند ارتباطات جهانی، فضای امن سرمایه گذاری و تضمین سرمایه گذاری. چرخش موتور اقتصادی به دیدگاه ارزش آفرینی تولید و کارآفرینان بستگی دارد. ما سال ها شعارهای دروغین دادیم که کارآفرینان و سرمایه داران آدم های بدی هستند و این تغییر ذهنیت و فرهنگ باید انجام شود و این یک روند طولانی مدت است که برای شروع آن نیاز به زیرساخت داریم. تا تحریم ها برداشته نشود و ارتباطات جهانی ما شکل نگیرد، اوضاع بهتر نمی شود. مشکل این صنعت با شعارهای زیبا و جزوه های رنگارنگ که بعد از مدتی در آرشیو می پوسند حل نمی شود.

واضح است که جایگاه امروز صنعت خودرو نتیجه سه یا چهار دهه اشتباهات در این صنعت است و این مشکلات در یک سال یا یک دهه حل نخواهد شد. اما اگر ساختارها اصلاح شود، صنعت خودرو به طور خودکار بهبود خواهد یافت. تا وارد سازمان تجارت جهانی نشویم و فضای اقتصادی رقابتی نشود و از انحصار خارج نشود تا نتوانیم خودروسازان خارجی را به ایران بیاوریم و بازاری برای آنها بدون انحصار و در دل ایجاد کنیم. از آن رقابت، این صنعت خودروسازی ماست. ما سه دهه است که یک سمند و یک پژو پارس تولید می کنیم و اتفاقاً نکته غم انگیز ماجرا این است که پژو پارسی که دو دهه پیش تولید شد از نظر مردم که بیشترین کیفیت را دارند کیفیت بهتری داشت. مصرف کنندگان مهم و بهترین داوران. از پراید و پیکان گرفته تا پژو پارس و سمند و 405 و 206 و تیبا و ساینا هم همین برنامه اشتباه را دنبال کردیم و به جای بهتر شدن اوضاع هر روز بدتر می شد. شاید با توجه به شرایط جنگی کشور، سرنوشت پیکان توجیهاتی داشته باشد، اما چرا 405 را دچار چنین سرنوشتی کردیم؟

تولید خودرو به هر قیمتی

دنیای امروز از نظر عوامل تکنولوژیک دستخوش تغییرات گسترده ای شده است. طراحی داخلی و خارجی، آپشن های جدید و… اما خودروهای تولید شده در کشورمان حتی بویی از فناوری های یک دهه پیش نبرده اند. از این رو سوالی که مطرح می شود این است که آیا هدف صرفاً تولید خودرو است یا می خواهیم خودروهایی تولید کنیم که دارای ارزش باشند؟ در دنیای امروز، هر چیزی که تولید می شود، کالا نیست. کالا چیزی است که تولید می شود و دارای استانداردهایی است که با توجه به نیاز روز تغییر می کند و به جامعه عرضه می شود.

به طور خلاصه، صنعت خودرو نیاز به جراحی دارد. جراحی صنعت خودرو بدون خطر نیست. اینطور نیست که صنعت خودرو یک شبه پس از جراحی بهبود یابد. در همه بخش ها یکسان است. هر عمل جراحی حتی ممکن است وضعیت را بدتر کند. اما آنها باید این را تشخیص دهند و یک بار برای همیشه به این وضعیت پایان دهند. البته وضعیت اسفبار خودرو به این معنا نیست که کسانی که تا الان در صنعت خودرو کار می کردند و مدیرانی که سر کار بودند عملکرد بسیار بدی داشتند و همه رانت خوار بودند. افراد خوبی در این صنعت بودند، افراد پرتلاش هم در این صنعت فعال بودند. صنعت خودرو یک بیماری زمینه‌ای به نام دولت‌گرایی دارد که توسط عوامل محیطی دیگر تقویت می‌شود. سیستم ها خواسته یا ناخواسته بر ما تحمیل می شوند، تحریم ها، عدم ارتباط جهانی، مافیا و … عواملی هستند که اجازه نمی دهند هیچ اقدام مفیدی در این صنعت دیده شود و اتفاقا خلاف این اقدامات است و همه احساس می کنند هیچ چیز وجود ندارد. در این صنعت انجام شده است.

البته حدود هفت سال از این دهه ها تحریم بودیم، اما مشکلات خودروسازی ریشه دارد. ما همیشه از کیفیت خودرو، مالکیت دولتی و انحصار خودرو گلایه داشته ایم و این یک مشکل کلی است و تحریم و مسائل خارجی که به آن اشاره شد تنها بخشی از ماجراست. ما خودتحریمی های زیادی هم داریم. در این سال ها دولت صنعت خودروسازی را تحت تاثیر فساد، رانت و … قرار داد و علیرغم اینکه این کودک می خواست حرکت های مفیدی انجام دهد، استراتژی مدون و عدم ثبات در تصمیم گیری ها و دولت های مختلف با متفاوت وجود نداشت. نگرش ها این کودک را به اینجا آورده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *