ارهتصاد۲۴- در قلب سالن شیشه ای ، جایی که معامله گران هر روز به سبز و قرمز نگاه می کنند ، یک بحران آرام اما ویرانگر باعث بلعیدن سود شرکت ها می شود. بحران انرژی.
با رسیدن تابستان ، برق این صنعت قطع می شود ، زمستان می آید ، گاز به نصف می رسد. این کاهش ها نه تنها تولید فولاد ، سیمان و پتروشیمی را فلج می کند ، بلکه شاخص کلی را نیز فرو می برد و باعث می شود اعتماد به نفس سرمایه گذاران از بین بروند. انرژی دیگر یک مشکل زیرساخت نیست. این خطر سیستماتیک است که اگر راه حل نباشد ، می تواند بازار سرمایه ایران را نسبت به سال کوچکتر و پایین تر کند.
به گفته اقتصاد ، در ابتدای فصل گرما و ارتفاع مصرف برق ، بار دیگر بحران انرژی خود را به عنوان یکی از جدی ترین تهدیدها برای بازار سرمایه ایران نشان داده است.
اگرچه به نظر می رسد برق و گاز در نگاه اول یک چالش فنی یا زیرساختی است ، اما تأثیر آن بر صنایع مادر و سهام کلیدی سهام ، ساختاری و طولانی مدت است.
صنایع نمایه سازی تحت تیغ
بیش از 2 ٪ از برق کشور در صنعت مصرف می شود. صنایعی که بخش بزرگی از ارزش بورس را تشکیل می دهند. فولاد ، سیمان ، پتروشیمی و آلومینیوم به عنوان پیشنهادات کلی شاخص بسیار وابسته به انرژی هستند. هر ساعت متوقف کردن تولید در این صنایع معادل ضرر میلیون ها دلار فروش و سود است.
بیشتر بخوانید: عواقب اقتصادی ویرانگر قطع برق برای شهرهای صنعتی و صنایع کوچک
تابستان های اخیر نشان داده اند که محدودیت های برقی نه تنها باعث کاهش تولید می شوند ، بلکه باعث افزایش هزینه ها و کاهش حاشیه سود نیز می شوند. این روند به ویژه در گزارش های مالی فصلی قابل مشاهده است و باعث شده است تا سرمایه گذاران به سناریوهای بدبین تبدیل شوند.
تأثیر مستقیم بر شرکتهای سهام
لازم به ذکر است که صنایع بزرگ و انرژی ، از فولاد و سیمان گرفته تا پتروشیمی و آلومینیوم. آنها بخش قابل توجهی از ارزش بازار بازار سهام را تشکیل می دهند. بنابراین هر ساعت تولید در این بخش ها به معنای از دست دادن درآمد ، کاهش سود و افزایش هزینه های ثابت است.
وقتی برق یا گاز صنعت قطع شود ، به این معنی است که خط تولید متوقف شده و بخشی از ظرفیت ماهانه از بین می رود. در چنین شرایطی ، شرکت ها باید از منابع جایگزین گران قیمت مانند ژنراتور یا سوخت مایع استفاده کنند. اختلال ناگهانی می تواند به تجهیزات صنعتی آسیب برساند و ماندگاری آنها را کاهش دهد.
فشار زنجیره ای بر اقتصاد کلان
کاهش تولید فولاد و سیمان همچنین به معنای افزایش هزینه ساخت و ساز و پروژه های مسکونی است. این افزایش قیمت موجی از تورم را به قسمت های دیگر منتقل می کند. از طرف دیگر ، صنایع پایین دست نیز با کمبود مواد اولیه روبرو هستند یا مجبور به خرید قیمت های بالاتر هستند. این فشار مضاعف محیط کسب و کار را محکم می کند و تأثیر منفی بر ارزش کل بازار سرمایه دارد.
آمار و نمونه های تاریخی بحران انرژی در بورس اوراق بهادار
براساس اقتصاد 2 ، در سالهای اخیر از دست دادن بحران انرژی بارها در بازار سهام کشور سرریز شده است.
در تابستان 1 برق قطعی گسترده در فولاد و سیمان تولید فولاد خام را 5.5 میلیون تن کاهش می دهد. سهام فولاد در آگوست همان سال 5 ٪ کاهش یافت و شاخص سهام حدود 2 ٪ کاهش یافت.
تابستان 1 اوج محدودیت در صنایع سیمان و فولاد با تعریف گاز در پتروشیمی ها همراه بود. پس از این دوره بود که شاخص کلی بیش از 5000 واحد از اوایل ژوئیه تا پایان ماه اوت کاهش یافته است. همچنین ، برخی از شرکت ها ، مانند “فولاد Mobarak” و “Zob Iron” ، از کاهش 5 تا 5 درصدی تولید خبر دادند.
در زمستان 1 نتیجه گیری قطعی گاز در پتروشیمی با صادرات اوره 5 ٪ کاهش یافت و پس از این دوره ، گروه های پتروشیمی در بورس بین ژانویه و فوریه افت قیمت متوسط داشتند.
همچنین در بهار و تابستان ادامه محدودیت های برق صنعتی ، به ویژه در آلومینیوم و فولاد ، منجر به افت فلزات اساسی در بورس شد ، در حالی که شاخص کلی کمتر از 2 ٪ بود. و این فشار بیشتری به صنعت انرژی نشان داد.
در حقیقت ، طبق اقتصاد 2 ، بین ارزش سهام این شرکت ها و محدودیت های انتقال انرژی و حتی کاهش قدرت و گاز آنها رابطه مستقیمی وجود داشت.
تأثیر تأثیر انرژی در کل بازار سرمایه
این امر همچنین به دلیل آسیب به صنایع نمایه سازی ، زنجیره شاخص سهام را کاهش می دهد. حتی اگر صنایع کم مصرف مانند مواد مخدر یا منسوجات پایدارتر عمل کنند ، وزن کم آنها در بورس نمی تواند کاهش صنایع مادران را جبران کند.
علاوه بر این ، گزارش های فصلی ضعیف باعث کاهش اعتماد سرمایه گذاران می شود و از طرف دیگر ، اخبار قطع برق امواج فروش ناگهانی و نوسانات زیاد را ایجاد می کند.
افت تولید صنایع بالادست باعث می شود مواد اولیه صنایع پایین دست گرانتر و کمیاب تر و افزایش فشار تورمی باشد.
تأثیر بحران انرژی بر تجزیه و تحلیل اساسی و ارزیابی
در چنین شرایطی ، تحلیلگران بازار سرمایه نیز باید سناریوهای بدبینانه تر را در مدل های پیش بینی سود در نظر بگیرند. به عنوان مثال ، کاهش تولید به 5 ٪ ظرفیت در دوره های اوج مصرف. این باعث کاهش قیمت در ارزش سهام صنعت انرژی می شود و همزمان جذابیت سرمایه گذاری طولانی مدت را کاهش می دهد.
همین روند همچنین منجر به انتقال سرمایه به صنایع کم و یا بازارهای موازی مانند طلا و ارز خواهد شد.
تأثیر زنجیره ای و ساختاری بر اقتصاد کلان
همچنین لازم به ذکر است که کمبود برق و گاز در صنعت مادران به معنای افزایش قیمت برای فولاد و سیمان است. این گران به پروژه های مسکونی و مسکونی منتقل می شود و میزان تورم ساخت و ساز را افزایش می دهد.
بیشتر بخوانید: چرا تعطیلات نمی تواند بحران انرژی را حل کند؟
در نتیجه ، هزینه اجرای پروژه های دولتی افزایش می یابد و امکان خرید مسکن برای خانوارها کاهش می یابد. این همچنین بدان معنی است که بخش مسکن به عنوان یکی از موتورهای رانندگی اقتصاد راکد است و رکود اقتصادی به بازار سهام گسترش می یابد.
تبعیض انرژی و فرصت های از دست رفته
در حالی که صنایعی مانند پوشاک ، نساجی و دارو به دلیل کم مصرف انرژی تحت فشار قرار می گیرند ، صنایع بزرگ به جای سرمایه گذاری در نیروگاه های اختصاصی و خودکشی انرژی ، هنوز به شبکه فرسوده وابسته هستند. این وابستگی باعث افزایش آسیب پذیری سهام در برابر هر موج جدید نسبت به محدودیت های انرژی شده است.
عوامل ساختاری بحران چیست؟
مطالعات نشان می دهد که بحران انرژی در ایران در سه عامل اصلی ریشه دارد:
1. فن آوری های قدیمی و راندمان پایین: نیروگاه و تجهیزات صنعتی عمدتاً فرسوده و کم است و احتمال نوسازی به دلیل تحریم ها و محدودیت های سرمایه گذاری خارجی محدود است.
ترتیب. عدم برنامه ریزی طولانی مدت در توسعه زیرساخت های انرژی ، اولویت بندی مصرف خانه در اوج مصرف و عدم وجود مکانیسم تشویقی برای صرفه جویی و تولید برق توسط صنایع.
1. تحریم های فناوری و انزوا: تحریم های بین المللی مانع از انتقال دانش و تجهیزات فنی مدرن و پروژه های بهینه سازی انرژی متوقف شده در وسط شده است.
آیا راهی برای خروج از این بحران وجود دارد؟
اما کارشناسان معتقدند که بدون اصلاح ساختار مدیریتی و سرمایه گذاری در فن آوری های جدید ، بورس اوراق بهادار هر ساله با این ریسک سیستماتیک روبرو خواهد شد. پیشنهادهایی از قبیل ایجاد مشوق برای ساخت نیروگاه های اختصاصی توسط صنایع بزرگ و همچنین توسعه دیپلماسی اقتصادی برای واردات تجهیزات و فناوری های جدید و بررسی تخصیص انرژی و سیاست های قیمت گذاری.
با این حال ، کارشناسان تأکید می کنند که عبور از بحران بدون بازسازی ساختار مدیریت انرژی و جذب فن آوری های جدید امکان پذیر نیست.
بیشتر بخوانید: اختلال در بیکاری و زنجیره تولید با ادامه برق صنعتی/ از دست دادن روزانه 6 میلیارد تومانس به صنایع در زمستان
ایجاد مشوق هایی برای ساخت نیروگاه های اختصاصی توسط صنایع ، کاهش موانع بین المللی در واردات تجهیزات و دیپلماسی فعال برای دسترسی به منابع فناوری مدرن می تواند راه را برای ثبات انرژی هموار کند.
اقتصاد دیگر یک بحران فصلی نیست ، اما این یک تهدید پایدار برای بورس اوراق بهادار ایران شده است. این بحران سودآوری صنعت شاخص را کاهش می دهد ، به شاخص کلی فشار می آورد و باعث می شود اعتماد سرمایه گذاران از بین بروند.
اگر اصلاحات اساسی اجرا نشود ، بازار سرمایه با کاهش ارزش و افزایش ریسک در هر دوره اوج مصرف روبرو خواهد شد. قطره ای که عواقب آن نه تنها به سالن شیشه ای محدود خواهد شد بلکه به کل اقتصاد ایران خواهد رسید و بازار سهام در فصل اوج با خطر سیستماتیک انرژی روبرو خواهد شد. خطری که نه تنها سودآوری صنعت شاخص را کاهش می دهد ، بلکه اعتماد به نفس سرمایه گذاران داخلی و خارجی در بازار سرمایه نیز می شود.






