به گزارش خبرگزاری به گزارش میهن تجارت، امروزه هوش مصنوعی به یکی از عناصر روزمره زندگی دانش آموزان تبدیل شده است، از اپلیکیشن های حل تمرین تا چت ربات ها که شامل پاسخ سوالات درسی ارائه شده در حال حاضر است و کودکان و نوجوانان به طور فزاینده ای با ابزارهایی تعامل دارند که می تواند روند یادگیری را تسهیل کند، اما این تعامل اگر بدون نظارت آموزشی و هدفمندی آموزشی باشد، ممکن است به جای تقویت یادگیری منجر به تضعیف توانایی های شناختی، اخلاقی و تحصیلی شود و هوش مصنوعی به ویژه در سنین رشد، جایگزین فرآیند آموزشی معلم نشود.
یکی از مهم ترین پیامدهای استفاده بیش از حد از هوش مصنوعی کاهش تمرکز و حافظه فعال در دانش آموزان است. ابزارهای هوشمند با ارائه پاسخ های فوری، خلاصه های خودکار و مسیرهای یادگیری سریع، مغز کودک را از فرآیند جستجو، تجزیه و تحلیل و به خاطر سپردن محروم می کنند. این محرومیت شناختی به تدریج توانایی پردازش عمیق، تفکر انتقادی و یادگیری پایدار را کاهش می دهد و در نتیجه دانش آموزان در مواجهه با مسائل پیچیده، امتحانات تحلیلی یا فعالیت های خلاقانه عملکرد خود را از دست می دهند، زیرا ذهن آنها به ادراکات سطحی و آنی عادت کرده است.
هوش مصنوعی همچنین می تواند حس یادگیری بدون زحمت را در ذهن دانش آموزان القا کند. وقتی کودک به جای تلاش برای حل مشکل، به تولید خودکار ابزار هوشمند تکیه کند، انگیزه درونی یادگیری کاهش مییابد و این وابستگی نه تنها منجر به افت تحصیلی میشود، بلکه باعث از دست دادن عزت نفس و خودکفایی میشود، زیرا کودک دیگر خود را منبع یادگیری نمیداند، بلکه صرفاً مصرفکننده منفعل دادههای آماده است و این نوع یادگیری فاقد معنا و ضعف است.
از منظر روانشناسی رشد، تعامل بیش از حد با دستگاه های هوشمند می تواند ساختار مغز را در دوره حساس رشد تحت تاثیر قرار دهد و کاهش تعاملات انسانی، کاهش فعالیت های بدنی و افزایش دریافت های بصری و غیرخطی، ممکن است منجر به اختلال در تنظیم هیجانی، ضعف در مهارت های ارتباطی و تاخیر در رشد شناختی شود. این پیامدها به طور غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی نیز تأثیر میگذارند، زیرا یادگیری تنها محصول حافظه نیست، بلکه نتیجه تعامل ذهن، بدن و محیط اجتماعی است.
تضعیف تمرکز، انگیزه و نظم تحصیلی دانش آموزان به دلیل استفاده از فناوری های هوشمند بدون استراتژی
مائده سلیمی، روانشناس بالینی کودکان و نوجوانان به گزارش میهن تجارت با بیان اینکه در عصر دیجیتال، دانشآموزان بیش از هر زمان دیگری در معرض فناوریهای هوشمند، بسترهای آموزشی آنلاین و ابزارهای تعاملی قرار دارند و این امکانات در ظاهر میتواند یادگیری را تسهیل کند، اما در عمل استفاده بی رویه و غیراستراتژیک از آنها ممکن است تمرکز، انگیزه و نظم تحصیلی دانشآموزان را تضعیف کند، به خبرنگار گفت: بسیاری از دانشآموزان بهجای استفاده هدفمند از محتوای مجازی، بهجای استفاده هدفمند از محتوای مجازی، در یک حوزه دیجیتالی از محتوا استفاده میکنند. آنها در سطح گیر می کنند.
وی با بیان اینکه یکی از عوامل مهم افت تحصیلی در فضای دیجیتال کاهش تعامل انسانی در فرآیند یادگیری است، می افزاید: هوش مصنوعی می تواند آموزش را شخصی کند اما نمی تواند جایگزین ارتباط عاطفی، بازخورد انسانی و انگیزه معلم شود و دانش آموزانی که فقط با سیستم های هوشمند تعامل دارند ممکن است احساس انزوا، بی هدفی یا از دست دادن اعتماد به نفس کنند و اینها عواملی هستند که به طور مستقیم بر عملکرد تحصیلی تأثیر می گذارند.
این روانشناس بالینی کودک و نوجوان با اشاره به اینکه محیط دیجیتال با دسترسی سریع به پاسخ ها، توانایی تفکر عمیق و حل مسائل را در دانش آموزان تضعیف می کند، بیان می کند: بسیاری از دانش آموزان به جای تلاش برای درک مفاهیم، به جستجوی سریع پاسخ در اینترنت یا استفاده از ابزار تولید محتوا روی می آورند که در درازمدت منجر به افت کیفیت یادگیری، کاهش حافظه بلند مدت و وابستگی به فناوری می شود.
شکست تحصیلی در عصر دیجیتال نتیجه ماهیت فناوری نیست، بلکه نتیجه استفاده ناآگاهانه از آن است
سلیمی با بیان اینکه افزایش زمان آنلاین با اختلالات خواب، کاهش فعالیت بدنی و کاهش سلامت روان دانش آموزان نیز همراه است، ادامه می دهد: این عوامل به طور غیرمستقیم بر تمرکز، انرژی و توانایی یادگیری تأثیر می گذارد و تحقیقات نشان داده دانش آموزانی که زمان بیشتری را در شبکه های اجتماعی یا بازی های آنلاین می گذرانند، عملکرد تحصیلی ضعیف تری نسبت به همسالان خود دارند.
وی با بیان اینکه در برخی موارد هوش مصنوعی با تجزیه و تحلیل داده های رفتاری دانش آموزان الگوهای افت تحصیلی را شناسایی و مداخلات هدفمند را پیشنهاد می کند، اما این قابلیت ها زمانی مؤثر است که والدین و معلمان از آن آگاه باشند و بتوانند داده ها را به درستی تفسیر کنند، می گوید: بدون نظارت انسان حتی ابزارهای هوشمند ممکن است منجر به تقویت رفتارهای نامطلوب یا ایجاد وابستگی شود.
این روانشناس بالینی کودک و نوجوان می افزاید: افت تحصیلی در عصر دیجیتال ناشی از ماهیت فناوری نیست، بلکه نتیجه استفاده ناآگاهانه از آن است و برای جلوگیری از این افت باید بین فرصت های یادگیری دیجیتالی و نیازهای شناختی، عاطفی و اجتماعی دانش آموزان تعادل برقرار کرد و نقش والدین، معلمان و سیاست گذاران آموزشی در هدایت این مسیر بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.
تغییر در ساختار توجه و حافظه دانش آموزان؛ یکی از عوامل پنهان افت تحصیلی در دنیای امروز
فاطمه رضازاده، روانشناس و مشاور کودک و نوجوان به گزارش میهن تجارت با بیان اینکه در فضای دیجیتال امروزی یکی از عوامل پنهان افت تحصیلی تغییر ساختار توجه و حافظه دانش آموزان است، به خبرنگار به گزارش میهن تجارت گفت: استفاده مستمر از صفحه نمایش و تعامل با محتوای سریع و پراکنده باعث می شود مغز کودک به پذیرایی های کوتاه مدت و سطحی عادت کند.
وی با بیان اینکه هوش مصنوعی با ارائه پاسخ های آماده، خلاصه خودکار و حل مسائل پیچیده می تواند حس یادگیری بی دردسر را در دانش آموزان تقویت کند، می افزاید: این پدیده اگرچه در ظاهر جذاب است، اما در واقع انگیزه درونی را تضعیف می کند، تحمل چالش های تحصیلی را کاهش می دهد و به ابزارهای بیرونی وابسته است و دانش آموزانی که به جای تفکر تنها به محصولات هوش مصنوعی تکیه می کنند، افت عملکرد و ارزشیابی خلاق را در تحلیل تجربه خواهند کرد.
این روانشناس و مشاور کودک و نوجوان با بیان اینکه یکی دیگر از عوامل موثر تغییر الگوی ارتباطی دانش آموزان است، اظهار کرد: فضای دیجیتال تعاملات انسانی را به پیام کوتاه، ایموجی و ارتباط غیرکلامی کاهش داده است که نه تنها بر مهارت های اجتماعی، بلکه بر توانایی بیان، بحث و گفتگو و مشارکت در کلاس درس بیشتر می شود و شکست تحصیلی در این زمینه بیشتر به چشم می خورد.
پیشرفت تحصیلی دانش آموزان قربانی شکاف بین سرعت تغییرات تکنولوژیکی و کندی تغییر در روش های آموزشی است.
رضازاده ادامه می دهد: فرهنگ دیجیتال نوعی مقایسه همیشگی بین دانش آموزان نیز ایجاد کرده است و شبکه های اجتماعی آموزشی، رتبه بندی آنلاین و نمایش موفقیت های دیگران می تواند حس بی کفایتی یا اضطراب تحصیلی را در دانش آموزان تقویت کند که فشار روانی گاهی منجر به گوشه گیری، بی انگیزگی یا حتی اجتناب از یادگیری می شود، به ویژه در دانش آموزانی که از نظر عاطفی آسیب پذیرتر هستند.
وی با بیان اینکه در برخی موارد مدارس و خانواده ها فناوری های هوشمند را بدون آمادگی کافی وارد فرآیند آموزشی کرده اند، می گوید: نبود چارچوب آموزشی، عدم آموزش سواد دیجیتال و استفاده ابزاری از هوش مصنوعی باعث شده تا دانش آموزان به جای یادگیری، تنها مصرف کننده فناوری باشند و این رویکرد نه تنها منجر به افت تحصیلی، بلکه کاهش استقلال فکری نیز می شود.
این روانشناس و مشاور کودک و نوجوان با اشاره به اینکه افت تحصیل در عصر دیجیتال را باید ناشی از یک شکاف آموزشی دانست و می افزاید: این فاصله فاصله ای است بین سرعت تحول فناوری و کندی تحول در روش های آموزشی و تربیتی. برای پر کردن این شکاف، والدین، معلمان و سیاستگذاران آموزشی باید نقش فناوری را مورد بازنگری جدی قرار دهند، محیط های یادگیری انسان محور را طراحی کنند و مهارت های شناختی و اخلاقی را آموزش دهند و تنها در این صورت می توان از ظرفیت های هوش مصنوعی بدون کیفیت یادگیری استفاده کرد. قربانی شدن
یکی از چالش های پنهان در استفاده از هوش مصنوعی، تغییر سبک یادگیری دانش آموزان است. ابزارهای هوشمند با شخصیسازی محتوا و ارائه مسیرهای یادگیری سریع ممکن است دانشآموز را از رویارویی با چالشهای واقعی منحرف کند و در نتیجه کودک در محیطهای آموزشی سنتی که نیازمند صبر، تعامل و حل مسئله است، دچار کمبود انگیزه، اضطراب یا مقاومت میشود و این تغییر سبک نه تنها بر نمرات، بلکه بر تواناییهای یادگیری بلندمدت نیز تأثیر منفی میگذارد.
فضای دیجیتال نوعی مقایسه همیشگی بین دانشآموزان ایجاد کرده است و نمایش نمرات، رتبهها و دستاوردهای دیگران در پلتفرمهای هوشمند میتواند اضطراب تحصیلی و احساس نارسایی را در دانشآموزان تقویت کند که فشار روانی بهویژه در کودکانی که از لحاظ عاطفی آسیبپذیرتر هستند، ممکن است منجر به کنارهگیری از یادگیری، اجتناب از رقابت سالم و یا حتی بروز اختلالات روانی، تسهیل هوش مصنوعی و تبدیل آن به ابزاری شود. خواهد بود
در بسیاری از مدارس و خانواده ها، فناوری های هوشمند بدون آموزش کافی وارد فرآیند یادگیری شده اند و فقدان چارچوب آموزشی، فقدان سواد دیجیتال و استفاده ابزاری از هوش مصنوعی باعث شده دانش آموزان به جای یادگیرندگان فعال، به مصرف کنندگان منفعل تبدیل شوند. این رویکرد نه تنها کیفیت یادگیری، بلکه استقلال فکری، خلاقیت و توانایی تصمیمگیری را نیز تضعیف میکند و آموزش دیجیتال مستلزم طراحی محیطهایی است که کودکان را به تفکر، تعامل و داشتن تجربیات واقعی دعوت کند.
ارتباط دانشآموزان با هوش مصنوعی باید همراه با راهنمایی آموزشی، آموزش سواد رسانهای و طراحی محیطهای آموزشی انسانمحور باشد. هوش مصنوعی می تواند ابزار قدرتمندی برای یادگیری باشد، اما زمانی که در خدمت رشد شناختی، اخلاقی و اجتماعی کودک باشد و والدین، معلمان و سیاست گذاران آموزشی باید نقش فعالی در تنظیم این رابطه داشته باشند تا از افت تحصیلی جلوگیری شود و پتانسیل واقعی کودک شکوفا شود.
منبع : به گزارش میهن تجارت







