ژنرالی که با شتر و طلا پول‌دار شد و حالا نصف سودان را کنترل می‌کند

ژنرالی که با شتر و طلا پول‌دار شد و حالا نصف سودان را کنترل می‌کند
پایگاه خبری تحلیلی میهن تجارت (mihantejarat.com):

بی بی سی: ژنرال محمد حمدان داغلو، معروف به “حمیدتی” به عنوان یک شخصیت مسلط در صحنه سیاسی سودان ظاهر شده است و شبه نظامیان او، نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) اکنون نیمی از کشور را تحت کنترل دارند.

نیروهای پشتیبانی سریع اخیراً با تصرف شهر فاشر، آخرین پادگان تحت کنترل ارتش سودان و متحدان محلی آن در منطقه دارفور غربی، به پیروزی چشمگیری دست یافتند.

مخالفان حمیدتی از او متنفرند و از او می ترسند، اما حامیانش او را به خاطر سرسختی، بی رحمی و قول به فروپاشی یک دولت بی اعتبار تحسین می کنند.

خانواده حمیداتی یکی از پرورش دهندگان شتر رزیقات عرب زبان هستند که در چاد و دارفور زندگی می کنند. او متولد 1353 یا 1354 است و مانند بسیاری از مردم روستایی تاریخ و محل تولدش ثبت نشده است.

قبیله او به رهبری عمویش جمعه داغلو در دهه 1970 و 1980 با فرار از جنگ و جستجوی مراتع سرسبز به دارفور رفتند و اجازه یافتند در آنجا ساکن شوند. حمیدتی پس از ترک تحصیل در اوایل نوجوانی، با فروش شتر به لیبی و مصر درآمد کسب کرد.

در آن زمان دارفور «غرب وحشی» سودان بود: مکانی فقیر و بی قانون که توسط دولت عمر البشیر، رئیس جمهور وقت، نادیده گرفته شد. شبه نظامیان عرب معروف به جنجاوید (شامل نیروی تحت فرماندهی جمعه داغلو) به روستاهای قبیله چهار حمله می کردند. این چرخه خشونت منجر به یک شورش تمام عیار در سال 2003 شد، که در آن مبارزان خز همراه با گروه هایی مانند ماسالیت، زاغاوا و دیگران با این استدلال که توسط نخبگان عرب کشور نادیده گرفته شده اند، قیام کردند.

در پاسخ، عمر البشیر تا حد زیادی گروه جنجاوید را برای رهبری عملیات ضد شورش خود گسترش داد. این نیروها به زودی به عنوان یک گروه بسیار خشن که غارت، سوزاندن، کشتار و تجاوز جنسی می کردند، شناخته شدند.

یگان حمیدتی نیز در میان آنها بود و بر اساس گزارش نیروهای حافظ صلح اتحادیه آفریقا، این گروه در نوامبر 2004 به روستای “ادوا” حمله کرده و آن را ویران کرد. حمله ای که در آن 126 نفر از جمله 36 کودک کشته شدند.

طبق تحقیقات آمریکایی، جنجاوید مسئول این نسل کشی بوده است. درگیری دارفور به دادگاه کیفری بین‌المللی ارجاع شد، جایی که چهار نفر از جمله عمر البشیر که نسل‌کشی را انکار کرد، متهم شدند. حمیدتی یکی از فرماندهان جنجاوید بود که در آن زمان آنقدر بی اهمیت بود که مورد توجه دادستان قرار نگرفت. تنها یکی از مبارزان جنجاوید به نام علی عبدالرحمن کاشیب معروف به «سرهنگ سرهنگان» به دادگاه احضار شد. او ماه گذشته در 27 فقره جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت مجرم شناخته شد و در 19 نوامبر محکوم خواهد شد.

در سال‌های پس از 2004، زمانی که خشونت به اوج خود رسید، حمیدتی از فرصت‌های خود نهایت استفاده را کرد و رهبری یک نیروی شبه‌نظامی قدرتمند، یک امپراتوری شرکتی و یک سازمان سیاسی را بر عهده داشت.

این داستان فرصت طلبی و کارآفرینی است. او برای مدت کوتاهی شورش کرد و برای سربازانش حقوق معوقه و برای برادرش ارتقای رتبه و سمت سیاسی خواست. عمر البشیر با اکثر خواسته های او موافقت کرد و حمیدتی دوباره به آنها پیوست.

بعداً، هنگامی که سایر واحدهای جنجاوید شورش کردند، حمیدتی رهبر نیروهای دولتی بود که آنها را سرکوب کردند و در این روند کنترل بزرگترین معدن طلای مصنوعی دارفور را در محلی به نام جبل عامر به دست گرفت. به زودی «الجنید»، شرکت خانوادگی حمیدتی، به بزرگترین صادرکننده طلا در سودان تبدیل شد.

در سال 2013، حمیدتی پست ریاست یک گروه شبه نظامی جدید به نام نیروهای پشتیبانی سریع را درخواست کرد و به او اعطا شد که مستقیماً به عمر البشیر گزارش می داد.

جانجاوید در نیروی پشتیبانی سریع ادغام شد و یونیفورم، وسایل نقلیه و سلاح های جدید دریافت کرد و افسران ارتش برای بهبود کیفیت به آن اضافه شدند.

نیروهای پشتیبانی سریع پیروزی مهمی را در برابر شورشیان دارفور به دست آوردند، اما آنها در مقابل شورشیان در کوه های نوبه در نزدیکی سودان جنوبی عملکرد ضعیفی داشتند و نقش پشتیبانی را در کنترل مرز با لیبی به عهده گرفتند.

ظاهراً هدف آنها محدود کردن مهاجرت غیرقانونی از صحرای آفریقا به مدیترانه بوده است، اما فرماندهان حمیدتی در مواردی مانند اخاذی و قاچاق انسان نیز تخصص داشتند و بر اساس برخی گزارش‌ها، در قاچاق انسان نیز دست داشتند.

در سال 2015، عربستان سعودی و امارات از ارتش سودان خواستند تا برای مبارزه با حوثی‌ها، نیروهای خود را به یمن اعزام کند. فرمانده این گروه یک ژنرال به نام عبدالفتاح برهان بود که قبلاً در دارفور جنگیده بود. او اکنون رئیس ارتش سودان است و با نیروهای پشتیبانی سریع می جنگد.

حمیدتی در آن زمان فرصت را دید و قراردادی خصوصی و جداگانه با عربستان و امارات برای تامین مزدوران برای نیروهای پشتیبانی سریع بست. ارتباط با ابوظبی موثرترین گام و آغاز رابطه نزدیک با محمد بن زاید، رئیس جمهور امارات متحده عربی بود.

جوانان سودانی (و به طور فزاینده ای از کشورهای همسایه) به مراکز استخدام نیروی پشتیبانی سریع رفتند و هنگام ثبت نام تا 6000 دلار پول نقد دریافت کردند. حمیدتی با گروه واگنر روسیه شریک شده بود و در ازای معاملات تجاری از جمله طلا خدمات آموزشی دریافت می کرد.

او برای نهایی کردن قرارداد به مسکو سفر کرد و همان روزی که روسیه به اوکراین حمله کرد، آنجا بود. پس از شروع جنگ در سودان، حمیدتی دریافت کمک از گروه واگنر را تکذیب کرد. اگرچه واحدهای رزمی اصلی نیروهای پشتیبانی سریع به سرعت در حال حرفه ای شدن بودند، اما همچنان ائتلافی از شبه نظامیان قدیمی و گروه های قومی غیررسمی بودند.

در حالی که دولت با اعتراضات مردمی فزاینده مواجه بود، عمر البشیر به نیروهای حمیدتی دستور داد تا به خارطوم، پایتخت کشور بروند. رئیس جمهور با بازی با نام حمیدتی، او را «حمتی» به معنای «محافظ من» خطاب کرد و نیروهای پشتیبانی سریع را وزنه تعادلی در برابر کودتاچیان احتمالی ارتش دانست. اقدامی که بعداً فاش شد یک خطای محاسباتی بود.

در آوریل 2019، تجمع پرشور معترضان غیرنظامی، مقر ارتش را محاصره کردند و خواستار دموکراسی شدند. عمر البشیر به ارتش دستور داد تا آنها را شلیک کنند. ژنرال های ارشد، از جمله حمیدتی، جلسه ای تشکیل دادند و تصمیم گرفتند به جای تیراندازی به معترضان، عمر البشیر را برکنار کنند. اینجا بود که جنبش دموکراسی پیروزی خود را جشن گرفت.

برای مدتی از حمیدتی به عنوان چهره جدید آینده سودان یاد می شد. او جوان و صمیمی بود و فعالانه با گروه های مختلف اجتماعی ملاقات می کرد. او خود را رقیب ساختار تاریخی کشورش معرفی کرد و سعی کرد چهره سیاسی خود را تغییر دهد، اما این وضعیت تنها چند هفته طول کشید.

هنگامی که او و عبدالفتاح برهان، رئیس مشترک شورای نظامی حاکم، تحویل قدرت به غیرنظامیان را به تأخیر انداختند، تظاهرات معترضان تشدید شد. حمیدتی نیروهای پشتیبانی سریع را برای سرکوب مخالفان آزاد کرد و به گفته دیده بان حقوق بشر، این گروه صدها نفر را کشت، به زنان تجاوز کرد و مردان را با آجرهایی که به پاهایشان بسته بودند به رودخانه نیل انداخت. حمیدتی این جنایات را رد کرده است.

تحت فشار گروه چهارجانبه ای که برای ترویج صلح و دموکراسی در سودان (ایالات متحده، بریتانیا، عربستان سعودی و امارات متحده عربی) تشکیل شده بود، ژنرال ها و غیرنظامیان با توافق نامه ای که توسط میانجی های آفریقایی پیش نویس شده بود موافقت کردند و به مدت دو سال، یک همزیستی ناپایدار بین شورای حاکم به رهبری نظامی و کابینه غیرنظامی ایجاد شد.

کمیته ای که کابینه منصوب کرده بود در حال بررسی شرکت های متعلق به نیروهای نظامی، امنیتی و پشتیبانی سریع بود و در شرف انتشار گزارش نهایی بود که نشان می داد چگونه حمیدتی به سرعت امپراتوری شرکتی خود را گسترش می دهد. در همان زمان عبدالفتاح برهان و حمیدتی غیرنظامیان را برکنار کردند و قدرت را به دست گرفتند.

بعداً سران کودتا شروع به اختلاف کردند. عبدالفتاح برهان می خواست که نیروهای پشتیبانی سریعاً تحت نظارت ارتش قرار گیرند، اما حمیدتی از آن تبعیت نکرد.

چند روز قبل از مهلت نهایی برای حل این مشکل (آوریل 2023)، یگان‌های نیروهای پشتیبانی سریع وارد عمل شدند و در اطراف ستاد ارتش و کاخ ملی در خارطوم مستقر شدند.

کودتا شکست خورد، اما خارطوم به منطقه جنگی تبدیل شد که در آن نیروهای رقیب خیابان به خیابان می جنگیدند. خشونت در دارفور به اوج خود رسید و واحدهای پشتیبانی سریع بی رحمانه به مردم ماسالیت حمله کردند. این سازمان تخمین زد که 15000 غیرنظامی کشته شدند و ایالات متحده آن را نسل کشی نامید. نیروهای پشتیبانی سریع این اتهام را رد کرده اند.

فرماندهان نیروهای پشتیبانی سریع با پخش فیلم هایی که نشان دهنده شکنجه و کشته شدن رزمندگانشان بود، جنایات خود را نشان دادند و معتقد بودند که این اقدامات پایان نخواهد یافت.

نیروهای پشتیبانی سریع و شبه نظامیان متحد در سودان غارت کردند، شهرها، بازارها، دانشگاه ها و بیمارستان ها را غارت کردند. مقادیر عظیمی از کالاهای غارت شده برای فروش در بازارهایی که ظاهراً به عنوان “بازارهای داغلو” شناخته می شوند، عرضه می شود، که راه خود را فراتر از سودان به چاد و سایر کشورهای همسایه باز می کند. نیروهای پشتیبانی سریع دست داشتن جنگجویان خود را در این غارت تکذیب می کنند.

در هفته های اول درگیری در کاخ ملی، حمیدتی زیر آتش توپخانه و حملات هوایی گرفتار شد و به شدت مجروح شد و برای مدتی از انظار عمومی ناپدید شد. وقتی چند ماه بعد دوباره در انظار عمومی ظاهر شد، هیچ نشانی از پشیمانی از جنایات خود نشان نداد و مصمم بود در میدان جنگ پیروز شود.

نیروهای پشتیبانی سریع به سلاح های مدرن از جمله پهپادهای پیشرفته دست یافته اند که از آن برای حمله به بندر سودان، مقر قدرت عبدالفتاح برهان استفاده کردند. این سلاح ها در حمله به فاشر نیز نقش حیاتی داشتند. گزارش‌های تحقیقاتی، از جمله گزارش نیویورک تایمز، می‌گویند که این سلاح‌ها از طریق یک پایگاه هوایی و تدارکاتی که امارات متحده عربی در داخل چاد ساخته است، منتقل می‌شود. امارات تسلیح نیروهای پشتیبانی سریع را تکذیب کرد.

با این سلاح ها، نیروهای پشتیبانی سریع در یک بن بست استراتژیک با متحد سابق خود، ارتش سودان، گرفتار شده اند. حمیدتی در تلاش است تا با برخی از گروه های غیرنظامی و جنبش های مسلح، به ویژه دشمنان سابق خود در کوه های نوبه، اتحاد ایجاد کند. او «دولت موازی صلح و وحدت» تشکیل داده و خود ریاست جمهوری را بر عهده گرفته است. با دستگیری فاشر، نیروهای پشتیبانی سریع اکنون تقریباً تمام قلمرو مسکونی در غرب نیل را کنترل می کنند.

در پی انتشار روزافزون گزارش‌های مربوط به کشتار جمعی و محکومیت گسترده این اقدامات، حمیدتی گفته است که تحقیقات درباره آنچه «تخلفات سربازانش در جریان تصرف شهر» خوانده است، آغاز کرده است.

سودانی‌ها بر این باورند که حمیدتی یا خود را رئیس‌جمهور یک کشور جدا شده می‌داند یا همچنان آرزوی حکومت بر کل سودان را دارد.

با این حال، این احتمال نیز وجود دارد که او آینده خود را به عنوان یک مغز متفکر سیاسی قدرتمند ببیند: رئیس یک مجموعه که تجارت، یک ارتش مزدور و یک حزب سیاسی را کنترل می کند.

بنابراین، حتی اگر او به عنوان شخصیت مسلط در سودان پذیرفته نشود، باز هم می تواند مغز متفکر پشت صحنه باشد، و در حالی که نیروهای حمیدتی غیرنظامیان را در فاشر قتل عام می کنند، او در دنیایی که این رویدادها اهمیت چندانی ندارند، مصونیت دارد.

الکس دی وال، مدیر اجرایی بنیاد صلح جهانی در دانشکده حقوق و دیپلماسی فلچر، وابسته به دانشگاه تافتس است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی