اگرچه انتقال به انرژی های تجدید پذیر به طور کلی به عنوان روشی بی نظیر برای دستیابی به توسعه پایدار و مقابله با بحران های زیست محیطی در نظر گرفته می شود ، اما یک مطالعه جدید از دانشگاه سوریه بر تجربه چین تمرکز دارد ، ابعاد پیچیده تری از این تحول را نشان می دهد. این مطالعه نشان می دهد که سیاست های انرژی پاک فعلی در چین ، با وجود سرمایه گذاری های بزرگ ، هنوز نتوانسته است به طور کامل منجر به بهره وری سبز شود ، و حتی در برخی مناطق تأثیرات منفی بر توسعه پایدار داشته است. یک هشدار مهم برای کشورهایی که در همان مسیر قدم می گذارند.
در نگاه اول ، حرکت به سمت انرژی های تجدید پذیر همیشه به عنوان یک راه حل آشکار برای مقابله با بحران های زیست محیطی و تحقق توسعه پایدار توصیف می شود. کشورهایی مانند چین ، با سرمایه گذاری های عظیم در این زمینه ، در تلاشند تا وابستگی خود را به سوخت های فسیلی کاهش دهند و توسعه کم کربن را دنبال کنند. اما نتایج یک مطالعه جدید از دانشگاه سوریه در انگلستان تصویری متفاوت و متفکر از این انتقال ارائه می دهد.
بررسی اثرات واقعی سیاست های انرژی پاک چین
یک مطالعه جدید در ژورنال تخصصی اقتصاد انرژی ، سیاست های چین را برای انرژی تجدید پذیر در دوره 1 تا 2 مورد بررسی قرار داده است. محققان داده های نه استان را برای درک بهتر تأثیر این انتقال بر توسعه پایدار مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.
نتیجه اصلی این مطالعه نشان می دهد که علیرغم تلاش های گسترده برای گسترش انرژی پاک ، این روند تاکنون نتوانسته است از همه جنبه ها از توسعه پایدار بهره مند شود. شاخص اصلی این ارزیابی ، بهره وری تولید کل فاکتور سبز (GTFP) است. شاخصی که توانایی منطقه در دستیابی به رشد اقتصادی را به طور همزمان با کاهش مصرف منابع و آسیب های زیست محیطی اندازه گیری می کند.
طبق این یافته ها ، سیاست های فعلی چین در زمینه انرژی نه تنها منجر به افزایش GTFP شده است ، بلکه در برخی مناطق نیز آن را کاهش داده است. موضوعی که می تواند خطر برای کارآیی و پایداری این سیاست ها باشد.
استرس مالی ، چالش نوآوری
پروفسور علی امروز ، استاد دانشگاه سوریه و یکی از نویسندگان اصلی تحقیق می گوید: “این فرض که انتقال به انرژی های تجدید پذیر لزوماً مفید است و بدون چالش باید تجدید نظر شود.” “در عمل ، این انتقال مالیات سنگین بر دولت های محلی ایجاد می کند و توانایی آنها در سرمایه گذاری در سایر بخش های حیاتی از جمله تحقیق و توسعه را کاهش می دهد.”
وی گفت: “در حالی که دستیابی به انرژی پاک کننده در دراز مدت ضروری است ، اگر به درستی در مسیر منابع محدود مدیریت نشود ، ممکن است آینده نوآوری در فن آوری های سبز به خطر بیفتد.” و این برای کشوری مانند چین بسیار مهم است که نقش اساسی در بازار جهانی انرژی دارد. “
نابرابری منطقه ای ؛ یک چالش جدی در مسیر انتقال
یکی دیگر از جنبه های نگران کننده که این مطالعه به آن می پردازد نابرابری منطقه ای در تأثیرگذاری بر سیاست های انتقال انرژی است. به خصوص در مناطق جنوبی چین و استانهایی که به منابع طبیعی بسیار وابسته هستند ، به احتمال زیاد در معرض خطر این سیاست ها قرار دارند. زیرساخت های ناکافی ، منابع مالی محدود و وابستگی اقتصادی به صنایع آلاینده ، این مناطق را آسیب پذیرتر کرده است.
این می تواند به شکاف اقتصادی و زیست محیطی بین استان های مختلف منجر شود. عاملی که نه تنها کارآیی سیاست های ملی را تهدید می کند ، بلکه انسجام اجتماعی را به خطر می اندازد.
چه باید کرد؟ پیشنهادات برای بررسی سیاست
برای موفقیت در این مرحله و دستیابی به یک پیشرفت واقعاً پایدار ، محققان دانشگاه سوریه بر تجدید نظر در الگوی سرمایه گذاری دولت تأکید می کنند. آنها به جای تکیه بر بودجه های دولت ، آنها نشان می دهند که از مشارکت فعال بخش خصوصی در توسعه زیرساخت های انرژی پاک و فن آوری ها استفاده می شود.
این مشارکت می تواند هر دو فشار مالی را به دولت ها وارد کند و روح نوآوری و رقابت را در صنعت انرژی وارد کند. تمرکز بر روی تحقیق و توسعه همچنین می تواند ابزارهای تکنولوژیکی ایجاد کند که انتقال به انرژی های تجدید پذیر نه تنها سریعتر بلکه مؤثرتر و منصفانه تر می شود.
انتقال به انرژی تجدید پذیر ، ضرورت مرتبط با تاکتیک
هیچ کس شک نمی کند که تغییر انرژی فسیلی به منابع تمیز ، یک ضرورت برای بقای محیط زیست و کاهش بحران آب و هوا است. اما همانطور که این مطالعه نشان می دهد ، انتقال به انرژی های تجدید پذیر بدون در نظر گرفتن پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن نباید انجام شود. طراحی دقیق تر سیاست ها ، حمایت از زمینه های آسیب پذیر و تعادل اهداف زیست محیطی و نوآوری های فناوری می تواند آینده را آسانتر و پایدار تر کند.





