به نظر می رسد که شکاف بین ایران و ایالات متحده پس از حمله ترامپ به ایران در سفر اخیر به خاورمیانه و استفاده از “مخرب ترین نیروی” در منطقه افزایش یافته است. وزیر امور خارجه ایران ، عباس اراكچی ، اظهارات ترامپ را “فریب خالص” خواند و حمایت آمریكا از اسرائیل را به عنوان منبع بی ثباتی در منطقه ذکر كرد. البته می توان عملی شد که هرچه ترامپ در سفر به خاورمیانه در مورد ایران صرف کرد ، بیشتر برای برآورده کردن امپراطورها ، پادشاهان و مقامات کشورهای عربی بود که با قراردادهای میلیارد دلاری ، رئیس جمهور ایالات متحده را از مواجهه با شرایط اقتصادی نامطلوب در داخل کشور حفظ می کردند.
سفر چهار روزه رئیس جمهور دونالد ترامپ به خاورمیانه روز جمعه پایان می یابد و وی پس از سفر به سه کشور در عربستان سعودی ، قطر و امارات متحده عربی و نتیجه گیری چندین میلیارد دلار در ایالات متحده به ایالات متحده باز می گردد.
اگرچه رئیس جمهور آمریكا قراردادهای بسیاری را در خاورمیانه امضا كرد ، اما به دو “معامله” كه او واقعاً می خواست نزدیك نبود. معامله گرانی که نقشه دسترسی به آن را خیلی زودتر ، حتی قبل از ورود به رقابت انتخاباتی انجام داده اند.
سایت گفتگوی استرالیا ، دستاوردها و همچنین عدم گفتن ترامپ را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد: “بازدید دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریكا به كشورهای عربی خاورمیانه منجر به قراردادهای میلیارد دلاری بسیاری شد. یک قرارداد تریلیون به ترتیب فقط با عربستان سعودی امضا شده است. قطر همچنین سفارش چهار هواپیمای بیلینگ را به ثبت رسانده است. نه ترک قرارداد نجومی.
البته سفر فوق ، دستاورد دیگری برای اعراب خاورمیانه داشت و منجر به کاهش نگرانی در مورد عدم مشارکت ایالات متحده در تصمیم گیرندگان و تصمیمات خاورمیانه شد. نخبگان منطقه ای در خاورمیانه بر این باورند که واشنگتن با سیاست های خود از منطقه دور می شود ، اما این سفر مجدداً بر اهمیت خاورمیانه – به ویژه خلیج فارس – برای سیاست خارجی ایالات متحده تأکید کرد و همچنین سیگنال مهمی برای رهبران خاورمیانه بود که منافع کمتری رقابتی و رقابتی دارند.
تصویری نمادین با شورشی
علاوه بر معاهدات نجومی ایالات متحده با شیخ های خاورمیانه ، دیدگاه سیاسی ترامپ و دیدار با احمد الشارا ، یک شورش و رئیس جمهور سابق ، علاقه زیادی به ایالات متحده هم از نظر نمادین و چه از نظر عملی دارد. تا همین اواخر ، این یک تروریست الشار بود که ایالات متحده برای دستگیری وی جایزه 5 میلیون دلاری دریافت کرده بود. با این حال ، هنگامی که نیروهای وی در ماه دسامبر دیکتاتور سوریه بشار الحاد را اخراج کردند ، بسیاری از اعضای جامعه بین المللی محتاط بودند. ایالات متحده منابع قابل توجهی را برای عزل اسد از قدرت سرمایه گذاری کرده بود ، بنابراین فروپاشی وی دلیلی برای جشن گرفتن بود ، حتی اگر ایالات متحده تروریست را در نظر بگیرد.
این چرخش سریع گیج کننده است. در عمل ، برداشتن تحریم های سوریه در بازسازی کشور پس از یک جنگ داخلی طولانی ، سرمایه گذاری های خارجی را باز کرد. همچنین فرصتی برای عربستان سعودی ، قطر و ترکیه فراهم کرد تا نفوذ خود را در سوریه با هزینه نفوذ ایران گسترش دهند.
برای رهبری که خود را معامله می کند ، همه اینها را می توان نتایج موفقیت آمیز یک سفر سه روزه دانست. با این حال ، ترامپ از ورود به مذاکرات بسیار حساس تر دیپلماتیک و سیاسی که به جنگ اسرائیل علیه حماس در غزه خاتمه داده بود ، امتناع ورزید و یک زمینه مشترک با ایران برای حل و فصل اختلافات در برنامه هسته ای این کشور پیدا کرد. ترامپ از برخورد با فاجعه فعلی در غزه خودداری کرد و هیچ برنامه و راه حل های دیپلماتیک برای جنگی ارائه نداد که بدون هیچ هدف ادامه یابد.
شورش بی بی سی و ترامپ خالی از آتش بس
برای هر کسی مشخص نیست که عربستان سعودی و امارات متحده عربی هیچ علاقه ای به حماس ندارند ، اما نادیده گرفتن جنگ غزه و غارت های تحمیل شده به فلسطینی ها برای آنها غیرممکن است و نمی توانند به سادگی برای عادی سازی روابط با اسرائیل اقدام کنند. ترامپ در اولین ریاست جمهوری خود امیدوار بود که مسئله فلسطین از اهمیت اعراب برای عادی سازی روابط بین کشورهای عرب و اسرائیل خارج شود. این امر تا حدی با توافق ابراهیم حاصل شد که در آن امارات متحده عربی و سه کشور دیگر با اکثر مسلمانان روابط خود را با اسرائیل عادی کردند.
ترامپ فکر کرد که آتش بس اسرائیل و حماس ، که درست قبل از تحلیف وی توافق شده بود ، باقی خواهد ماند – او در انتخابات ریاست جمهوری قول داده بود ، اما پس از آنکه اسرائیل به طور یک جانبه آتش بس در ماه مارس را نقض کرد. این باید به عنوان یک گام اساسی در جهت صلح پایدار و ثبات منطقه ای در نظر گرفته شود.
شاید این نارضایتی باشد که باعث شد اسرائیل با وجود حضور رئیس جمهور ایالات متحده در خاورمیانه متوقف نشود. یک دیپلمات سابق اسرائیل می گوید این نشانه ای است که نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو تأثیر خود را در ترامپ از دست داده است.
یک مسئله حل نشده به نام ایران
آخرین مسئله یکی از موضوعات مهم برای سیاست خارجی ایالات متحده ، ایران است. اگرچه گفته می شود وزیر دفاع دفاعی عربستان سعودی ، پیام دعوت از مقامات ارشد ایران را برای بازدید از ریاض به عنوان سفر رئیس جمهور آمریكا از پادشاهی سعودی به همراه دارد ، اما مقامات تهران نه به ریاض و نه به جز تهدیدات معمول ترامپ برای ایران ، مسئله خاص یا ابتکار عمل كردند. از اوایل ماه آوریل ، حداقل چهار دور مذاکره بین ایران و ایالات متحده برگزار شده است. در حالی که هر دو طرف نسبت به چشم انداز خوش بین هستند ، به نظر می رسد اختلاف نظر در دولت ایالات متحده وجود دارد.
فرستاده ویژه ایالات متحده در خاورمیانه و وزیر امور خارجه مارکو روبیو ، خواستار از بین بردن کامل ظرفیت غنی سازی اورانیوم ایران به عنوان ضمانت امن در برابر سلاح های احتمالی برنامه هسته ای خود هستند. با این حال ، خود ترامپ اصرار بر انجام این کار ندارد. اگرچه او برنامه هسته ای ایران را به طور کامل فراخوانده است ، اما وی همچنین گفته است که وی در ادامه برنامه غنی سازی غیرنظامی خود مردد است. ظرفیت ایران برای غنی سازی اورانیوم ، البته تحت نظارت بین المللی ، یک خط قرمز برای مقامات تهران است – آنها این خط قرمز را رها نمی کنند.
اما در هر صورت ، به نظر می رسد که شکاف بین ایران و ایالات متحده پس از حمله ترامپ به ایران در طی سفر اخیر به خاورمیانه و استفاده از “مخرب ترین نیروی” در منطقه افزایش یافته است. وزیر امور خارجه ایران ، عباس اراكچی ، اظهارات ترامپ را “فریب خالص” خواند و حمایت آمریكا از اسرائیل را به عنوان منبع بی ثباتی در منطقه ذکر كرد.
همچنین می توان فرض کرد که هرچه ترامپ در رابطه با ایران با خاورمیانه صحبت کرده است ، بیشتر برای خوشحال کردن پادشاهان ، پادشاهان و مقامات کشورهای عربی بود که با نتیجه گیری از قراردادهای میلیارد دلاری ، رئیس جمهور ایالات متحده را از مواجهه با شرایط اقتصادی در داخل کشور باز داشت.





