ابراهیم جلال محقق اندیشکده خاورمیانه در آمریکا در واکنش به حملات آمریکا و انگلیس به یمن در توئیتی اعلام کرد که حمله به یمن عواقب سختی در پی خواهد داشت و نوشت: احتمالاً عربستان و همینطور پشت سر را در دست خواهند گرفت. -مذاکرات صحنه برای تنش زدایی
به گزارش سرویس بین الملل «میهن تجارت»؛ وی در این باره نوشت: پس از 27 حمله دریایی توسط حوثی ها در 55 روز که 10.8 درصد از 250 حمله دریایی از سال 2015 تاکنون را تشکیل می دهد که تا 15 درصد حمل و نقل دریایی جهانی و 30 درصد از ترافیک کانتینری آب به تهدید با ارزش تخمینی یک تریلیون دلار، انتظار می رود این حمله محدود، تاکتیکی و نمادین باشد.
در حالی که این حمله تلاش می کند تا از اعتبار و اعتبار خود محافظت کند و از افزایش قیمت انرژی جلوگیری کند، اما برای خنثی کردن منبع تهدید یا رفع عدم تعادل قدرت داخلی که در وهله اول راه را برای چنین حملاتی هموار کرد، کار چندانی انجام نمی دهد. انجام نمیدهد.
حمله امروز غرب به رسمیت شناختن سوء مدیریت بین المللی جنگ و صلح در یمن به ویژه تحمیل توافق استکهلم در سال 2018 با وجود برتری نظامی نیروهای تحت حمایت ائتلاف و جلوگیری از بازپس گیری حدیده و تحت کنترل نگه داشتن آن است. از حوثی ها
با وجود این حملات، شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد ایالات متحده و بریتانیا از انبارهای نظامی ارزشمند و کارگاههای مونتاژ موشک و هواپیماهای بدون سرنشین آگاه هستند.
حوثیها با کسب دو دهه تجربه در جنگهای چریکی از سال 2004 و زنده ماندن از یک جنگ منطقهای از سال 2015، سلاحهای سنگین، پایگاهها و اردوگاههای خود را غیرمتمرکز و پنهان کردهاند، تحرک و استتار در زمان جنگ را توسعه داده و در هنر تبلیغات تسلط یافتهاند. و آنها توسط اطلاعات نادرست احاطه شده بودند.
با فرض اینکه ایالات متحده، بریتانیا و متحدان آنها اهداف با ارزشی را شناسایی کرده اند، حمله نمی تواند برنامه موشکی و پهپادی حوثی های مورد حمایت ایران را خنثی کند، زیرا تاکتیکی و کوته بینانه به نظر می رسد، اما مهمتر از آن پیامدهای شدیدی خواهد داشت. .
در داخل یمن، این حمله پیامدهای متعددی خواهد داشت. اول، این حمله احتمالاً باعث ایجاد ترس در میان غیرنظامیان، افزایش احساسات ضد آمریکایی و ضد انگلیسی در بین مردم می شود و در نتیجه نبرد برای قلب ها و ذهن ها را از دست می دهد، همانطور که در افغانستان، سومالی و ویتنام شکست خورد. می رود.
دوم، این حمله همچنین بهانه دیگری از «دشمن خارجی» برای حوثیها فراهم میکند تا نیازهای حکومتی روزانه خود را از ارائه خدمات گرفته تا پرداخت حقوق و همچنین محدودیتهای داخلی عمیقتر کنند.
سوم، با توجه به مخالفت با مداخله خارجی و تشدید ضدآمریکایی در سراسر منطقه و نیز طرح ریزی حملات حوثی ها در حمایت از فلسطین، یک حمله جمعی بین المللی حمایت داخلی از حوثی ها را افزایش می دهد.
چهارم، این حمله همچنین جایگاه منطقهای و محبوبیت و همبستگی حوثیها را با آنها در جهان عرب و اسلام افزایش میدهد، زیرا حوثیها بر احساسات مردمی طرفدار فلسطین سرمایهگذاری میکنند که از اکتبر افزایش آشکاری داشته است.
پنجم، با توجه به چارچوب حملات دریایی حوثیها به عنوان پاسخی به جنگ غزه، آنها از حمله آمریکا و بریتانیا برای بسیج جنگندهها و برای اولین بار از زمان جذب هزاران نفر پس از عملیات طوفان الاقصی سوء استفاده میکنند. ، به شعارهای یهودستیزانه و ضد آمریکایی آنها اعتبار بخشید.
ششم، یمن، در نتیجه ماجراجویی بیامان حوثیها، بدون داشتن استراتژی چند بعدی که راه را برای مقابله با آنها هموار میکند، احتمالاً با خطرات بیشتر، بحرانهای اقتصادی و انسانی عمیقتر مواجه خواهد شد.
هفتم، حوثی ها از این حمله برای جلب حمایت عمومی در اطراف خود استفاده می کنند و دولت و جناح های مختلف آن را «طرفدار اسرائیل» و «طرفدار آمریکا» معرفی می کنند.
از نظر خارجی، این حمله پیامدهای متعددی دارد. اول، برای حفظ اعتبار و نشان دادن توانایی، حوثیها احتمالا به حملات دریایی بدون مانع، با استفاده از پرتابگرهای موشکی متحرک و پهپادها و گسترش برد اهداف خود ادامه خواهند داد.
طیف گسترده ای از اهداف شامل منافع ایالات متحده در منطقه، از جمله در خلیج فارس است. خطر حملات چند جانبه از سوی محور مقاومت که منافع آمریکا در عربستان سعودی و امارات متحده عربی و کشورهای درگیر در حملات و اطراف آن را هدف قرار می دهد، افزایش یافته است.
دوم، دریای سرخ و خلیج عدن افزایش نظامیسازی، استقرار نیروی دریایی، گشت زنی و نظارت را تجربه خواهند کرد، از جمله از طریق گسترش نیروی عملیات مشترک 153 (ابتکار دریای سرخ به رهبری ایالات متحده) که در آوریل 2022 تأسیس شد، یا ترتیبات جایگزینی که در “نیروهای مرکب دریایی” (گروهی با مشارکت دریایی 39 کشور برای حفظ نظم بین المللی در آب های بین المللی) یا فراتر از آن.
این بدان معناست که آب های سرزمینی یمن تحت نظارت بیشتری قرار خواهند گرفت. بنابراین بیمه جنگ برای کشتیرانی به یمن و افزایش قیمت کالاها از جمله مواد غذایی و دارویی.
سوم، با توجه به اینکه یمن تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار دارد و حوثیها به ویژه تحت تحریم تسلیحاتی قرار دارند، اجرای دقیقتر انتقال تسلیحات به حوثیها اعمال خواهد شد که این امر مستلزم اراده سیاسی و تعهد بلندمدت مطابق با آن است. با قطعنامه 2216 شورای امنیت
چهارم، شرکت های حمل و نقل و انرژی باید استراتژی های کاهش ریسک بالا را اتخاذ کنند و هزینه های بیشتری را متحمل شوند. اگر حملات حوثیها ادامه پیدا کند، با توجه به استفاده از دماغه امید خوب، هزینههای بیمه جنگ و حملونقل و زمانها احتمالاً در کوتاهمدت بالا خواهد ماند.
پنجم، کشورهای غربی و ساحلی دریای سرخ احتمالاً سازوکارهای قوی به اشتراک گذاری اطلاعات در مورد امنیت دریایی، کالاهای وارد شده به یمن، توانایی های حوثی ها و حمایت ایران را تعمیق خواهند داد، که مستلزم همسویی مجدد استراتژی غرب و بازسازی اعتماد در منطقه است.
ششم، عمان و عربستان سعودی احتمالاً نقش تسهیل کننده ای در گفتگوهای پشت پرده برای کاهش تنش، انتقال پیام دارند. با این حال، این تلاشها احتمالاً کوتاهمدت و تاکتیکی هستند و به یک استراتژی بینالمللی چندجانبه گستردهتر نیاز دارند.
هفتم، نیاز فوری به تقویت قابلیتهای گارد ساحلی یمن (با حمایت ائتلاف سعودی) و همچنین کشورهای ساحلی دریای سرخ، از جمله از طریق تأمین کشتیها، تأمین مالی، آموزش، اطلاعات و فناوری برای حمایت از امنیت داخلی وجود دارد. معیارهای.
هشتم، مشخص نیست که آیا غرب مایل است نقشه راه صلح شکننده را با گنجاندن یک مسیر امنیتی، با حمایت قوی از دولت در تبعید در یمن برای حل و فصل عدم تعادل قدرت در داخل کشور از طریق فشار نظامی فعال برای حفاظت از تجارت دریایی و امنیت، اصلاح کند یا خیر. . است.
در مجموع عزم نظامی و تفکر استراتژیک غرب با آزمون بزرگی روبروست. اگر آنها به حملات حوثی ها به عنوان یک اتفاق ساده نگاه کنند که ممکن است به جای تحولات استراتژیک تکرار شود، محکوم به شکست برای چندین سال هستند.
بیشتر تمرکز بر یمن بر راه حل های سریع، بحران انسانی و “پایان دادن به درگیری” بدون توجه به اینکه چه کسی بر یمن مسلط است، متمرکز است.
قدرت های غربی زمانی فکر می کردند که این تهدید قابل گسترش نیست. آنها فکر می کردند که می توانند با قدرت فزاینده جنبش مورد حمایت ایران که قدرت را در صنعا به دست گرفت، کار کنند.
پیش از حمله شب گذشته، مذاکرات با دو گزینه روبرو بود. – حمله کردن یا حمله نکردن. این نشان دهنده یک گسست مشکل ساز بین اهداف کوتاه مدت و منافع ثبات بلند مدت است. پاسخ در بازاندیشی نهفته است که چه نوع یمن برای امنیت، ثبات و صلح منطقه مفید است.
افزایش تعداد حملات به کشتی ها در دریای سرخ نشان می دهد که حوثی ها اکنون یک تهدید استراتژیک برای ایالات متحده، متحدانش و اقتصاد جهانی هستند.
تعادل بین اولویتهای کوتاهمدت و منافع راهبردی بلندمدت از جمله تضمین آزادی دریانوردی، تضمین جریان بدون مانع کالا از طریق دریای سرخ، خلیج عدن و دریای عرب و کاهش نقش منفی ایران در منطقه؟
جایگزین سیاستهای واکنشی کوتاهمدت، استفاده از فرصت برای بررسی محاسبات اشتباه، تعامل تاکتیکی و سوء مدیریت است. غرب باید یک استراتژی امنیتی بلندمدت آماده کند که روند صلح یمن و الزامات امنیت و ثبات منطقه را یکپارچه کند.
این استراتژی شامل اولویت دادن به مسیر امنیتی و حمایت نظامی، لجستیکی، مالی و اطلاعاتی از دولت است [در تبعید] یمن قرار است با اعمال تدابیر نظامی در اطراف استان های مارب و حدیده، عدم تعادل قدرت داخلی یمن را از بین ببرد.
این تلاش باید با تقویت موقعیت دفاعی در دریای سرخ برای ایمن سازی عبور کشتی های تجاری و گفتگوی باز با بازیگران منطقه برای رهبری معماری امنیتی منطقه ای بومی همراه باشد.
یک استراتژی چند بعدی که به علل اصلی جنگ جاری یمن می پردازد، روند صلح آن را بررسی می کند و در آستانه صلح، با تجدید نظر در فشار نظامی فعال، به عدم تعادل قدرت نگران کننده در یمن می پردازد.
چنین رویکردی میتواند با جنگ اطلاعاتی، تحریمهای پیشگیرانه هدفمند که شبکههای تامین مالی جنگ را مختل میکند، مذاکرات پشت سر هم، و اجرای بیشتر تحریمهای تسلیحاتی و افزایش تحریمهای تسلیحاتی حوثیها بر اساس قطعنامه ۲۲۱۶ مورد حمایت قرار گیرد.