چگونه در بورس سرمایه هایمان را به تاراج بردند

1- تحولات نظامی:

همانطور که هفته گذشته در گزارش موضوعی به ابهامات و نگرانی های بسیاری از سرمایه گذاران و سهامداران در مورد چالش نظامی ایران و اسرائیل پرداختم، بخش عمده و شروع ناامیدکننده بازار سرمایه را سایه جنگ و ارتش می دانیم. درگیری های ایران و اسرائیل


بیشتر بخوانید: حساب سهامداران شارژ شد + جدول پرداخت


بارها از طریق رسانه های بورس نیوز اعلام کرده ایم که در شرایط نامساعد نظامی و بین المللی کشور؛ سرمایه گذاران و سهامداران بازار سرمایه از بی دفاع ترین و متاثرترین فعالان اقتصادی هستند.

در واقع برخلاف بازار طلا و ارز، بازار سرمایه و ماهیت پرریسک آن، اثرات نامطلوب بسیاری را از ناامنی نظامی و اجتماعی می پذیرد.

2- انتشار اوراق خزانه 35 تا 40 درصدی دولت تیری به پیکر بی جان بازار سرمایه است.

احتمالا شما هم مثل ما انتشار و فروش اوراق خزانه 35 تا 40 درصدی را تیری به پیکر بی جان بازار سرمایه می دانید. انتشار و فروش این گونه اوراق توسط دولت با چنین نرخ هایی چشم انداز روشنی را از موضع دولت در قبال بازار سرمایه نشان داده است.
درست زمانی که بسیاری از سرمایه‌گذاران و سهامداران بازار سرمایه خود را متقاعد می‌کردند که خرید سهام برخی از شرکت‌ها جذاب به نظر می‌رسد، دولت اوراقی را با سود 35 تا 40 درصد (P/E) بازار پول منتشر کرد. و اوراق بدون ریسک را به 2.5 تا 3 کاهش می دهد.

زمانی که همه از ضعف و ناکارآمدی بیش از حد دولت در بهبود شرایط سیاسی، بین المللی و اقتصادی کشور ناامید هستند، زمانی که سهامداران و سرمایه گذاران بازار سرمایه هر روز شاهد تصمیمات و تصمیمات جدیدی برای کاهش سود شرکت های بزرگ هستند. رکود کل کشور و حاشیه سود خالص بسیاری از صنایع و بنگاه های اقتصادی به کمتر از 25 درصد رسیده است، چرا نباید سهام پرریسک را بفروشیم و به جای آن اوراق 40 درصدی بخریم؟

چرا صندوق های با درآمد ثابت نباید بیشتر سهام موجود در پرتفوی خود را بفروشند و آنها را به اوراق مشارکت 35 تا 40 درصدی بدون ریسک و بدون دردسر تبدیل کنند؟

چرا نباید سرمایه تولیدکنندگان بالقوه به جای تولید به سپرده هایی با سود بالا و اوراق 40 درصدی تبدیل شود؟ به نظر شما فلسفه «سال کبیسه تولید با مشارکت مردم» این نبود.

3- ماجرای لغو معافیت های مالیاتی، نرخ خوراک پالایشگاه ها و ادامه بازی ها:

کما اینکه بازی دولت با مجلس، دولت با بازار سرمایه، مجلس با بازار سرمایه و… تبدیل به یک عادت همیشگی برای بازار سرمایه شده است. باور کنید سالی 3 تا 4 بار عادت کرده ایم چند کارشناس تازه کار، سهمیه ای و کم سواد بدنه دولت بند غیر کارشناسی را علیه بازار سرمایه، فعالان و تولیدکنندگان اقتصادی و همه اهالی بازار سرمایه تصویب کنند. و کارشناسان اقتصادی از نمایندگان سراسر جهان التماس می کنند که این قطعنامه را لغو کنند.

باور کنید بازار سرمایه و سرمایه گذاران با این بازی های کوچک و درگیری ها 3 تا 4 ماه را در بلاتکلیفی، استرس و رکود سپری می کنند.

این بار نوبت لغو معافیت های مالیاتی در بندی از بودجه 1403 بود تا شوک یک ماهه به سهامداران وارد شود. چند روزی از مصوبه این موضوع در مجلس انقلاب نگذشته بود که نوبت به انتشار صورت های مالی ضعیف پالایشگاه ها و زمزمه لزوم تغییر نرخ خوراک پالایشگاه ها رسید.

از این همه بی نظمی و بی ثباتی و تصمیمات غیر منطقی خسته نشدی؟ آیا تاکنون تصمیم یا قانونی با در نظر گرفتن شرایط و منافع همه طرفین اتخاذ شده است؟

باور کنید بسیاری از فعالان بازار سرمایه با انصاف و حذف رانت شرکت های خصولتی مشکلی ندارند، اما آنچه که صدای بسیاری از سرمایه گذاران این بازار را درآورده بی ثباتی، تصمیمات مکرر و بلاتکلیفی است که تنها ریسک را برای آنها به همراه داشته است. و استرس

4- حادثه دلخراش و انتخابات زودهنگام:

بدون شک چالش اصلی بازار سرمایه در هفته گذشته و ماه های آینده، انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری پس از حادثه دلخراش درگذشت آقای رئیسی است.

حتی با فرض نادیده گرفتن برنده در انتخابات تیرماه کشور (مقاله را بخوانید، آیا سهامداران نباید خوشحال باشند و انتخابات ریاست جمهوری را به فال نیک بگیرند؟!) فقط به مکانیسم انتخاب وزرای کابینه و چالش ها فکر کنید. مجلس جدید انقلاب برای درک بیشتر وضعیت کما کشور در ماه های آینده.
رئیس جمهور جدید، تفکر جدید، تیم جدید و معتمدان جدید، راه حل های نادرست جدید، خرابکاری های جدید و … باور کنید حتی تصور شرایط چند ماه آینده و احتمالاً معرفی مدیران، رجال و روحانیون جدید در کسوت وزارتخانه ها به درد ما می خورد. روح ها

باید دوباره شعارهای جدید بشنویم، ارز کشور قدرتمندترین ارز منطقه می شود، میلیون ها و میلیون ها کلید خانه های نوساز به مردم داده می شود، ده ها و صدها دزد و اختلاسگر بزرگ دستگیر می شوند، شفافیت در نهادها و ارگان ها پخش می شود، صادرات نفت میلیون ها بشکه افزایش می یابد و تمام پول حاصله کارت به کارت در اختیار ما قرار می گیرد.

اینترنت سریع‌تر می‌شود، فیلترها حذف می‌شوند و مانند هر 4 سال، بازار سهام را به جایگاه اصلی خود به عنوان یک بازار مولد برمی‌گردانیم.
خدایا به اعصاب ما رحم کن

5- محدودیت دامنه نوسان:

شاید یکی دیگر از شاهکارهای سازمان بورس در تقویت شرایط اسفناک و فروش میلیونی سهام بسیاری از شرکت ها، طرح محدودسازی دامنه نوسان 2 درصدی بود.

در نهایت لازم نیست به این اساتید و نابغه های تصمیم گیر در بازار سرمایه اعلام کنیم که محدود کردن دامنه نوسانات قیمت در بازار نه تنها از فشار عرضه در بین فروشندگان می کاهد، بلکه به سیگنالی برای اضافه شدن سایر سهامداران تبدیل می شود. به صف فروش سهام

با محدود کردن دامنه نوسانات توسط تصمیم گیرندگان تحصیل کرده، در واقع به بسیاری از سهامداران بلندمدت اعلام می کنید که بازار در شرایط عادی نیست و بسیاری از سهام در محدوده منفی 5 تا 7 درصد خریدار ندارند. ما دامنه را محدود می کنیم تا مردم بیشتر ضرر نکنند.

اما این کار نه تنها منجر به بازگشت اعتماد به فروشندگان می شود، بلکه باعث عقب نشینی خریداران در قیمت های پایین و ارزشمند سهام می شود.

چرا قرار است همه چیز در این کشور مصنوعی، دستوری و خارج از سازوکارهای بازار آزاد باشد؟ ما ماهیت بازار سهام را با محدود کردن دامنه نوسانات به تمسخر می‌گیریم تا به جامعه این پیام را بدهیم که غیبت تصادفی رئیس‌جمهور ما قبل از هر چیز باعث تزلزل بازارهای مالی خواهد شد.

شاید اگر شهید رئیسی در طول 3 سال ریاست جمهوری خود، وضعیت وخیم اقتصادی را از منفی 80 به منفی 40 کاهش می داد، مرگ او را در بازارهای مالی بسیار تاثیرگذار می دانستیم، اما برای دولتی که منفی 80 را به منفی 800 تبدیل کرده است. این یک نگرانی غیرمنطقی نیز بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی