همه آنچه که باید از فصل سوم سریال زخم کاری بدانید

ژور کاری یک سریال سه فصلی است که به تازگی پخش شده است. این سریال به تهیه کنندگی محمدرضا تخت کشیان و کارگردانی محمدحسین مهدویان ساخته شده است. تیم نویسندگان این سریال سه فصلی شامل میلاد اکبرنژاد، محسن جعفرزاده، میلاد نجفی و اعظم بهروز است.

به گزارش مایکت، در سریال «ذوب کاری» شاهد بازی بازیگرانی چون جواد عزتی، سیاوش طهمورث، رعنا آزادی ور، هانیه طوسلی، مهرآوه شریفی نیا، جواد هاشمی، کامبیز دیرباز و تعدادی دیگر از بازیگران باتجربه و جدید هستیم. فصل اول زخم در سال 1400 منتشر شد.

زغ کاری سریالی ایرانی برگرفته از رمان «بیست ذوق کاری» نوشته محمود حسینی زاد است. این رمان اقتباسی آزاد از نمایشنامه معروف «مکبث» اثر ویلیام شکسپیر است.

مکبث یکی از قدرتمندترین نمایشنامه های ویلیام شکسپیر است که مردی را به تصویر می کشد که اسیر وسوسه قدرت و فساد شده است. شکسپیر در این شاهکار از عناصر دراماتیک برای به نمایش گذاشتن لایه های پنهان روح جاه طلب و حریص انسان استفاده کرده و ظرافت های وجدان او را به نمایش گذاشته است.

فصل اول ژابکاری توانست تعداد زیادی از طرفداران سریال های نمایش خانگی را به خود جذب کند. ژوگ کاری یک درام فلسفی و روانشناختی فانتزی نیست، بلکه سریالی بسیار پرمخاطب است که البته در جذب مخاطب عام نیز بسیار موفق بوده است. آنچه سازندگان این سریال بر اساس آن ساخته شده اند زندگی شخصیت هایی است که در هزارتوی قدرت، ثروت، فساد، چالش های پیچیده خانوادگی و روابط مشروع و نامشروع مبارزه می کنند.

سریال «ذوب کاری» داستان آدم‌های طمع‌طلب، قدرت‌طلب و جاه‌طلبی است که برای رسیدن به اهدافشان نه تنها پا به پای فضایل اخلاقی می‌گذارند، بلکه نزدیک‌ترین‌ها را قربانی می‌کنند. نشان دادن زندگی افرادی از جامعه که غرق در ثروت و قدرت هستند و توانایی انجام هر کاری را دارند برای عموم مردمی که در سطح پایین رفاهی قرار دارند و نمی توانند حتی اندکی از حقوق خود را بگیرند، کارکردی دوچندان دارد. مخاطب عام با دیدن این گونه سریال ها از یک سو حسرت داشتن یک زندگی مجلل را می خورد، از سوی دیگر به عنوان درس به آن نگاه می کند و نتیجه آن تقابل احساسات متضاد درونی است که هیجان و جاذبه ایجاد می کند.

داستانی آشنا با جزئیات عجیب

فصل اول زهون کاری داستان مردی به نام مالک است که با سوء استفاده از موقعیت شغلی و اعتمادی که به او دارد دست به کلاهبرداری بزرگی می زند.

او با پولی که به دست می آورد خودش را بالا می کشد و بعد باید از شر کسی خلاص شود که او را به اینجا آورده و ظاهراً با او مانند فرزند خودش رفتار می کند. اما ماجرا به اینجا ختم نمی شود، پنجه های هیولای طمع هر چه بیشتر در روح صاحب فرو می رود و او که مردی ذلیل با زخم های درونی بیشمار است، می خواهد با حذف به اوج قدرت و ثروت و خوشبختی برسد. رقبای خود برای جبران کمبودهای درونی خود و رسیدن به احساس رضایت از زندگی، اما راهی که به ترکستان منتهی می شود. در ادامه سریال دست مالک به سمت رقبای خود می رود و در نتیجه رقبا با هم دشمن می شوند.

آنها بیکار نمی نشینند و می خواهند به هر طریق ممکن مالک را از میدان خارج کنند. در ادامه سریال، مخاطب شاهد درگیری های مالک با خودش، خانواده، رقبا و دنیای اطرافش است. ملک در پایان سریال با همه توطئه هایی که می کند و تلاش هایی که می کند به خواسته اش نمی رسد و قربانی یک توطئه می شود و هر چه کاشته است را نابود می کند.

سازندگان ژوگ کاری برای تبدیل رمان «بیست اسکار کاری» به سریال، داستان را گسترش داده و جزئیاتی را اضافه کرده اند که به خوبی کار کرده است. نویسنده با هوشمندی شخصیت هایی را اضافه کرده است که می تواند از حضور آنها در طول داستان استفاده کند و همچنین با استفاده از عناصر داستان پردازی به موضوع اصلی رمان پرداخته و ابعاد و زوایای پنهان رمان را آشکار کرده و در معرض دید مخاطب قرار داده است. جواد عزتی در این سریال نقش مالک را بازی می کند. او بازیگر با استعدادی است که با بازی در نقش های کمدی به بازیگری بسیار محبوب تبدیل شده است.

جواد عزتی با انتخاب نقش مالک که پیچیدگی های روانی فراوانی دارد، خود را در دل چالش بزرگی قرار داده است. او به خوبی از عهده این نقش برآمده است. این بازیگر پیشکسوت با بازی روان و باورپذیر توانسته نقش مردی را بازی کند که چشم طمعش کور شده و با وجود اینکه مدام با نفس های متضاد خود دست و پنجه نرم می کند، در نهایت تسلیم زشتی های درونش می شود. نقش مقابل عزتی را رعنا آزادی ور بازی می کند.

آزادی ور در نقش سمیرا، همسر مالک که همراه و مشوق او در راه تباهی است، بازی می کند. رعنا آزادی ور بازی قابل قبولی از خود به نمایش گذاشته است، بدون شک او به این واقعیت واقف است که با هنرمندی و تسلط بر این نقش می تواند پله های ترقی را سریعتر طی کند.

ژوب کاری کارگردان در فصل اول موفق شد از یک داستان خوب سریال خوبی بسازد. به طوری که نام این سریال در فصل اول دهان به دهان شد و مخاطبان زیادی را به خود جذب کرد. انتظار می رفت زخم کاری در فصل اول تمام شود و پرونده او بسته شود اما دست اندرکاران این سریال تصمیم گرفتند فصل دوم را شروع کنند.

هملت شکست خورد

تبلیغات زیادی برای جذب مردم به تماشای فصل دوم سریال زخم کاری انجام شد و برای جذب اهالی ادبیات از نام “هملت” دیگر نمایشنامه و تراژدی ویلیام شکسپیر استفاده کردند تا آنها نیز تشویق شوند. گروه مطالعه برای تماشای فصل دوم سریال The Wound Kari. انجام اما فصل دوم این سریال آنطور که انتظار می رفت نبود. در فصل دوم ژورکاری همه چیز سقوط کرده است حتی بازی جواد عزتی بازیگر حرفه ای آن. جواد عزتی در فصل دوم نتوانست به اندازه مالک در فصل اول ظاهر شود. بازی او در فصل دوم به سطح پایین تری سقوط کرده است.

شخصیت هایی که در فصل دوم ژوبکاری وارد بازی شدند بدون اینکه به درستی شخصیت پردازی شوند در سریال سرگردان هستند. مخاطب نمی تواند به خوبی با آنها ارتباط برقرار کند زیرا آنها را آنطور که باید نمی شناسد. این شخصیت ها تاثیر مثبتی در داستان ندارند.

حتی شخصیت به ظاهر خاص و دراماتیک طلوعی نیز از بین رفته است. این شخصیت می تواند شخصیتی خاص با رفتارهای متناقض و زاویه دار باشد تا به یکی از قطب های تاثیرگذار سریال تبدیل شود. نقش طلوعی به عنوان یک شخصیت منفی تنش را به سریال تزریق می کند. اما به دلیل شخصیت پردازی ناقص نتوانست آن طور که باید در دل داستان بنشیند و مخاطب را با خود همراه کند. نقش طلوعی را کامبیز دریباز بازی می کند. از دید کارگردان، فصل دوم کپی ضعیف شده فصل اول است. تنها بخش قابل توجه در فصل دوم بازگشت مالیک به بازی است.

نویسنده در فصل دوم نتوانسته روابط بین شخصیت هایی را که از فصل اول روی آن ها کار شده با روال منطقی و در عین حال پرتنش توسعه دهد. تقابل های میشم با سمیرا ضعیف است. رابطه این دو بدون هیچ دلیل منطقی و روانی پر از تنش های آبکی است. عشق میثم و شیدا اگر استادانه برخورد شود ایده خوبی است
می توانست در دل داستان اصلی رشد کند. اما نویسنده فصل دوم نتوانست محصول خوبی از کاشتن این ایده بگیرد و ایده و فرصت خوبی برای تقویت داستان سریال از دست داد.

داستان نویسی در فصل دوم آنقدر ضعیف است که دغدغه شخصیت ها برای یافتن جسد مالک که می توانست عاملی برای ایجاد تعلیق و رسیدن به نتیجه مطلوب باشد، در نهایت به هدر می رود. داستان جدید فصل دوم نتوانست به استانداردهای داستانی باورپذیر، پر تعلیق، دراماتیک و جذاب برسد که بتواند سریال را به اوج برساند.

شکسپیر دوباره – شاه لیر

انتقام نامی است که به فصل سوم سریال زخم کاری داده اند. همانطور که از نامش پیداست، این فصل حول محور انتقام مالک از دشمنانش می چرخد. فصل سوم به گفته سازندگانش نگاهی دارد به نمایشنامه «شاه لیر» اثر دیگر ویلیام شکسپیر. زخم سازها در فصل سوم بهتر عمل کرده اند.

داستان این فصل با خلق موقعیت های جدید و استفاده از دغدغه های قدیمی شخصیت ها که حالا شکل جدیدی به خود گرفته است، جلو می رود. در این فصل ظاهرا مهدویان خودش دست به کار شده و سرپرستی تیم نویسندگان سریال را بر عهده گرفته است.

در این فصل مخاطب هر لحظه منتظر است و می خواهد بداند کدام شخصیت می تواند به خواسته اش برسد و پایان هر یک از شخصیت ها چه خواهد بود. محمدحسین مهدویان کارگردانی است که به جزئیات اهمیت می دهد و همین ویژگی باعث شده کارگردانی خوبی را در فصل سوم ظور کاری ارائه دهد.

او توانست از مهارت های کارگردانی خود استفاده کند تا سریال را از شلختگی که در فصل دوم به آن افتاد نجات دهد. استفاده بهینه از مکان های متعدد از دیگر عواملی است که مهدویان از آن آگاه است. نویسنده و کارگردان توانسته اند به گونه ای عمل کنند که فصل سوم چه از نظر داستانی و چه از نظر کارگردانی و جذابیت بصری به وضوح با فصل دوم متفاوت است.

بازیگرانی که در فصل سوم به سریال اضافه شده اند بازی های نسبتا قوی ای از خود به نمایش گذاشته اند. لازم به ذکر است که در فصل سوم ژانکاری گاهی داستان ها آنقدر پیچیده می شود که ممکن است کمی بیننده را دچار سردرگمی کند.

در مجموع سریال سه فصلی «غور کاری» با تمام ایرادات و ضعف ها با تکیه بر نقاط قوت خود توانسته است کاملاً نظر مخاطب عام را به خود جلب کند و در لیست سریال های پرمخاطب قرار گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *