“از دفتر مرکزی گزارش گزارش شده است که رهبر ما ، آدولف هیتلر ، که تا آخرین نفس با بلشویسم جنگید ، امروز بعد از ظهر برای آلمان درگذشت.” حوالی ساعت 9:30 بعد از ظهر 1 مه ، رادیو هامبورگ هفتمین سمفونی آنتون بروچنر را برای پخش پیام پخش کرد.
خبر مرگ مردی که طبق گفته های تایمز لندن ، “از نظر تقریباً تمام جهان به تجسم شر مطلق تبدیل شده بود” به سرعت در سراسر جهان پیچیده شد.
چند دقیقه بعد ، بی بی سی گزارش داد: “ما برنامه های خود را برای اخبار به شما قطع کردیم: رادیو آلمان به تازگی اعلام کرده است که هیتلر مرده است. من تکرار می کنم: رادیو آلمان اکنون اعلام کرده است که هیتلر مرده است.”
با گذشت زمان ، معلوم شد که روایت نازی درست نیست و مرد مسئول آغاز جنگ جهانی دوم مرده بود ، نه در اول ماه مه بلکه یک روز قبل. او مانند یک فرمانده شجاع جان خود را از دست نداده بود ، اما در پناهگاه زیرزمینی خود خودکشی کرده بود.
هشت دهه بعد ، هنوز هم اسطوره هایی در مورد چگونگی مردی که طراح اصلی قتل شش میلیون یهودی اروپایی است ، وجود دارد.
بخش Mondo بی بی سی ، با استفاده از اسناد تاریخی و کمک سه متخصص ، روزهای پایانی دیکتاتوری را که قصد ساخت یک امپراتوری هزار ساله را دارد ، بازسازی کرده است.
دائمی
در چند متر پایین تر از اقامتگاه عظیم و رسمی که توسط هیتلر در برلین ساخته شده بود ، پناهگاهی بود که هیتلر آخرین روزهای خود را گذراند.
هنگامی که سال 2 ، سرنوشت آلمان نازی یکی دیگر بود. حمله متفقین به نرماندی فرانسه در غرب ، آزادی روم در جنوب و پیشرفت اتحاد جماهیر شوروی در شرق ، نشان داد که دیر یا زود شکست خواهد خورد. با این حال ، هیتلر تمایلی به تسلیم نداشت.
وی گفت: “در 7 نوامبر ، وی گرگ (دفتر مرکزی نظامی هیتلر در لهستان فعلی) را ترک کرد و با قطار به عقاب (دفتر نظامی در نزدیکی مرز بلژیک و لوکزامبورگ) سفر کرد.”
هیتلر پس از عدم موفقیت این عملیات ، که مورخان به عنوان آخرین اقدام نظامی بزرگ نازی ها می دانند ، در تاریخ 2 ژانویه به برلین بازگشت. زاندر ، که دو دهه است که در حال تحقیق در مورد این موضوع است و به عنوان “سفر” شناخته می شود به عنوان کاملترین جدول زمانی برای سفرهای دیکتاتور آلمانی شناخته می شود ، این کار را با دقت بسیار بالایی ثبت کرده است.
وی گفت: “به جز بازدید از جبهه جنگ در تاریخ 3 مارس ، هیتلر تا زمان مرگش پایتخت را ترک نکرد.”
با افزایش بمب گذاری های متفقین در برلین ، هیتلر شروع به گذراندن وقت بیشتر در پناهگاه زیرزمینی کرد. یک اقامتگاه بزرگ در پایتخت یک دهه پیش.
زندر افزود: “از 9 ژانویه ، او تمام وقت در پناهگاه خوابیده بود.”
به گفته کسانی که تا آخرین لحظه ها با هیتلر بودند ، فقط یک شبح از کسی باقی مانده بود که توانست اکثریت هموطنان خود را به خود جلب کند.
به گفته توماس وبر ، مورخ انگلیس ، در مصاحبه ای با بی بی سی موندو ، در اوایل ماه آوریل ، رهبر نازی به سختی از پناهگاه خارج شد زیرا نیروهای اتحاد جماهیر شوروی ، که در ده کیلومتری شرق شهر مستقر بودند ، حمله توپخانه ای شدید را آغاز کرده بودند.
وی گفت: “هیتلر تقریباً هفته آخر عمر خود را در پناهگاه گذراند و در تاریخ 5 آوریل ، در روز تولد ، وی برای استقبال از میهمانان به دفتر رفت و سپس برای پیاده روی کوتاه به باغ رفت و آخرین عکسهای او در آنجا گرفته شد.”
اسناد و تحقیقات مختلف تأیید می کند که علاوه بر رهبر نازی ، نزدیکترین بستگان وی نیز در زیر زمین بودند.
اوا براون ، معشوقه وی ، مارتین بورمن ، دبیر حزب ، جوزف گوبلز ، وزیر تبلیغات به همراه خانواده اش ، چندین مشاور نظامی ، دبیران و محافظان بودند.

به گفته شاهدان عینی ، پناهگاه هیتلر بسیار کم یا مبله بود. در دفتر دیکتاتور ، پرتره ای از پادشاه پروس فردریک کبیر ، که او بسیار به آن علاقه مند بود ، دیده شد
یک قبر سرد و شلوغ
پناهگاه مخفی ، معروف به پناهگاه Pishva ، یک ساختار بزرگ چهار اتاق بود که چند متر از اقامتگاه رسمی هیتلر فاصله داشت. بر خلاف دفتر رسمی کار عالی ، هیچ خبری از تزئینات و مبلمان وجود نداشت.
دیوارها و سقف های چهار متری ضخامت آن را در برابر بمب های متفقین مقاوم کرده است و سیستم تهویه و تولید مدرن به آن اجازه زندگی می دهد.
با این حال ، همه چیز راحت نبود. کارولین شپل ، مورخ انگلیسی ، مورخ انگلیسی ، مورخ انگلیسی ، گفت: “توضیحاتی که ما گفتیم بسته ، سرد ، مرطوب ، پر سر و صدا و بد بو به دلیل ژنراتورهایی که نور و هوای پناهگاه را فراهم می کنند ، بود.”
استاد دانشگاه Ruhampton گفت: “کسانی که در آنجا بودند احساس می کردند که در یک محیط شلوغ و شلوغ قرار دارند.” “آنها زمان را احساس نمی کردند ، زیرا نور مصنوعی دائماً روشن بود.”
علاوه بر این ناراحتی ها ، خبرهایی که از جبهه به وجود آمده بود امیدوار نبود.
زندر گفت: “جو افسرده شد زیرا همه می دانستند که جنگ را از دست داده اند.”
با این حال ، روال زندگی هیتلر چندان تغییر نکرده است.
وی گفت: “شما خیلی دیر می خوابید ، گاهی اوقات تا بعد از ظهر.” او دو بار در روز با توجیه با ژنرال های خود شرکت کرد. سپس او تا طلوع آفتاب چای و سخنرانی برای دبیران خود می نوشید. “

هیتلر معتقد بود که نزدیکترین همراهانش در روزهای پایانی که منجر به پایان عمر شده بود به او خیانت کرده است
بین ضدحمله ها و توطئه ها
هیتلر به سه ژنرال دستور داد تا در 5 آوریل ، یک روز پس از تولد پنجاه سالگی خود ، یک ضدحمله را برای شکستن محاصره اتحاد جماهیر شوروی در پایتخت آلمان ترتیب دهند.
اما هیچ کس جرأت نکرد به او بگوید واحدهای موجود در نقشه در واقع فقط گروه کوچکی از تانک یا توپخانه بودند.
روز بعد ، آگاه است که سربازان ارتش سرخ وارد شهر شده اند و ضدحمله شکست خورد ، دیکتاتور عصبانی شد و برای اولین بار اعلام کرد که جنگ را از دست داده اند.
گفته می شود که وی گفت: “من نمی توانم ادامه دهم. جانشین من ادامه خواهد یافت.” به گفته زندر ، این لحظه دقیقاً در فیلم آلمانی “پاییز” بازسازی شده است.
با وجود این اعتراف ، هیتلر به آلبرت آرپر ، دبیر سلاح ها و معمار مورد علاقه خود که در 5 آوریل به او آمدند گوش نکرد و او را به فرار از آلپ تشویق کرد.

این مجسمه موم برای بازسازی آنچه شواهد تاریخی نشان می دهد: در روزهای پایانی ، هیتلر رابطه خود را با واقعیت از دست داده بود.
ادعاهای هیتلر مبنی بر استعفای به شنیده شده از مارشال هرمان گورینگ ، رئیس نیروی هوایی نازی ، رسید. وی پیش از این در سالهای 1 و 2 توسط هیتلر با سفارشات جداگانه منصوب شده بود.
گورینگ ، که به بایرن پناه آورده بود ، یک تلگرام را به هیتلر فرستاد و خواستار اجازه قدرت گرفتن شد. حرکتی که هیتلر آن را خیانت دانست.
“هیتلر عصبانی بود و دستور داد كه گورینگ استعفا دهد و دارایی های خود را مصادره كند ؛ در غیر این صورت خیانت اعدام خواهد شد.”
اما این تنها خیانت نبود. در تاریخ 7 آوریل ، هیتلر مطلع شد که هاینریش هیملر ، یک رهبر مخوف SS ، با دیپلمات های سوئدی ملاقات کرد و از آنها خواست تا مذاکرات با آمریکایی ها و انگلیسی ها را تسهیل کنند.
براساس گزارشی از رئیس سابق ضد سرپایی انگلیس ، هیتلر گفت: “همه به من دروغ گفته اند ، همه مرا فریب داده اند ، هیچ کس حقیقت را نگفته است. ارتش به من دروغ گفته است و اکنون SS من را ترک کرده است.”

هانا ریچ ، خلبان آلمانی ، موفق شد از محاصره اتحاد جماهیر شوروی عبور کند و در نزدیکی صدراعظم قرار بگیرد ، اما هیتلر از فرار خودداری کرد.
فرصت آخر
با نزدیک شدن نیروهای روسی به ساختمان دولت ، هیتلر به بستگان خود اعلام کرد که او شهر را ترک نمی کند.
با این حال ، او فرصتی برای فرار از لحظات پایانی داشت. بین 1 آوریل و 5 آوریل ، خلبان نازی هانا ریچ موفق شد در یک حرکت جسورانه در نزدیکی ساختمان گراند صدر فرود بیاید.
زندر گفت: “او می توانست با رایش یا حتی زودتر فرار کند ، اما او عمداً نبود ، زیرا او معتقد بود که به عنوان رئیس دولت باید تا حد ممکن در پایتخت بجنگد.” “او هرگز نگران زندگی خود نبود.”
در حالی که وضعیت روحی و جسمی هیتلر به شدت رو به کاهش بود ، خبر مرگ متحد وی ، بنیتو موسولینی ، دیکتاتور ایتالیایی و معشوقه او کلارا پاتچی ، که در 7 آوریل توسط پارتیزان کشته شد و اجساد آنها در میلان به دار آویخته شد.
شاپل با استناد به شهادت یوهان راتوربر گفت: “ما می دانیم که با وخامت اوضاع نظامی ، روح هیتلر با وخیم تر شدن اوضاع نظامی تضعیف شده است.”
راتهبورگ گفت: “هیتلر واقعاً تجزیه شد.” صورت او ماسک ترس و سردرگمی بود ، با ظاهری و صدای خیره کننده ای که شنیدن آن سخت بود. “
متخصصانی که با آنها مصاحبه کردیم ، بدتر شدن جسمی و روحی دیکتاتور نه تنها به شکست میدان نبرد بلکه به ترکیبی از داروهایی که سالها برای درمان بیماری پارکینسون داده می شود.

نیروهای اتحاد جماهیر شوروی در ماه مه هیتلر و همسرش اوا براون را پیدا کردند ، اما متحدین غربی خود را نگفتند
در یک عمل غیر منتظره دیگر ، هیتلر در 7 آوریل با براون ازدواج کرد ، اما به جای جشن گرفتن ، او با کسانی که در پناهگاه بودند خداحافظی کرد و سپس اراده سیاسی خود را به دبیر خود ، گرتروود یونگا دیکته کرد.
وبر گفت: “او بین این عقیده که جنگ را از دست داده اند و امید در یک راه حل جادویی در حال نوسان است ، نوسان کرد.”
مورخ افزود: “هیتلر معتقد بود كه نیروهای انگلیس و آمریكایی جرات نمی كنند در جنگ شهری شرکت كنند ، جنگی كه قرار بود توسط نیروهای متعصب و آموزش دیده نازی انجام شود.” اما چنین سناریویی اتفاق نیفتاد.
طبق تحقیقات لیدل ، دیکتاتور گفت: “مردم آلمان شجاع بودند و به همین دلیل سزاوار نابودی بودند.” من با جنگ نبردم ، اینها مردم آلمان بودند. “

اطلاعات زیادی در مورد مکان دقیق پناهگاه هیتلر وجود ندارد. اعتقاد بر این است که نیروهای اتحاد جماهیر شوروی مکان را کاملاً با خاک پر کرده اند تا به مکانی مقدس برای نازی ها تبدیل نشود.
ریشه شایعات
اما هیتلر نه تنها تصمیم به خودکشی گرفت ، بلکه دستور داد بدن وی نیز نابود شود.
وی گفت: “من و همسرم برای جلوگیری از عزل یا تسلیم شدن ، مرگ را انتخاب کرده ایم.” بدن ما باید بلافاصله سوزانده شود. “
حوالی ساعت 9:30 بعد از ظهر 6 آوریل ، هیتلر و براون وارد یک اتاق شدند. اوا براون کپسول سیانید را لگد زد و هیتلر با شلیک گلوله خودکشی کرد.
چند دقیقه بعد ، محافظان وی وارد اتاق شدند ، اجساد را با یک پتو پوشانده و آنها را به یک باغ بردند. آنها اجساد را به گودالهایی که قبلاً حفر کرده بودند ، ریختند ، بنزین ریختند و طبق خواسته های رهبر خود اجساد را سوزاندند.
وبر افزود: هیتلر عمیقاً نگران این بود که اگر روسها او را زنده زنده می کردند یا بدن او را پیدا می کردند ، چه اتفاقی می افتد. “او می ترسید که در مسکو نمایش داده شود.”
اما این متخصص معتقد است دلایل دیگری برای تصمیمات رهبر نازی وجود دارد.
“از اوایل دهه 1980 ، هیتلر چهره ای عمومی ایجاد کرد ؛” نسخه خیالی از خودش به عنوان یک ناجی بسیار قدرتمند ، و او می خواست همان تصویر بماند. “
هیتلر تا حدی به هدف خود رسید ، زیرا با وجود بسیاری از شواهد تاریخی در مورد مرگ وی ، ده ها سال روایت پخش شده است و ادعا می کند که وی زنده مانده و به آمریکای جنوبی گریخته است.
این نظریه های توطئه توسط اتحاد جماهیر شوروی ترویج شد. زاندر افزود: “استالین با ایجاد تردید در مورد مرگ هیتلر با متحدین غربی بازی کرد ، در حالی که روس ها از ماه مه بدن وی را داشتند.”
وبر گفت این نظریه ها با عزت نفس رهبر نازی مغایرت دارد.
وی افزود: “از دیدگاه هیتلر ، ادامه زندگی بدون قدرت در انزوا بی معنی بود.”
وی گفت: “هیتلر نه تنها خواستار تحسین مردم بلکه تأیید افراد اطراف وی بود.” او مردی بود که به تماس اجتماعی و دید نیاز داشت. “غیرقابل تصور است که چنین شخصی می خواهد در یک روستای دور افتاده در آرژانتین پنهان شود.”
منبع: بی بی سی






