بازخوانی نقش کریدور زنگزور؛ وقتی قفقاز جنوبی به حلقه مفقوده کریدور میانی تبدیل می‌شود

بازخوانی نقش کریدور زنگزور؛ وقتی قفقاز جنوبی به حلقه مفقوده کریدور میانی تبدیل می‌شود

راهرو زنگار صرفاً یک پروژه لجستیکی نیست. در عوض ، به عنوان یک اهرم سیاسی چند جانبه تشکیل می شود. این پروژه می تواند نه تنها چشم انداز فیزیکی منطقه ، بلکه روایت سیاسی را از تقابل با همکاری تغییر دهد

براساس اخبار تجاری ، کریدور زنگار به سرعت به یکی از مراکز اصلی تحولات قفقاز جنوبی تبدیل شده است. مسیری که جاه طلبی زیرساخت های منطقه را با یک روند شکننده اما فعلی و با آشتی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان برجسته می کند. زنگزور ؛ فراتر از یک مسیر ترانزیت ، منعکس کننده یک چشم انداز استراتژیک گسترده تر در زمینه ارتباط ، ادغام اقتصادی و روابط پس از آن است ، بنابراین اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئونومی را افزایش می دهد و دارای افزایش است.

چرا اهمیت زنگار؟

ایده بازگشایی زنگار پس از توافق جنگ 2 نوامبر پس از جنگ دوم نوامبر معرفی و تقویت شد. بند 2 این توافق نامه به “حذف کلیه مسیرهای اقتصادی و حمل و نقل در منطقه” اشاره دارد. کتاب مقدس که آذربایجان اساس قانونی اجرای راهرو را در نظر می گیرد. مسیر پیشنهادی جمهوری جمهوری آذربایجان را از طریق ارمنستان به ناخشیوان وصل می کند و سپس به Türkiye گسترش می یابد. در نتیجه ، یک تجارت شرق و غرب با وزن استراتژیک بالایی ایجاد می شود.

راهرو زنگار صرفاً یک پروژه لجستیکی نیست. در عوض ، به عنوان یک اهرم سیاسی چند جانبه تشکیل می شود. این پروژه می تواند نه تنها چشم انداز فیزیکی منطقه بلکه روایت سیاسی را از تقابل با همکاری تغییر دهد. اهمیت این مسیر در توانایی آن در ترویج آشتی پس از تسویه حساب ، وابستگی متقابل اقتصادی و تعریف مجدد نقش کشورها در یک چارچوب منطقه ای و گسترده تر است.

از دیدگاه آذربایجان ، این راهرو یک ضرورت استراتژیک است: برقراری ارتباط مستقیم زمین به ناخچیوان ، تقویت پیوندها با ترکیه و جهان ترکیه و تثبیت افزایش پس از جنگ از طریق دیپلماسی زیرساخت. باکو این راهرو را نه تنها حق توافق ، بلکه جاه طلبی آن برای تبدیل شدن به یک مرکز محوری و لجستیکی بین شرق ، غرب ، شمال و جنوب می بیند.

یک فرصت پیچیده برای ایروان

در مقابل ، این راهرو فرصتی پیچیده اما بالقوه تبدیل شده برای ارمنستان است. اگرچه ایده بازگشایی Zangar منجر به برجسته بحث سیاسی و نگرانی های امنیتی داخلی شده است ، اما می تواند ارمنستان را از انزوا جغرافیایی خارج کند و به یک پیوند کلیدی در شبکه های تجاری خلیج فارس ، دریای سیاه و راهروهای اوراسیا تبدیل شود. چنین تغییری می تواند تنوع را در اقتصاد تسهیل کند ، سرمایه گذاری خارجی را به خود جلب کند و روابط را با همسایگان عادی کند.

ابعاد محلی و دو جانبه پروژه در زمینه تغییرات سریع در الگوهای تجارت جهانی در حال گسترش است. اختلال در زنجیره های عرضه و شوک های ژئوپلیتیکی – از جمله حمله روسیه به اوکراین ، ناامنی مداوم در کانال سرخ و کانال سوئز را تشدید کرده است و تحریم ها را افزایش می دهد – جستجوی گزینه های دیگر برای آسیا و اروپا.

در این چارچوب ، کریدور زنگار به عنوان یک پیوند مهم مفقود شده در راهرو میانه یا حمل و نقل بین المللی حمل و نقل (TITR) در نظر گرفته می شود. مسیری که چین و آسیای میانه را به اروپا متصل می کند و از قلمرو روسیه و ایران عبور نمی کند. بخش Zangzur ، با اتصال آذربایجان به Nakhchivan و Türkiye ، با کاهش مرزهای عبور از مرزها ، کوتاه کردن زمان حمل و نقل و بهبود همگرایی چند کول بین شبکه های راه آهن ، جاده و دریایی ، کارایی راهرو را افزایش می دهد.

راهرو این راهرو با استراتژی های اتصال کلان -بین المللی نیز به ظرفیت آن می افزاید. برای اتحادیه اروپا ، این پروژه مکمل ابتکار عمل “دروازه جهانی” است که بر زیرساخت های پایدار بدون محدودیت های ژئوپلیتیکی تأکید دارد. برای چین ، یک مسیر مکمل در چارچوب “کمربند و ابتکار جاده” را فراهم می کند که از گلوهای دریایی و خطوط غربی غربی عبور نمی کند. برای Türkiye نیز ابزاری برای پیشبرد اهداف بازیگر و تبدیل شدن به یک مرکز لجستیکی قاره و تقویت رهبری در جهان ترکیه است. در نتیجه ، کریدور زنگار به بخش مهمی از معماری ترانزیت اوراسیا از یک طراحی منطقه ای تبدیل شده است که می تواند مقاومت زنجیره های عرضه جهانی را در دنیای فزاینده چند جانبه تقویت کند.

سفارش تازه در قفقاز

اهمیت ژئواستراتژیکی این راهرو با شتاب سیاسی جدید همراه بوده است. نشست ابوظبی بین الهام علیف و نیکول پاشینیان و سپس حضور رهبران دو کشور در کاخ سفید نقطه عطفی در مکالمات بین طرفین است. میزبانی امارات متحده عربی و ایالات متحده باکو و رهبران ایروان ممکن است یک بستر بی طرف و غیر موجود با مسابقات تاریخی قدرتهای بزرگ فراهم کند. اگرچه هنوز توافق نهایی به دست نیامده است ، هر دو این دو بازیگر خواست خود را برای نتیجه گیری از مکالمات مبتنی بر نتیجه نشان دادند.

در چنین شرایطی ، کریدور زنگزور می تواند به عنوان یک مکانیسم قابل اعتماد و هم به عنوان یک منافع اقتصادی مشترک عمل کند. توسعه آن مزایایی مانند نوسازی زیرساخت ها ، درآمد ترانزیت و ادغام منطقه ای را به همراه دارد که می تواند زمینه را برای کاهش تنش هموار کند. با این حال ، پیشرفت این پروژه به حل موضوعات مهم مانند ضمانت های قانونی ، حاکمیت ، ترتیب کنترل مرز و نقش اشخاص ثالث در تأمین امنیت و نظارت بستگی دارد.

موفقیت راهرو نیز به منافع بازیگران منطقه ای و بین المللی بستگی دارد. Türkiye به وضوح از این پروژه حمایت کرده و آن را ادغام اصلی جهان ترکیه تحت عنوان “سازمان کشورهای ترکیه” می داند. روسیه ، زمانی که بازیگر پیشرو در واسطه گری پس از جنگ بود ، به دلیل درگیری در اوکراین ، نفوذ خود را از دست داد. اتحادیه اروپا راهرو را ابزاری برای ثبات اقتصادی و تنوع استراتژیک ، سطح دیپلماسی آن و چین نیز در حال حفظ رویکرد عملی است و به دنبال محافظت از منافع تجاری و ادامه جریان های ترانزیت فرامرزی است.

از این منظر ، کریدور زنگار دیگر یک پروژه زیرساختی نظری نیست. در عوض ، در نقطه آشتی منطقه ای و بازسازی جهانی به یک محور استراتژیک تبدیل شده است. این راهرو هم نمادی از عادی سازی روابط پس از کنفرانس و محرک برای ادغام ژئونومیکی است و تأثیر عمیقی در و فراتر از قفقاز جنوبی دارد. اهمیت آن فراتر از مسائل دو جانبه است و بخشی از تغییر زنجیره های تأمین و مسیرهای حمل و نقل در پاسخ به فشارهای ژئوپلیتیکی است. از اختلال مسیرهای شمالی از طریق روسیه گرفته تا آسیب پذیری تنگناهای دریایی مانند کانال سوئز. در این منظره متغیر ، قفقاز جنوبی در آستانه چرخش از یک منطقه حمل و نقل صرف به نقطه گرانش ژئوپلیتیکی است که در آن زیرساخت ها و دیپلماسی مستقیماً در هم تنیده شده اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی