از آنجا که حس همبستگی بین افراد پس از جنگ کاهش می یابد ، پدیده بهره وری و تورم زیاد بوده است. بیشتر شرکت های آلمانی این فکر را دارند که در مورد چگونگی تأثیر اقدامات آنها بر مردم ، آینده کشور و پیشرفت جامعه تأثیر بگذارند. اما ما نتوانستیم چنین ذهنیتی ایجاد کنیم.
به گفته اخبار تجاری ، این پدیده ای است که این روزها در جامعه برجسته شده است. پدیده ای که کلمه کلیدی “همبستگی” را معکوس کرد.
مشاهدات میدانی نشان می دهد که برخی از خرده فروشان قیمت برخی کالاها را بیش از نرخ مصوب ارائه می دهند. بهانه آنها برای این اقدام کیفیت بالای کالا یا احتمال افزایش قیمت است. برخی دیگر می گویند که محصول فعلی بار قبلی است و بار جدید با قیمت بالاتری روبرو شده است. بنابراین آنها همچنین خود را حق فروش کالا با قیمت گران تر می یابند. به نظر می رسد که جامعه با پدیده فروش روبرو است. پدیده ای که علی رغم آنچه که مردم ایران در فراز و نشیب های تاریخی در فرهنگ خود نشان داده اند ، فرهنگ “همه در ذهن خود” را برجسته می کند. اما چه اتفاقی برای مردم ایران افتاد تا این مرحله؟
Alireza Sharifi Yazdi ، یک جامعه شناس ، روانشناس اجتماعی و عضو آکادمی علوم پزشکی ، در مورد این موضوع بحث کرد:
تورم طولانی مدت عمیقاً به اخلاق جامعه آسیب می رساند
Alireza Sharifi Yazdi به Fararu گفت: “یک دیدگاه وجود دارد که رابطه بین تورم ، رکود اقتصادی و اخلاق را بررسی می کند. یکی از استدلالهایی که ممکن است به نظر اقتصادی نباشد ، اما ریشه در اقتصاد ندارد ، این همان رابطه بین فقر و بیکاری با اخلاق است.”
“اخلاق به معنای اصول انسانی حاکم بر رابطه بین انسانها است ؛ اصولی که حتی کسانی که ذاتاً یکدیگر را نمی شناسند ، حضور دارند. اما وقتی وضعیت اقتصادی نامطلوب و پایدار می شود ، مسائل اخلاقی به تدریج از جامعه بیرون می آید و مردم به جای زندگی در یک جامعه مدنی و همکاری جمعی ، به سمت” بقا “می روند.”
توجه به فواید فرد ناشی از احساس عقب ماندگی است
روانشناس اجتماعی گفت: “در شرایط نامطلوب اقتصادی ، مردم سعی می کنند در کوتاه مدت مزایای شخصی خود را بدست آورند و منافع جمعی را در کنار منافع فردی در نظر بگیرند.” دلیل این رفتار این است که مردم احساس می کنند که عقب مانده اند و به پدیده ای به نام “کف” یا “احساس عقب ماندگی به دیگران” تبدیل می شوند. این احساس باعث می شود فرد فکر کند که هیچ کس به او فکر نمی کند و پس چرا باید درباره دیگران فکر کند؟ “
وی گفت: “در چنین جو ، اخلاق به شدت کاهش می یابد.” “اگرچه طبقات اخلاقی برگزار می شود یا خطبه ها داده می شود ، واقعیت این است که این آموزه ها در هیاهو زندگی روزمره و تحت فشار شرایط اقتصادی از بین می روند و جامعه به نوعی غیر اخلاقی تبدیل می شود.”
بازسازی اخلاق جامعه زمان زیادی می برد
جامعه شناس گفت: “در این دیدگاه ، پیشنهاد می شود که حتی اگر شرایط اقتصادی پس از مدتی بهبود یابد ، بازسازی و ترمیم تخریب اخلاقی زمان بسیار طولانی تری می برد.” “به همین دلیل ، هنگامی که ما با پدیده هایی مانند قیمت گذاری یا فروش کالاهای کم کیفیت به عنوان کالاهای با کیفیت روبرو می شویم ، اینها نشانه های اخلاق در جامعه است.”
وی گفت: “از این منظر ، ممکن است در طی چند سال یک بازسازی نسبی اقتصادی انجام شود ، اما بازسازی اخلاقی سالها طول می کشد.” جامعه ای که دو دهه از تورم دو رقمی را تجربه کرده است ، در وضعیت اخلاقی بسیار آسیب پذیر قرار دارد و خطر نهایی فروپاشی فرهنگ و سیستم چند هزار ساله دقیقاً از این نقطه آغاز می شود. زیرا این اخلاق است که ابتدا آسیب دیده و سپس اقتصاد. “
بحران همبستگی ایجاد می کند
شریفی یزدی گفت: “اساساً ، بحران ها ، چه انسانی و چه طبیعی ، به طور موقت باعث ایجاد چسبندگی ، همبستگی و همدلی در جامعه می شوند. جنگ 6 روزه همان تأثیر را داشت ، اما متأسفانه مقامات نتوانستند از این همبستگی موقت استفاده کنند و آن را به سرمایه اجتماعی تبدیل کنند ؛” به عنوان مثال با افزایش مشارکت مردم در امور و اطمینان از اعتماد عمومی در سازمان های دولتی. “
وی گفت: “به همین دلیل ، آخرین مطالعات نشان می دهد که یک ماه پیش ، همبستگی همبستگی دوباره کاهش یافته است و اگر روند ادامه یابد ، در چند ماه آینده هیچ اثری از آن وجود نخواهد داشت.” حس زیبای وحدت اجتماعی که در طول جنگ شش روزه دیدیم می توانست به نفع جامعه استفاده شود ، اما سیستم ما کمی لخت بود. “از مرحله تصمیم گیری گرفته تا اجرای مشکلی که به نفع جامعه و مردم است ، بنابراین تأخیر کنید که داستان به طور کلی فراموش می شود و تأثیر آن از بین می رود.”
یکی از اعضای آکادمی علوم پزشکی گفت: “مشکل اصلی این است که هر زمان که سیستم دچار مشکل شود ، چاپ اسکناس ها را شروع می کند ، این به معنای غیر مستقیم گران است و آن را به جامعه و مردم تحمیل می کند.” اخیراً ، آنها می گویند که ما بنزین را با قیمت 4000 دلار خریداری می کنیم و 6000 تومانس می فروشیم ، اما هیچ کس به آن طرف یک ماشین 10،000 دلاری با چهل هزار دلار توجه نمی کند. اگر این گران نیست ، پس چه؟ “
وی گفت: “بنابراین ، عامل مهم در فروش مسائل اقتصادی است ، اما این تنها دلیل نیست.” دولت خود الگویی برای گران قیمت مردم است. از آنجا که برخی از هزینه ها آشکار است و برخی دیگر پنهان هستند و بیشتر هزینه ها پنهان هستند. فشار اقتصادی بر مردم و عدم سرمایه گذاری در بخش هایی که می توانند این فشار را کاهش دهند ، نشانه گران است. بنابراین ، احساس ناامنی اقتصادی اساساً اقتصادی نیست. در عوض ، این روانشناختی و اجتماعی است و مستقیماً یک عامل گرانبها محسوب می شود. “
شریفی یزدی گفت: “ما تجربه پیروزی انقلاب اسلامی را در سال 6 داریم ، وقتی همه متحد شدند و حرکتی بزرگ انجام دادند. پس از آن ، جنگ هشت ساله تحمیل شد و ما دیدیم که مردم ، شکم خود را پرتاب می کنند و به جنگجویان می پردازند. درصد از ابتدای سال ، مسئله گروه گرایی ، جناح گرایی و به تبع آن قبیله گرایی اقتصادی ، به تدریج بیشتر با خود و خانواده خود نگران شد.
سرانجام ، وی گفت: “تصور كنید كه بیشتر شركتهای آلمانی این ذهنیت را دارند كه در مورد اینكه چگونه اقدامات آنها بر مردم ، آینده كشور و پیشرفت جامعه تأثیر خواهد گذاشت ، فکر كنند. اما ما نتوانستیم چنین ذهنیتی را ایجاد كنیم. از سال 3 ، این روند شتاب گرفته است و تا به امروز ادامه یافته است.” اکنون ، مردم خود را با وضعیت كیفیت سازگار می كنند. “
منبع: فارو





