قبل از شروع روشهای آموزشی رسمی مانند مدرسه، این رسانهها هستند که نقش اصلی را در تربیت کودکان دارند. اما در حوزه رسانه، کارتون یکی از جذاب ترین و مهم ترین زمینه های یادگیری برای کودکان است.
به گزارش فرادید، «تام و جری» یکی از محبوب ترین کارتون های دنیاست که احتمالا هر کدام از ما در کودکی بارها آن را تماشا کرده ایم. این نشان می دهد که نیاز به ارزیابی انتقادی این گونه کارتون ها وجود دارد، زیرا این کارتون ها از عناصر اصلی سال های اولیه اجتماعی شدن کودکان هستند.
خشونت در تام و جری
یکی از اولین عناصری که در این کارتون دیده می شود خشونت افراطی است. این موضوع بر مخاطب که عمدتاً کودکان هستند تأثیر می گذارد. برخی از محققان بر این باورند که بازیها و کارتونهایی مانند «تام و جری» باعث میشود کودکان با ذهنیت خشونتآمیز بزرگ شوند. بر اساس این دیدگاه، وقتی کودکان به طور مداوم در معرض موارد شدید خشونت قرار می گیرند، احساس واقعیت را از دست می دهند و خشونت را راهی برای «بازی» می دانند. همانطور که تام و جری مدام همدیگر را می زنند اما هیچ یک از آنها آسیب جدی نمی بینند.
این رابطه را می توان با استفاده از نظریه نشانه شناسی فردیناند دو سوسور و به ویژه مفاهیم «دال و مدلول» تحلیل کرد. در نشانه شناسی سوسور، مفهوم «دال» به معنای ایده ای است که می تواند به شکل تصویر، بازنمایی و… باشد و مدلول به معنای مفهوم متناظری است که پس از مواجهه با دال در ذهن ایجاد می شود.
وقتی این تقسیمبندی را در مورد تام و جری به کار میبریم، صحنههای خشونتآمیز را میتوان به عنوان دال و تعابیری «غیر آسیبزا» که با دیدن این صحنهها بهعنوان مدلول در ذهن رخ میدهد، در نظر گرفت. در نتیجه، معنایی که کارتون در اینجا ایجاد می کند «خشونت به عنوان یک شوخی» است و توسط کودکان به عنوان «عدم عواقب جدی برای خشونت» ترجمه شده است.
تجزیه و تحلیل شخصیت
سنبله; مردانگی سمی
برای درک عمیقتر تأثیرات تام و جری، تحلیل شخصیتها نیز میتواند بینش بیشتری به ما بدهد. اسپایک (سگ نگهبان) به عنوان یکی از شخصیت های اصلی این کارتون، بسیار پرخاشگر است و اغلب رفتارهای خشن از خود نشان می دهد. او معمولاً با استفاده از زور بر دیگران چیره می شود.
برای تحلیل شخصیت اسپایک می توان از نظریه «مردانگی هژمونیک» ریون کانل استفاده کرد. مردانگی هژمونیک به ویژگی های مردانه ایده آلی اشاره دارد که برتری مرد را نه تنها بر زنان، بلکه بر مردانی که فاقد چنین ویژگی هایی هستند، مشروعیت می بخشد. اسپایک شخصیتی عضلانی و سلطه جو دارد که به او اجازه می دهد بر تام و جری غلبه کند زیرا آنها شخصیت و هیکل مشابهی ندارند. این تسلط خشونت آمیز نکته ای است که کارتون تام و جری را مشروع و طبیعی جلوه می دهد، فقط به این دلیل که اسپایک ماهیچه های قوی تری نسبت به دو شخصیت دیگر دارد.
این را می توان تعبیری «سمی» از مردانگی دانست که از طریق این کارتون در ذهن کودکان نهادینه شده است. سمی بودن این تعبیر به این دلیل است که استفاده از قدرت فیزیکی و نمایش آن برای تسلط بر دیگران را امری موجه و پسندیده نشان می دهد.
Toodles; زنانگی سطحی و منفعل
دو شخصیت زن در این کارتون نسبتاً بیشتر هستند. یکی از آنها Toodles و دیگری Mommy in Shows است. تودلز به یک معنا معشوقه تام است. او خز سفیدی دارد، روبانی به دور گردنش میبندد و عموماً بهعنوان یک گربه دختر شایان ستایش شناخته میشود. در عین حال، او اغلب صحبت نمی کند و هیچ حرکت خاصی انجام نمی دهد.
بنابراین، شخصیت تودلز را می توان از طریق مفهوم «نگاه مرد» که در نظریه فمینیستی به معنای «نشان دادن زنان از دیدگاه مردان» است، تحلیل کرد. نمایشی که زنان را بهعنوان ابژهای صرفاً جنسی برای لذت تماشاگر مرد به تصویر میکشد. Toodles همیشه به شیوه ای بیش از حد جنسی به تصویر کشیده شده است: لب های قرمز گیلاسی، مژه های اغوا کننده، و راه رفتن آهسته تحریک آمیز که باعث می شود چشمان تام با اشتیاق از حدقه بیرون بزند.
برخی معتقدند چنین شخصیتپردازیهایی در رسانهها بازتاب عدم تعادل جنسیتی در جامعه است که به دو بخش «مردان فعال» و «زنان منفعل» تقسیم میشود. به نظر می رسد شخصیت های زن فقط برای «نگاه کردن» خلق شده اند. به عبارت دیگر، زنان شخصیت هایی نیستند که به خودی خود مهم باشند، بلکه تنها از دید مردان تعریف می شوند. به عنوان مثال، شخصیت تودلز تنها با اشتیاق و عشق تام به او تعریف می شود.
محدود کردن Toodles به نگاه مردانه در این کارتون، شخصیتهای زن را به نقشهای جنسیتی تقلیل میدهد، انتظارات جنسیتی ایجاد میکند و کسانی را که به این انتظارات پایبند نیستند، به حاشیه میاندازد. این بازنمایی از زنانگی این ایده را در کودکان القا می کند که یک زن ایده آل موجودی منفعل است که اگر زیبایی خاصی نداشته باشد ارزش دیگری ندارد.
مامی در شوز; کلیشه های نژادی
دومین شخصیت زن این کارتون Mami To Shows است. یک زن سیاهپوست میانسال که خانه را اداره می کند و همیشه رفتاری سختگیرانه و خشن نسبت به تام دارد. شخصیت او بر اساس کلیشه های نژادی نوشته شده و این کلیشه ها را تقویت می کند. یک کلیشه، همانطور که در نظریه بازنمایی استوارت هال تعریف شده است، «یک ایده از پیش ساخته شده در مورد یک فرد بر اساس عواملی مانند فرهنگ، نژاد، گرایش جنسی، سن، جنسیت یا ظاهر است». سه کلیشه اصلی نهفته در شخصیت مامی در Shows عبارتند از:
1. شخصیت Mami-to-Shoes بدنی سنگین و خرس مانند با سینه ها و باسن های بزرگ دارد. این تصویر به این کلیشه غلط دامن می زند که زنان غیرسفیدپوست بدنی غیرانسانی و غیرعادی دارند.
2. اغلب پیش بند می پوشد که نشان دهنده وضعیت اقتصادی پایین و نقش او به عنوان خدمتکار است. کلیشه ای که یادآور دوران برده داری در آمریکاست. در واقع به خاطر همین نوع نمایش بود که در دهه 50 پس از اعتراض گروه های سیاهپوست، شخصیت Mommy in the Show از کارتون تام و جری حذف شد. با این حال اپیزودهای ساخته شده با حضور او همچنان در سراسر جهان دیده می شود و به همین دلیل همچنان تاثیرگذار هستند.
3. Mommy in Shoes به طور لفظی تام را مورد آزار و اذیت قرار می دهد، او را مورد ضرب و شتم فیزیکی قرار می دهد و نیازهای اولیه او را نادیده می گیرد (مثلاً با خودداری از غذا به عنوان تنبیه). این کلیشه ای است که افراد غیر سفیدپوست و غیر غربی را کمتر باهوش و خشن و پرخاشگر نشان می دهد.
نتیجه
تام و جری بدون شک یکی از محبوب ترین کارتون هایی است که هر یک از ما در کودکی یا حتی بزرگسالی آن را تماشا کرده ایم. تک تک قسمت های این مجموعه کارتونی برای ما خاطره انگیز بوده و هر کدام را شاید بیش از چندین بار دیده باشیم.
اما نکته اینجاست که اگر تام و جری محبوب و خوش ساخت نبود، شاید ویژگی های منفی آن چندان مهم نبود. مهم نیست که یک اثر چقدر قوی و جذاب باشد، اثرات منفی آن می تواند عمیق تر و ماندگارتر باشد. بنابراین، اگر قرار است به عمیقترین و ظریفترین جنبههای تربیت فرزندانمان توجه کنیم، باید همیشه از «بدترین» تأثیراتی که رسانهها میتوانند از طریق «بهترین» محصولات خود داشته باشند، آگاه باشیم.