محمود احمدی نژاد در نخستین ریاست جمهوری خود به عنوان یک انقلابی کامل و پرشور ظاهر شد ، و شخصیت هایی مانند سعید جلیلی در دوره خود (از برکناری لاریجان تا پایان دولت) پرونده امنیتی و هسته ای را داشتند اما اکنون او در تلاش است تا پیشینه خود را بسازد.
ریشه پرونده هسته ای ایران به اوایل دهه 1980 (قبل از 1/8) باز می گردد ، هنگامی که آژانس بین المللی انرژی اتمی به بهانه فعالیت های غیر سودآور مانند غنی سازی Natanz و راکتور آب سنگین Arak وارد مسئله هسته ای ایران شد.
در دوران ریاست محمد خاتامی (1-5) ، ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) همکاری کرد و داوطلبانه پروتکل اضافی را پذیرفت. این اقدام به همراه تعلیق موقت غنی سازی اورانیوم منجر به مذاکره با Troika اروپایی (انگلیس ، فرانسه ، آلمان) شد. در این دوره ، هیئت مدیره آژانس بین المللی انرژی هسته ای چندین قطعنامه غیرقانونی صادر کرد ، اما پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع نشده و تحریم های بین المللی اعمال نشده است.
با آمدن محمود احمدی نژاد در سال 2 (1) ، سیاست هسته ای دولت تغییر کرد و رویکرد تهاجمی تری اتخاذ شد. اقدامات کلیدی دولت احمدی نژاد که منجر به شدت تنش ها و صدور تحریم ها شد عبارتند از:
– شکستن مهر امکانات UCF Isfahan در آگوست (1 اوت) ، که نشانه پایان تعلیق غنی سازی بود.
– از سرگیری غنی سازی اورانیوم در Natanz در اول ژانویه ، برخلاف درخواست های آژانس.
– اجرای پروتکل اضافی را در سال 2 (1) متوقف کنید ، که دسترسی بازرسان آژانس را به تسهیلات هسته ای محدود می کند.
– اعلام ساخت تسهیلات فوردو در سال 2 (1).
این اقدامات منجر به شورای امنیت ایران در فوریه (2 فوریه) شد. در نتیجه ، اولین قطعنامه الزام آور (قطعنامه 1) در اول ژوئیه (1 ژوئیه) و مبنای تحریم های بعدی صادر شد. بنابراین ، برخلاف این ادعا ، تصمیمات دولت احمدی نژاد نقش اساسی در مراجعه به این پرونده به شورای امنیت و تشدید بحران داشت.
محمود احمدی نژاد در ادعای دیگری ادعا كرد: “هیچكدام از قطعنامه ها به دلیل فعالیت های دولت من صادر نشده است (مانند غنی سازی 2 ٪)”
این ادعا همچنین کاملاً غیر واقعی است: هر شش قطعنامه اصلی شورای امنیت علیه ایران (1 ، 2 ، 2 ، 2 ، 2 ، 2 ، 2) بین سالهای 1 تا 2 (2 تا 2) ، دقیقاً در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد صادر شد. این قطعنامه ها به طور مستقیم در پاسخ به اقدامات ایران برای پیشبرد برنامه هسته ای ، از جمله غنی سازی 5 ٪ اجرا شد. جزئیات این قطعنامه ها به شرح زیر است:
نامه (1 ژوئیه/1 ژوئیه): ** ایران از ایران خواست تا غنی سازی اورانیوم را به حالت تعلیق درآورد. این قطعنامه پس از از سرگیری فعالیت های غنی سازی در Natanz و تجزیه مهر و موم تأسیسات اصفهان صادر شد.
– قطعنامه 1 (1 دسامبر/1 دسامبر): این اولین قطعنامه تحریم ها بود که محدودیت هایی را برای تجارت مواد هسته ای و تحریم برنامه هسته ای ایران به دلیل عدم تعلیق غنی سازی تحمیل کرد.
– قطعنامه 2 (1 آوریل/1 مارس): به دلیل ادامه غنی سازی و عدم همکاری با آژانس ، تحریم های طولانی و صادرات سلاح های ایران را ممنوع اعلام کرد.
– قطعنامه 1 (1 مارس 1 مارس): تحریم های بیشتری را برای افراد ، موسسات و بخش مالی ایران اعمال کرد ، زیرا ایران همچنان به غنی سازی ادامه داد.
– قطعنامه 1 (1 سپتامبر/1 سپتامبر): وی بر اجرای قطعنامه های قبلی تأکید کرد و خواستار توقف غنی سازی فوری شد.
– قطعنامه 1 (1 ژوئن/1 ژوئن): شدیدترین تحریم ها را اعمال می کند ، به طور خاص به غنی سازی 2 ٪ (از اول فوریه/2 فوریه آغاز شده) و ساخت امکانات فوردو. این قطعنامه تحریم های گسترده اقتصادی ، مالی و سلاح علیه ایران را تحمیل کرد.
غنی سازی 5 ٪ ، که در دوره احمدی نژاد آغاز شد. این به صراحت در قطعنامه 2 ذکر شد و یکی از اصلی ترین دلایل محکم کردن تحریم ها بود. بنابراین ، ادعای قطعنامه ها مربوط به فعالیت های دولت احمدی نژاد ، از جمله غنی سازی 2 ٪ ، کاملاً نادرست است.
ادعای سوم محمود احمدی نژاد این است که “بهانه قطعنامه ها دوره خاتامی و روحانی بود” ، اگرچه قطعنامه های شورای امنیت به تاریخچه هسته ای ایران و عدم شفافیت قبل از سال (1) اشاره دارد ، اما دلیل اصلی “عدم سازگاری” آنها است. به طور خاص ، قطعنامه ها بر توقف فوری غنی سازی اورانیوم و بازگشت به همکاری کامل با آژانس تأکید کردند ، که دقیقاً برخلاف سیاست های دولت احمدی نژاد بود.
موضوع ابعاد نظامی احتمالی (PMD) ، که مربوط به فعالیت های هسته ای ایران قبل از سال 2 بود ، یکی از نگرانی های آژانس بود. اما این تنها بخشی از این پرونده بود و اصلی ترین قطعنامه ها اقدامات فعلی ایران در دوره 1-5 (1-5) از جمله توسعه غنی سازی و کاهش همکاری با آژانس بود. به عنوان مثال:
– عدم اجرای پروتکل اضافی بعد از سال 2 (1) دسترسی بازرسان آژانس به تسهیلات را محدود کرده و منجر به صدور تحریم ها شد.
افزایش سطح غنی سازی به 2 ٪ در سال 2 (1) به عنوان یک گام غیر ضروری برای نیازهای مسالمت آمیز در نظر گرفته شد و مستقیماً در قطعنامه ها ذکر شد.
در دوره حسن روحانی (1-5/2) ، مذاکرات منجر به توافق بریگام (1 ژوئیه/1 ژوئیه) شد که تمام قطعنامه های تحریم های قبلی را لغو کرد (قطعنامه 1). بنابراین ، پیوند دادن قطعنامه های تحریم ها به دوره پس از -AHMADINEJAD گمراه کننده است.
منبع: Tabnak





