وقتی آمریکای ترامپ درها را می‌بندد و چین پنجره‌ها را باز می‌کند

وقتی آمریکای ترامپ درها را می‌بندد و چین پنجره‌ها را باز می‌کند

از نظر ساختاری ، روایت روایت فروپاشی آمریکا نیست بلکه انحصار است. نظم نوظهور و موضوعاتی که امروز مورد توجه قرار می گیرد. اینها شامل امنیت از طریق هماهنگی سازمان شانگهای است. اقتصاد از طریق مبادله ، ریل CIPS و توافق نامه های دو جانبه ؛ فناوری از طریق “موش و بازی گربه” کنترل صادرات و کلاچ ها و فرهنگ استاندارد از طریق روایت های بومی.

به گزارش اخبار تجاری ، سیاست خارجی بر روایت ها ، نهادها و قدرت می چرخد. آنچه در حال حاضر غیرمعمول است این است که سبک حکومت یک رهبر هر سه عامل را به طور همزمان تحت تأثیر قرار داده است. از اول ژانویه ، رئیس جمهور آمریكا دونالد ترامپ اصرار بر تجارت كوتاه مدت و سوء ظن مؤسسات چند جانبه دارد. وی همچنین با کاهش بودجه و برداشت برخی از آژانس های سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی ، سرمایه نمادین ایالات متحده را تحت تأثیر قرار داد و از آن سؤال کرد. در چنین شرایطی ، چین برای ایجاد یک شبکه متناوب استفاده کرد. شبکه ای در هم تنیده از مجامع ، نوسانات ، راهروها و استانداردهایی که مشکل را به منبع مشروعیت متصل می کند.

فرصت آمریکایی ؛ فرصت به چین!

جزوه استراتژی دوم ترامپ صریح است. کاخ سفید در ماه آوریل ، تقریباً در تمام واردات ، از جمله نرخ های بالاتر برای کشورهایی که کسری تجاری بزرگ با ایالات متحده دارند ، کشور عالی ملی L -and -a -5 ٪ را تعرفه اساسی ساخت. اقداماتی که او “متقابل” نامید. دولت از آن زمان برنامه ریزی و معافیت را انجام داده است ، اما جهت گیری تغییر نکرده است. در همین زمان ، وزارت بازرگانی “قانون 5 ٪” را پذیرفت ، که به طور خودکار شرکتهای تابعه ذکر شده در لیست لیست های موجود در لیست صادرات و کانال های بای پس تعریف شده را در تراشه ها و سایر فناوری های مضاعف ذکر کرد. این پیام برای متفقین و رقبا یکسان است: “واشنگتن اکنون در مورد تعرفه ها و کنترل ها به عنوان ابزارهای رایج سیاست است ، نه آخرین راه.”

در سطح نهادی ، ترامپ رویکرد پیش بینی خود را از سازمان تجارت جهانی به یونسکو برای بازگرداندن یا قطع بودجه ها به دست آورد و مشارکت ایالات متحده را در طیف گسترده ای از سازمان های بین المللی بررسی کرده است. تأثیرات بودجه در فاصله کوتاه مدت محدود است. اما کارهای اعتباری وی گسترده است.

با این حال ، شرکا اکنون برای تأمین مالی ، استاندارد سازی و حل و فصل اختلافات ، محافظه کارتر و طراحی B هستند. کانال هایی که توسط ایالات متحده – یا حتی مشارکت بازیگر – هدایت می شوند ، اعتماد ندارند.

پکن برای اعلام هژمونی ، بلکه برای ایجاد معماری معتبر شتاب نکرد. همکاری شانگهای را در نظر بگیرید: در اجلاس تیانجین که در سپتامبر 2025 برگزار شد ، رهبران استراتژیک رهبران استراتژیک 1 را به 2 تصویب کردند ، برنامه های بانکی توسعه سازمان را ارتقا دادند و مراکز امنیتی جدیدی را افتتاح کردند. صرف نظر از قضاوت در مورد کارآیی سازمان ، مجمع اکنون به طور مرتب کشورهای اوراسیا را برای هماهنگی در زمینه امنیت و ارتباط و گسترش مشارکت خود جمع می کند.

سیاست های تجاری واشنگتن

به بریکس نگاه کنید که از سال 4 به مصر ، اتیوپی ، اندونزی ، ایران ، عربستان سعودی و امارات متحده عربی پیوسته و به آن پیوسته است. این به معنای جایگزینی صندوق بین المللی پول یا گروه 2 نیست. در عوض ، Brix قدرت جمع آوری را برای تمرکز بر انرژی ، پرداخت و استانداردها فراهم می کند. قدرتی که در سرتاسر جنوب جهان طنین انداز است. به خصوص هنگامی که سیاست ایالات متحده تجارت بیشتری پیدا می کند.

مؤثرترین فرآیند ساخت آهسته “لوله کشی موازی” است. خط مبادله یورو بین بانک مرکزی اروپا و بانک مردم چین در ماه سپتامبر تمدید شد و 2 میلیارد یوان معادل 5 میلیارد یورو بود. سیستم پرداخت مرزی چین (CIPS) حدود 2 تریلیون یوان را در 2 پردازش کرد و حجم آن و شرکت کنندگان هنوز در حال رشد هستند. و علیرغم نوسانات و تعرفه های بازار ، یوان هنوز جزء ارزهای برتر جهان است. اینها جای دلار را محکم نکرده اند. اما هزینه ترک یک دنیای کانال واحد در حال افزایش است.

ابتکار کمربند و جاده هرس و ضخیم تر است. ایتالیا رسماً در 7 تکیه داد و پاناما در ابتدا تحت فشار ایالات متحده عقب نشینی کرد. با این حال ، این پروژه در جغرافیای دیگر پیش می رود: کلمبیا در ماه مه یک برنامه همکاری کمربند و جاده ای امضا کرد و توافق نامه ها و معاملات جدید را در اجلاس سپتامبر در هنگ کنگ ثبت کرد. این الگوی تکرار می شود: برخی از گره ها از هم جدا می شوند ، برخی دیگر عمیق تر.

سیگنال امنیتی نیز این منطق شبکه را دنبال کرده است. چین مانورهای مشترک با روسیه (آخرین ماه اوت ، ولادیوستوک) را در اختیار دارد و دارد ، و سازمان شانگهای در همان زمان بر گسترش هماهنگی ضد تروریسم تأکید می کند. واشنگتن قوانین صادرات پهپاد را بازنویسی کرده است تا سهم بازار را از رژیم MTCR در خارج استفاده کند. با این حال ، رقابت را به همان اندازه که از مسیر نیرو عبور می کند ، مسدود می کند ، همچنین از ساختارهای فناوری عبور می کند.

پکن و واشنگتن

حال این سؤال این است که چرا بسیاری از کشورها تمایل به روایت “چند جانبه عملی پکن” پکن دارند؟ چهار دلیل هنوز هم معتبر است. اول ، ادامه ادراک سیاست در رئیس حاکمیت چین در برابر نوسانات ظاهری رویکرد آمریکا. دوم ، واقعیت های میدانی ملموس: جاده ها ، شبکه های برق و فیبر نوری عینی هستند. سوم ، جو مذاکره: گزینه های دیگر برای کانال های دلار و کاهش تحریم ها – قدرت چانه زنی را افزایش داده است. چهارم ، همبستگی: در حالی که واشنگتن از تعرفه ها و تهدیدها برای خروج موسسات استفاده می کند ، پکن بسته هایی را ارائه می دهد که تأمین مالی ، تدارکات و مداخله غیر سیاسی است. هیچ یک از اینها پیشنهاد چین را پرهزینه نمی کند. رشد آهسته تر اقتصاد چین فشارهای منفی تورمی و شرایط حاکم بر پکن را محدود می کند. بنابراین ، سهم یوان در پرداخت ها – با وجود اهمیت – هنوز زیر 5 ٪ است. اما برای دولتهایی که در وسط نیازهای فوری توسعه سیاسی و خطر سیاسی قرار دارند ، اصطکاک اغلب به نفع “اولین کار ، پس از نمایش” چین وزن دارد.

از نظر ساختاری ، روایت مسئله فروپاشی آمریکا نیست ، بلکه فرسایش انحصار است. نظم نوظهور و موضوعاتی که امروز مورد توجه قرار می گیرد. اینها شامل امنیت از طریق هماهنگی سازمان شانگهای است. اقتصاد از طریق مبادله ، ریل CIPS و توافق نامه های دو جانبه ؛ فناوری از طریق “بازی های گربه و گربه” کنترل صادرات و کلوپ های استاندارد و فرهنگ از طریق روایت های بومی. برای قدرت های میانه ، این وضعیت فضای مانور را افزایش می دهد – به شرط آنکه آنها در ظرفیت نهادی مدیریت سرمایه گذاری کنند.

در عین حال ، چالش واشنگتن قدرت خام نیست بلکه توانایی پیش بینی و مشروعیت است. رهبری هم تعهدات زور و هم معتبر و هم طولانی مدت را می خواهد. تبدیل تعرفه ها به ابزارهای خط مقدم و خروج متوالی از موسسات جهانی ، شرکا را وادار می کند تا خطر را به خطر بیاندازند. تعمیر جعبه آشنا است: با تکیه بر اتحادها ، تهیه کالاهای عمومی و پذیرش برخی محدودیت ها برای بازیابی صدا در قوانین. برای پکن ، آزمایشات نیز واضح است: مدیریت نگرانی های امنیتی همسایگان بدون اینکه به سمت اجبار بکشید. ارتقاء شفافیت برای کاهش انتقاد “تله بدهی” و پذیرش مالکیت واقعی در مؤسسات نوظهور.

حال اگر به پویایی عملگرا نگاه کنیم پایدار است: ترامپ درها را می بندد. چین پنجره ها را باز می کند. تفسیر چند جانبه تر واشنگتن به عنوان یک ابزار متقابل و اقتصاد بین المللی به عنوان زمینه تعرفه ، کشورها مسیرهای احتمالی پکن را متنوع می کنند. مشروعیت معماری برای حل مسائل بیشتر با هزینه و تنش کمتر جذاب است. اگر چین صبر و تحویل تدریجی را حفظ کند – و اگر ایالات متحده همچنان به معامله در موسسه ادامه دهد. آینده کمتر شبیه یک امپراتوری جدید خواهد بود و بیشتر شبیه یک افق روشن فراتر از پل است: هر پل چند بلوک را پیوند می دهد ، و هیچ یک از آنها متعلق به یک شهر نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی