آکسیوس نوشت: دولت ترامپ در سند جدید امنیت ملی که مهاجرت را عامل بسیاری از مشکلات کنونی آمریکا و جهان می داند – و اروپا را به تضعیف صلح در اوکراین و چین به سوء استفاده از آمریکا متهم می کند – انگشت اتهام را به سمت مهاجرت نشانه رفته است.
به گزارش سرویس بین الملل «میهن تجارت»، در ادامه این مقاله آمده است: استراتژی امنیت ملی که صبح جمعه منتشر شد، «اصل ترامپ» را برای دکترین مونرو اعلام می کند که می گوید آمریکا اراده سیاسی، اقتصادی و نظامی خود را در سراسر نیمکره غربی اعمال خواهد کرد.
این استراتژی چشم انداز پرزیدنت ترامپ را برای نظم جهانی ترسیم می کند: نظمی که در آن آمریکا بر نیمکره خود تسلط داشته باشد، تمرکز مجدد بر رقابت با چین بدون وارد شدن به جنگ داشته باشد و تعامل با بخش های بزرگی از جهان – از جمله آفریقا – را در اولویت پایین تری قرار دهد.
در این سند آمده است: «روزگاری که ایالات متحده تمام نظم جهانی را حمل می کرد به پایان رسیده است.
لایه های پنهان
فاصله ای بین این استراتژی و سیاست واقعی ترامپ پس از گذشت یک سال از دوره دوم ریاست جمهوری او وجود دارد.
به عنوان مثال، طرح او برای رهبری یک هیئت حاکمه در غزه با استراتژی اعلام شده او برای عقب نشینی از ملت سازی در خاورمیانه ناسازگار است.
آنچه می گویند
بر اساس این سند، ریشه بسیاری از مشکلات جهان مهاجرت است. مهاجرت گسترده فرهنگ و اقتصاد، قدرت های سنتی جهان را تغییر داده و سلطه آنها را تضعیف کرده است.
در این سند آمده است: «در کشورهای سراسر جهان، مهاجرت گسترده منابع داخلی را تحت فشار قرار داده، خشونت و سایر اشکال جرم و جنایت را افزایش داده، انسجام اجتماعی را تضعیف کرده، بازار کار را مختل کرده و امنیت ملی را تضعیف کرده است». دوران مهاجرت گسترده باید به پایان برسد.
چشم انداز اقتصادی ترامپ
چشم انداز اقتصادی ترامپ برای این نظم جهانی بازنگری شده مبتنی بر پیکربندی مجدد روابط تجاری آمریکا با سایر کشورها است. به شدت بر سیاست تعرفه ای خود تکیه می کند و دسترسی آمریکایی ها به کالاها را تضمین می کند.
در عین حال، این سند «نخبگان» آمریکایی را متهم میکند که «شرطبندیهای بسیار نادرست و مخرب روی جهانیسازی و چیزی به نام «تجارت آزاد» انجام میدهند که طبقه متوسط و پایه صنعتی آمریکا را – که برتری اقتصادی و نظامی آمریکا بر آن استوار است – تهی کرده است.
ترامپ همچنین اصرار دارد که ایالات متحده دسترسی خود به مواد معدنی حیاتی را که بیشتر در کشورهای دیگر یافت می شود، گسترش دهد. این می تواند با تعهد او به دوری از درگیری ها و دخالت های خارجی در تضاد باشد.
ترامپ علیه اروپا
در حالی که ایالات متحده “وابستگی عاطفی به اروپای قاره ای – و البته بریتانیا و ایرلند” دارد، استراتژی امنیتی ترامپ اروپا را به تضعیف صلح در اوکراین و از بین بردن دموکراسی در مرزهای خود متهم می کند.
در این سند آمده است: «دولت ترامپ خود را با مقامات اروپایی مواجه میبیند که انتظارات غیرواقعبینانهای از جنگ دارند، حتی در شرایطی که دولتهای اقلیت بیثبات آنها اغلب اصول اولیه دموکراتیک را برای سرکوب مخالفان زیر پا میگذارند».
این بیانیه ادامه میدهد: «مسائل بزرگتری که اروپا با آن مواجه است شامل فعالیتهای اتحادیه اروپا و سایر نهادهای فراملی است که آزادی و حاکمیت سیاسی را تضعیف میکند، سیاستهای مهاجرتی که قاره را متحول و تقسیم کرده است، سانسور آزادی بیان و سرکوب مخالفان سیاسی، کاهش نرخ تولد، و از دست دادن هویت ملی و اعتماد به نفس.»
اگر روند فعلی ادامه یابد، این قاره در کمتر از 20 سال دیگر غیرقابل تشخیص خواهد بود.
به گفته یوهان وادفل، وزیر امور خارجه آلمان – بر اساس ترجمه آنلاین کلمات او – آلمان برای اداره امور خود به هیچ مشاوره خارجی نیاز ندارد.
ترامپ درباره چین
استراتژی امنیتی همچنین سال ها تعامل اقتصادی با چین را برای آمریکایی های عادی مضر می داند.
به گفته ترامپ، تلاش های آمریکا برای وارد کردن چین به یک “نظم مبتنی بر قوانین” تنها این کشور کمونیستی را تقویت کرد و برای ایالات متحده هزینه داشت.
در این سند آمده است: “چین ثروتمند و قدرتمند شد و از ثروت و قدرت خود به نفع خود استفاده کرد. نخبگان آمریکایی – در چهار دولت متوالی هر دو حزب سیاسی – یا مایل به همدستی چین بودند یا در انکار.”
این سند همچنین بر لزوم اجتناب از درگیری نظامی با چین، عمدتاً از طریق بازدارندگی، تأکید می کند. وی در مورد تایوان گفت که دولت به سیاست دیرینه خود مبنی بر مخالفت با تصرف یکجانبه این جزیره توسط چین پایبند خواهد ماند، بدون اینکه بگوید در صورت چنین اقدامی ایالات متحده پاسخ نظامی خواهد داد یا خیر.





