آبفا در قطع آب مشترکان پرمصرف صاحب اختیار است! /برخورد قهری با مردم جای تغییرات ساختاری را می‌گیرد؟

قطع آب

وزیر انرژی اخیراً اعلام کرده است که آب مشترکین اظهارات را کاهش می دهد. همانطور که ABFA اظهار داشت ، این شرکت می تواند به طور قانونی آب مشترکان سوء تفاهم را قطع کند. با این حال ، آیا می تواند یک توافق اجباری با مردم جایگزین تغییرات اساسی در مدیریت آب در کشور شود؟

به گفته تجارت اخبار ، ویدئویی از وزیر انرژی عباس عببادی در این ویدئو در مورد برخورد با یک شهروند پرشور منتشر شد: “من شخصی را دیدم که برگهای درختان را با آب شسته است. به او هشدار داد. من هشدار دادم که من هزینه آن را پرداخت می کنم ، هیچ کاری با شما انجام نمی دهد.

پس از آن ، وب سایت اطلاعات وزارت انرژی انتشار خبری را در مورد این فیلم منتشر کرد: “به دنبال دستور وزیر انرژی به آبشار تهران برای بررسی این موضوع ، مشخص شد که مشترک ذکر شده در دسته سوء تفاهم ها ، یعنی مصرف بالای الگوی مضاعف.

“طبق تأیید کابینه در 5 دسامبر ، شرکت های آب و فاضلاب می توانند به طور موقت بخش مشترکانی را که بیش از دو برابر مصرف آب دارند ، قطع کنند ، بنابراین این امر قانونی بوده است.” وهههههان سین وهر ننهرو دره اِهین قنهلههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههت حره حرمرترر حرم حرم حرم حت ح ح ح ح ح حت هرت هرت ح حت ح زندگی سنگ ح حگاه حگاه حتی سا بودن ، سا بودن ، کhe bahahd ddr eیn mmukhoi ‌emurd thuجhe قrarar گیrd. »

اما سؤال مهمی که باید در نظر داشته باشید این است که آیا قرار گرفتن در معرض اجباری افراد می تواند جایگزین تغییرات اساسی در مدیریت مدیریت آب در کشور شود.

با مجازات مصرف کنندگان ، همه کاستی های ساختاری قابل جبران نیست!

بدون شک ، پرش زیاد در هر منطقه ، به ویژه در زمینه حیاتی آب ، نمی تواند توجیه شود. مصرف بیش از دو برابر الگوی در حالی که تهران و بسیاری از استان ها با بحران منابع آب جدی روبرو هستند ، نامناسب و غیرمسئولانه است. حتی می توان گفت که چنین رفتارهایی حق دیگران را تضعیف کرده و عواقب گسترده ای از محیط زیست و اجتماعی دارند. از این منظر ، نیاز به فرهنگ ، نظارت و تحمیل سیاست های بازدارنده تحت پوشش قرار نمی گیرد ، اما نکته اصلی این است که مسئولیت اصلی مدیریت پایدار آب بر روی شانه های دولت و سازمان های اجرایی است و همه کاستی های ساختاری نمی توانند با مجازات مصرف کنندگان جبران شوند.

واقعیت این است که سیاست های وزارت انرژی در دهه های اخیر ، به جای تمرکز بر تغییر زیرساخت ها و مدیریت علمی منابع ، روی ابزارهای متقاطع و دستوری متمرکز شده است.

به عنوان مثال ، در حالی که بخش قابل توجهی از آب آشامیدنی تهران و شهرهای بزرگ در شبکه انتقال و توزیع هدر می رود ، هیچ برنامه جدی برای کاهش از بین رفتن آب وجود ندارد. همچنین در زمینه بازیافت و استفاده مجدد از آب ، ایران فاصله قابل توجهی از استانداردهای جهان دارد. اینها مواردی نیستند که با بریدن آب چندین مشترک قابل حل است.

لازم به ذکر است که داده های وزارت انرژی خود نشان می دهد که سهم مصارف داخلی در کشور کمتر از هشت درصد است ، در حالی که کشاورزی سنتی بیش از 76 درصد از منابع آب کشور را مصرف می کند. همین امر نشان می دهد که به جای برخورد با مردم ، تجدید نظر در شیوه های کشت بیشتر در اولویت قرار دارد.

در همین راستا ، نقض برخی از سازمان های دولتی در مصرف آب نیز باید ذکر شود. شهرداری تهران نیز یکی از مؤسساتی است که ید طولانی در ریزش آب دارد. همانطور که ABFA گزارش داد ، فقط 4 چاه شهرداری تهران قابل شستشو و بقیه غیر از نوشیدن هستند. چاه هایی که عمق 2 متر دارند می توانند در دسترس ABFA باشند.

با این حال ، مشاهده شده است که شهرداری از همان آب برای چشمه های تزئینی در اوج مصرف آب استفاده کرده است! آیا علاوه بر برخورد با مشترکین خانه با کیفیت بالا ، قصد ندارد به این مشکلات قانونی و ساختاری فکر کند؟

برخورد کیلی با افراد جایگزین تغییرات ساختاری می شود؟

سیاست های مصرف کننده ، در صورت اجرای بدون ترغیب اجتماعی و برنامه ریزی جامع ، بیشتر به احتمال زیاد مقاومت و نارضایتی عمومی را ارتقا می بخشد. شهروندان ، که به جای دیدن سرمایه گذاری در زیرساخت های آب ، توسعه سدها ، اصلاح شبکه فرسوده و ترویج الگوهای مصرف پایدار ، با تهدید انشعاب روبرو هستند ، به سختی می توانند پیام عدالت و مسئولیت را از سیاست گذاران دریافت کنند.

در این میان ، مسئولیت سنگین دولت برای مدیریت منابع آب نمی توان نادیده گرفت. وزارت انرژی ، به عنوان سرپرست تأمین آب و برق کشور ، موظف است ریشه های این بحران را برطرف کند ، از جمله تجدید نظر در توسعه توسعه کشاورزی بالا ، مدیریت جدی حفاری چاه های غیرمجاز ، سرمایه گذاری در فن آوری های جدید و به ویژه اصلاح ساختارهای شبکه غذایی. این اقدامات ، همراه با فرهنگ هوشمندانه و ایجاد مشوق های اقتصادی برای مصرف بهینه ، می تواند اصلاحات پایدار را در الگوی مصرف ایجاد کند.

بنابراین سوال اساسی باقی مانده است. آیا معامله اجباری با افراد جایگزین تغییرات ساختاری می شود؟

مدیریت منابع مهم مانند آب نیاز به یک دیدگاه استراتژیک ، علمی و فراگیر دارد که افراد را نه تنها با تهدیدها و مجازات ، بلکه با اعتماد به نفس ، شفافیت و دید روشن از آینده درگیر می کند. اما به نظر می رسد که مردم به دلیل بی اعتنایی مقامات به زیرساخت ها و عدم عدالت ، هیچ انگیزه ای برای همکاری ندارند.

سرانجام ، این مهم است که بگوییم رفتار بزرگ و نادرست نامناسب است ، اما مسئولیت بیشتر نهادی است که منابع حیاتی را مدیریت می کند.

وزارت انرژی اگر بخواهد اعتماد به نفس عمومی را بدست آورد و مصرف در شرایط بحرانی آب را مدیریت کند ، باید فراتر از اقدامات متقاطع باشد و تغییرات ساختاری و استراتژیک را مدیریت کند. در غیر این صورت ، قطع آب نه تنها گره ای از بحران را باز می کند ، بلکه شکاف بین مردم و مقامات را در یک منطقه حساس مانند آب نیز عمیق تر می کند.

برای مطالعه بیشتر گزارش بحران آب در ایران ، فراتر از پس انداز فردی در اخبار تجاری بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی