از طرابلس تا بنغازی؛ پشت پرده تغییر استراتژی ترکیه در لیبی

از طرابلس تا بنغازی؛ پشت پرده تغییر استراتژی ترکیه در لیبی

تلاش های ترکیه برای گسترش روابط خود با لیبی شرقی به معنای عقب نشینی از طرابلس نیست ، بلکه به عنوان یک استراتژی محافظه کارانه است: راهی برای گنجاندن منافع ترکیه در طول دیدگاه تقسیم شده لیبی و به دست آوردن مشروعیت ملی برای حضور طولانی مدت در کشور.

طبق گفته های Business News ، برخی از تغییرات در سیاست خارجی به اندازه هر دو طرف جسورانه و خطرناک نیستند. این سیاست پرخطر است که Türkiye در لیبی دنبال می کند. پس از ترکیه ، نفوذ نظامی و سیاسی خود را در لیبی غربی ، از طریق پشتیبانی وحدت ملی سازمان ملل متحد (GNU) که ​​توسط ارتش ملی لیبی (LNA) به رهبری خلافت در سالهای 2019-2020 پشتیبانی می شود ، ادغام کرد ، آنکارا اکنون نزدیک به شرق است. به همان بازیگرانی که یک بار سعی در حاشیه نشینی آنها داشتند.

با آتش بازی کنید

سرعت تغییرات بسیار چشمگیر است. گزارش ها حاکی از آن است که Türkiye به دنبال افزایش همکاری های امنیتی از جمله ارائه آموزش نظامی و فروش سلاح به ارتش ملی لیبی به فرماندهی هافر است. در همین راستا ، مجلس نمایندگان مستقر در تابرک ، کمیسیون برای توافق نامه های دریایی و امنیتی 2019 ایجاد کرده است. در ماه آگوست ، یک کشتی جنگی ترکیه در بنغازی برگزار شد و به دنبال آن مذاکرات سطح بالا بین رئیس اطلاعات ترکیه ، ابراهیم کالین ، و فرمانده نظامی لیبی شرقی ، خلیفه هافی انجام شد. این تحولات ، به طور کلی ، نشان می دهد که چگونه آنکارا به سرعت موقعیت خود را در جبهه شرقی لیبی تعریف می کند تا بتواند پایگاه های امنیتی جدید خود را دوباره تعریف کند و حضور اقتصادی آن را برجسته کند.

در قلب این تغییر سیاست ، تحقق انحصار در طرابلس وجود دارد. وضعیت امنیتی بدتر در طرابلس به یک مشکل جدی تبدیل شده است. استراتژی تقویت قدرت عبدالحمید دبیا ، نخست وزیر دولت وحدت ملی ، رقابت داخلی ارتش را عمیق تر کرده و درگیری های مسلحانه مکرر است. در حالی که Türkiye به حمایت از دولت ملی وحدت ادامه می دهد ، نیروها و منابع آن در معرض نوسانات خشونت محلی قرار دارند. آتش بس 2020 ممکن است درگیری بین شرق و غرب را به حالت تعلیق درآورد ، اما آتش بس حاکم هنوز شکننده است و هیچ تضمینی در برابر تنش های آینده که ممکن است موقعیت ترکیه را تهدید کند ، ارائه نمی دهد.

این وضعیت پیچیده تر می شود زیرا معماری نهادی لیبی پیچیده تر می شود. بیانیه ای که موقعیت حقوقی و عملیاتی آنکارا را در کشور تضعیف می کند. توافق های کلیدی – از جمله تفاهم نامه دریایی 2019 و توافق نامه اکتشاف هیدروکربن 2022 – نه تنها توسط رقبا بلکه توسط قوه قضاییه لیبی غربی به چالش کشیده شده است. یادداشت دریایی سال 2019 ، که با دولت ملی وحدت امضا شده است ، توسط دادگاه های شرقی به چالش کشیده شده است و هنوز توسط مجلس نمایندگان شناخته نشده است. این تحولات بیانگر ضعف حقوقی و عملیاتی تعهدات آنکارا در لیبی است ، جایی که اختیارات اجرایی همیشه به چالش کشیده می شود.

در همین حال ، کند شدن روند انتقال سیاسی و اصلاحات در بخش امنیتی باعث شده است که اهداف اولیه Türkiye به تأخیر بیفتد. Türkiye ، طبق توافق نامه همکاری های نظامی سال 2019 ، به دنبال تبدیل نیروهای نظامی با غرب به یک نیروی امنیتی یکپارچه بود. در حالی که این بازیگر برای بازسازی فرماندهی و آموزش واحدهای اصلی جدی گرفت ، اختلاف نظر سیاسی و حضور مداوم گروه های مسلح رقیب به طور فزاینده ای غیر واقعی شده است. بدون یک روند آشتی در سطح گسترده ، نقش Türkiye ممکن است محدود به یک طرف از حالت تقسیم شده باشد.

تجربه لیبی را در شام تکرار کنید؟

دروس استراتژیک فروپاشی دولت سوریه – هرچند که در نهایت برای آنکارا مفید است – پایه و اساس تغییر سیاست خود را فراهم کرده است. در سوریه ، فروپاشی اسد شکافهایی ایجاد کرد که به طور موقت بر رقبای ترکیه ، به ویژه روسیه و ایران تأثیر گذاشت و فرصتی برای مانور اهدا کرد. با این حال ، این تجربه در همان زمان همچنین عواقب واکنشی و بیش از حد در مورد شانس ژئوپلیتیکی را به وجود آورد. در لیبی ، جایی که درگیری ها به طور عمده یخ زده و تعادل قدرت شکننده است ، آنکارا مصمم است که اجازه ندهد نتایج به شانس داده شود. شکنندگی وضعیت فعلی ، همراه با پتانسیل تغییر سریع در این زمینه ، ترکیه را به اتخاذ استراتژی های محافظه کارانه و بهره مندی از ابزارهای نظامی ، دیپلماتیک و اقتصادی برای تغییر تعادل لیبی سوق داده است. قبل از اینکه رقبای خود فرصتی برای ایجاد نظم جایگزین داشته باشند.

تغییر در سیاست ترکیه در لیبی نه تنها به دلیل این محدودیت ها و خطرات استراتژیک در حال افزایش است ، بلکه در عین حال نتیجه محیط منطقه ای و جهانی است. از سال 2021 ، عادی سازی روابط ترکیه با قدرتهای مهم منطقه ای – مصر ، امارات متحده عربی و عربستان سعودی – چندین موانع سیاسی را بر عهده گرفته است که قبلاً سیاست ترکیه را در لیبی محدود کرده بود. موضع واقع گرایانه مصر در مورد Türkiye و کاهش حضور نظامی در امارات متحده عربی ، شدت رقابت پروکسی را کاهش داده و لیبی را از میدان نبرد ایدئولوژیک به یک دیپلماسی مبتنی بر معامله تبدیل کرد. در این راستا ، آنکارا تعامل خود را با بازیگران شرق لیبی تعریف کرده است. نه به عنوان دشمن بلکه به عنوان شرکای بالقوه در زیرساخت ها ، پروژه های انرژی و امنیتی.

در همین حال ، درگیری روسیه در اوکراین باعث شده است که متحدین مسکو ، به ویژه ارمنستان و سوریه به اسد ، احساس پرهیز از خود داشته باشند ، که در مورد قابلیت اطمینان طولانی مدت آن و در عین حال فرصتی برای ترکیه ایجاد کرده است. در همین راستا ، ثبات درک شده ترکیه و چابکی عملیاتی وی ، تصویر این بازیگر را به عنوان جایگزینی معتبر برای نخبگان شرقی که می خواهند خطرات خود را مدیریت کنند بدون اینکه کاملاً از مسکو دور شوند ، تقویت کرده است.

اردوغان در شاخ آفریقا به دنبال چیست؟

حضور روزافزون Türkiye در ساحل و شاخ آفریقا همچنین تصویر این کشور را به عنوان یک بازیگر منطقه ای تقویت می کند و موقعیت خود را در لیبی تقویت می کند. درست همانطور که نفوذ غربی در کودتای نظامی در کشورهای ساحلی کاهش یافته است ، و روسیه برخی از خلاء را پر کرده است ، ترکیه از طریق توافق نامه های همکاری امنیتی ، صادرات سلاح و سرمایه گذاری های هدفمند ، به ویژه در بخش های معدن و انرژی ، پیشرفت کرده است. در شاخ آفریقا ، Türkiye از تغییراتی در این منطقه ، از جمله تراز کردن با اتیوپی در هنگام درگیری Tigara ، قرار گرفتن در موقعیت جنگ داخلی در سودان و واسطه گری بین اتیوپی و سومالی استفاده کرده است. این تعامل ، اعتبار ترکیه را به عنوان یک شریک واقع گرایانه و سازگار تقویت کرده و آن را به گزینه ای جذاب در لیبی تبدیل کرده است ، جایی که الگوی مشارکت نظامی و صنعتی آنکارا مطابق با بازیگرانی است که به دنبال گزینه هایی غیر از محدودیت غربی و وابستگی به روسیه هستند.

به طور کلی ، تلاش های ترکیه برای گسترش روابط خود با لیبی شرقی به معنای عقب نشینی از طرابلس نیست ، بلکه به عنوان یک استراتژی محافظه کارانه است: راهی برای گنجاندن منافع ترکیه در سراسر دیدگاه تقسیم شده لیبی و به دست آوردن مشروعیت ملی برای حضور طولانی مدت در کشور. عادی سازی روابط با شرق پس از پایان جنگ داخلی لیبی در سال 2021 به طور جدی آغاز شد و بازدیدهای سطح بالا بین سخنگوی مجلس نمایندگان ، آکیلا صالح و فرزندان خلیفه هافر ، فرمانده نظامی شرقی انجام شد. این فعل و انفعالات ، تماس ها را معمولی ، کاهش تقارن دیپلماتیک را کاهش داده و پایه ای برای همکاری موازی ایجاد می کند.

در همین راستا ، سرمایه گذاران ترکیه ، به ویژه بخش ساخت و ساز ، به دنبال بازگشت به شرق لیبی هستند که مورد استقبال مقامات قرار گرفته است. از سال 2024 ، صندوق بازسازی لیبی ، تحت نظارت هافر ، چندین توافق نامه با شرکت های ترکی برای پروژه های بزرگ زیرساخت در بنغازی ، البیزا ، شات و تابرک و وزیر امور خارجه ترکیه ، هاکان فیدان برای گسترش گسترده همکاری توسعه ، به آنکارا سفر کرده است. از سرگیری پروازهای هواپیمایی ترکیه به بنغازی در ژانویه سال 2025 – پس از یک استراحت ده ساله – همچنین آنکارا را نشان داد تا یک حضور اقتصادی پایدار در منطقه ایجاد کند.

تغییر سیاست ترکیه نشانگر یک استراتژی چند لایه است. استراتژی که ترکیبی از کاهش آرزوهای کوتاه مدت و بلند مدت برای تأثیرگذاری بر پیکربندی سیاسی لیبی است. آنکارا به جای کنار گذاشتن همکاری خود با طرابلس ، روابط خود را در دو اردوگاه رقیب گسترش می دهد تا موقعیت خود را برای ترتیبات آینده در بازسازی ، اصلاحات امنیتی و تقسیم قدرت افزایش دهد و این تغییر را به عنوان تلاشی برای “متحد و یکپارچه لیبی” به تصویر بکشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی