رامبد جوان:من هیچ وقت نگفتم ایران بهترین جای دنیاست/ سوشال شده محل بالا آوردن رو هم دیگه

رامبد جوان:من هیچ وقت نگفتم ایران بهترین جای دنیاست/ سوشال شده محل بالا آوردن رو هم دیگه

– معتقدم تولیدکننده محصولات فرهنگی و تفریحی وظیفه دارد مسیری را باز کند که مخاطب و مردم آن را طی کنند، قرار نیست دنبال مردم برود.

– افراد مدام در حال تغییر ذائقه و تغییر افکار خود هستند و مدام در حال رشد هستند، در نتیجه شما می توانید در حین نوشیدن آب بی حرکت بمانید و آن محصول شما را می توان ساخت یا ساخته شده با دست دانست. پس کار خودت را بکن، راه خودت را باز کن و در میان آنها برو.

– باید مدام جست‌وجو و جست‌وجو کنید، این روحیه جستجو، ارتباط، یادگیری و آموزش شما را مجبور می‌کند که کوچک و منجمد نشوید.

– یه روز داشتیم راجع به قول دادن حرف می زدیم، گفتم تنها قولی که همه می تونیم به هم بدیم اینه که قول می دم بمیرم، همه می تونیم اون قول رو به هم بدیم.

– آدم به سن فلان می رسد، به فلان جا می رسد، در جایی زندگی می کند که دیگر یقینی وجود ندارد، نمی شود با قاطعیت چیزی گفت.

– فکر می کنم مهم ترین کاری که در زندگی ام انجام داده ام فضای خانوادگی است، با همسرم، فرزندم، مادرم، خواهرم، مادر همسرم و… رابطه خانوادگی دارم، اهل خانواده هستم، می دانم چگونه در فعالیت های خانوادگی شرکت کنم، مهمان خانواده داشته باشم، وقتی در خانه هستم با کیفیت هستم.

– وقتی چیزی می گویم، چون می دانم نگار (همسر رامبد جوان)، نوردخت (دخترش) و مامانم و دیگران خواهند شنید، می دانم که فردا باید به چشمانشان نگاه کنم و آنها بگویند این چه مزخرفی بود که گفتی؟ (خنده)

– فکر می کنم مهمترین چیز در زندگی من فضای خانواده است.

بازیگری یا فیلمسازی؟

-بازیگری برای من خیلی کار سختی است، من بازیگری را زیاد دوست ندارم، کارگردانی را دوست دارم، این را خیلی با خودم تکرار کردم، برایم عادت شده است.

– من عاشق فیلمسازی هستم، عاشق ایستادن پشت دوربین هستم، هر جا در کارم جلوی دوربین رفتم اصلا انتخاب من نبود، اتفاقاً آدم مناسبی را پیدا نکردم که کار زودتر شروع شود.

-بازیگری مغز دیگری می خواهد، نگاه کنید به نگار جواهریان، یک بازیگر، هنرپیشه یا بازیگر به دنیا همین طور نگاه می کند، مدام در حال تحلیل، ثبت و نگاه به موقعیت ها و افراد و… کنش ها و واکنش ها برای یک بازیگر بسیار مهم است.

روزهایی که قرار است بازیگری کنم، سخت کار می کنم تا به جایی برسم که جلوی دوربین بایستم. بازیگری من را هیجان زده نمی کند.

عشق و ازدواج

-ببین هر آدمی تو زندگیش حق داره و میتونه عاشق بشه، عشق توی زندگی همه ما هست، من از اونایی هستم که با علاقه زیاد دنبال عشق میرم و همیشه اگه برام پیش اومد با علاقه قبولش می کنم.

– شاید در زندگی اولی که تشکیل دادم باید برای تصمیم گیری صبور می بودم، یعنی باید بیشتر صبر می کردم تا تصمیم به ازدواج بگیریم. آن موقع شاید من و ماندانا عجله داشتیم، اما اساساً فکر می کنم این سهم من از زندگی است.

– اگر آن زندگی ها و آن تصمیم ها را نمی گرفتم، الان اینجا نبودم و از جایی که الان هستم خوشحالم، حرف من این است، پشیمان نیستم.

– من از زندگی که گرفته ام، از تصمیماتی که گرفته ام پشیمان نیستم، باید خیلی از آنها را نقد کنم، باید بگویم خیلی چیزها اشتباه بود، اما همین اشتباهات است که به من تجربه می دهد، باعث می شود بفهمم و تصمیمات عاقلانه تری بگیرم. یا دیوانگی ام را با شجاعت، شدت و اعتماد به نفس بیشتر عرضه کنم.

– موافقم “دوست خوب کل ماجراست”، آدم ترسو، آدم خسیس، آدم خسیس، آدم بی شور و هیجان، آدمی که خصلت های بدش قدرتمند است، اگر دوستت باشد، تو را مثل خودش می کند، تو هم همینطور می شوی.

– اما آدم قوی، آدم دیوانه، جسور، آدمی که تصمیماتش در لحظه ای که باید تعیین کننده باشد، تعیین کننده است و سعی می کند دنیا را تکان دهد و همه چیز را به حقش بدهد، در نهایت باعث می شود که او را دوست داشته باشی و اساساً به تو جرأت تصمیم گیری و انجام آن را می دهد.

– همه ما ممکن است اشتباه کنیم، وقتی حق اشتباه را برای خود، دیگران و دنیا بپذیرید، آن را به عنوان یک اصل و چیزی غیر از زندگی می پذیرید. بنابراین یک اشتباه وجود دارد، اوکی، من اشتباه می کنم و بابت آن عذرخواهی می کنم.

– این را یاد بگیریم، خودت را از کارت جدا کن، محصولت یک چیز است، تو چیز دیگری.

خنده دار

-در زمان تبلیغات تولیدات داخلی (در برنامه خندوانه) هم جلوی دوربین گفتم که حتی یک قلم ایرانی هم در خانه ندارم اما به عنوان تهیه کننده برنامه اینجا هستم که می گویم از تولیدات با کیفیت داخلی حمایت کنیم.

– دارم برنامه می سازم، سعی می کنم چیزهای خوبی را در اقشار مختلف جامعه پخش کنم، تا جایی که متوجه شدم خوب است.

– الان یه چیزی شده که هر کی میخواد هر چی میخواد بگه (در جامعه) به ما فحش میدن! هیکل خوب هر کاری که فکر میکنی درسته انجام بده، حتما عده ای از کار شما خوششون نمیاد، جامعه شده محل قی و قی.

فکر کنید کاری انجام داده اید که یک نفر در جایی عصبانی است (از این کارت)، دو حالت بیشتر نیست یا واقعاً به آن کلمه اعتقاد دارید، بایستید. […] اگر دیدی باور نمی کنی یا باید عذرخواهی کنی. بگو آفا منظورم این نبود…

حاشیه ها

– مثلا اینکه در خندوانه در مورد ایران صحبت کردیم و من بچه ام را خارج از ایران به دنیا می آورم، از نظر من این دو چیز با هم تضادی ندارد، من ایران را دوست دارم، بچه ام آن زمان، در آن شرایط، تصمیم خانواده این بود که این اتفاق افتاده است، باید قطع کنم و توضیح بدهم که اگر بچه ام را ببرم…

– اولا من هیچ کجای دنیا پاسپورت ندارم، اقامت ندارم، پاسپورت کانادایی، پاسپورت آمریکایی ندارم، جایی ندارم، فقط ایرانی هستم، ایرانی بودنم مهم نیست، طرفدار این شعارها نیستم، من در این کشور زندگی می کنم.

یک روز من و نگار با هم صحبت کردیم، آقا ما مهاجر نیستیم، همه فکر می کنند ما اهل ایران نیستیم، هر وقت خبری از من نیست فکر می کنند ما اهل ایران نیستیم، نه، ما مدام ایرانی هستیم، مدام در این کشور زندگی می کنیم.

– از زمان مهسا (حوادث) تا قبل از ضبط (سریال) وحسیح، نگار حدود 2 سال ممنوع الخروج بود و به همین دلیل نتوانستیم جایی برویم.

– انتخاب من اینجاست، من اینجا زندگی می کنم، هرگز کسی را تشویق به مهاجرت و ماندن نمی کنم.

– در برنامه ام در مورد کشور ایران برنامه ساختم، صحبت کردم، به جملات دوستی را به ایران تشویق کردم، هرگز نگفتم ایران جای تاریکی است، ایران جای خنکی است، ایران جای روشنی است، کی این را گفتیم؟

جمله را ببینیم، معذرت می خواهم اگر این را گفتم، اما این را نگفتم، هرگز نگفتم ایران بهترین جای دنیاست، هرگز، اما همیشه می گفتم ایران را دوست دارم، البته دوست دارم، کشور من است…

– من نگفتم اگه ویدیو رو بیارن ببینن میگم آقا راست میگی گفتم اشتباه کردم نگفتم…

کار با جوانان

– ببین آدم های درجه یک آدم های گران قیمتی هستند، دلیلی دارد که گران هستند، چون ضمانت دارد، کار و کیفیت و زمانشان تضمین شده است، یکی از نکات حرفه ای و درجه یک بودن محاسبه زمان است.

– یک فرد حرفه ای واقعی از شما حمایت می کند و شما را پشت سر نمی گذارد.

– خانم ها و آقایان حرفه ای ارشد یکی از وظایف همه ما که سال هاست کار می کنیم این است که نیروهای مستعد و متعهد را به این حرفه اضافه کنیم. باید در را برای ابراز وجود مردم باز بگذاریم، اما باید نسبت به آنها سخت گیر باشیم و چیزهای خوبی را که می دانیم به طور جدی به آنها بیاموزیم.

-و باید به آنها اجازه دهیم که کار و دنیای خود را آنگونه که خودشان می فهمند تعریف کنند، یعنی به آنها دیکته نکنیم.

– به نظر من مهم ترین چیزی که باید به آنها یادآوری کنیم اخلاق حرفه ای است وگرنه نگاه حرفه ای و خلاقیت را باید به خودشان بسپاریم.

– اما چه کارهای عجیبی که دوست دارند انجام دهند، باید بگذاریم کارهای عجیبشان را انجام دهند. باد و بال بدهیم تا مردم بپرند و کارهای عجیب و غریب انجام دهند، این به نفع همه است.

– افرادی که از مدیریت خود می ترسند به مردم نمی دهند. هرچه این ارتباط احساسی تر باشد، مردم بهتر به شما گوش می دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی