بیوگرافی و عکس‌ها و زندگی علی دهکردی (تصاویر)

علی دهکردی بازیگر قدیمی و محبوب سینما و تلویزیون است که با بازی خوبش در نقش جانباز کیمیایی در فیلم «از کرخه تا باران» ابراهیم حاتمی کیا اثری ماندگار از خود به جای گذاشت. او تاکنون در فیلم ها و سریال های زیادی بازی کرده است. برای آشنایی بیشتر با فعالیت ها و بیوگرافی علی دهکردی با این مقاله همراه باشید.

بیوگرافی علی شما آن را انجام دادید

علی دهکردی با نام کامل علی اسماعیل پور دهکردی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 26 آبان 1344 در شهرکرد است. آقای دهکردی تا پایان دبیرستان در شهرکرد زندگی کرد و پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۶۳ وارد دانشگاه تهران شد و در رشته هنرهای نمایشی با گرایش کارگردانی و بازیگری مشغول به تحصیل شد. او فارغ التحصیل بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.

ورود به این عرصه و شروع فعالیت

دهکردی می گوید: زمانی که به دبیرستان می رفتم وارد گروه تئاتر اداره ارشاد اسلامی شهرمان شدم و شاید همین اتفاق ساده بود که زندگی مرا به سمت بازیگری سوق داد. او در دوران دانشجویی نیز در نمایش های مختلفی ظاهر شد اما این اولین تجربه جدی و حرفه ای او بود. او در فیلم 16 میلی متری گلن به کارگردانی مهدی ودادی و پس از آن سریال مهر و ماه به کارگردانی حمید امیلی بازی کرد. بازیگری در سینما را با فیلم ابراهیم حاتمی کیا از کرخه تا باران در سال ۱۳۷۰ آغاز کرد.

65

ازدواج و خانواده

علی دهکردی در سال 1368 با خانم افرین چیت ساز (خبرنگار) ازدواج کرد اما این زوج در سال 1380 از هم جدا شدند. بد نیست بدانید که افرین چیت ساز در سال 1395 با حکم دادگاه به اتهام اجتماع و تبانی به 10 سال زندان محکوم شد. به قصد برهم زدن امنیت و ارتباط با دولت های خارجی.

دیگر منافع

آقای دهکردی از دوران کودکی علاوه بر بازیگری به نقاشی، خوشنویسی، موسیقی و عکاسی علاقه داشته و به قول خودش گاهی کارهایی شبیه به شعر می نویسد.

66

شغل دوم

تنها شغل علی دهکردی بازیگری است. او گفت: “من چندان توقعی ندارم و از شغل دومم درآمد دیگری ندارم. تهیه کننده ها یکی دو سال است که دستمزد ما را نداده اند. تهیه کننده را نمی توان خیلی تحت فشار قرار داد، زیرا قرار نیست کار کند.” من هم ناراضی نیستم و نه ناسپاسم.

سینما یا تلویزیون از دیدگاه علی شما آن را انجام دادید

وی افزود: اگر بخواهیم منصفانه به این سوال پاسخ دهیم، کار سختی است، متاسفانه یک قضاوت محتوایی سطحی نسبت به آثار تلویزیونی وجود دارد، من در یک تعریف واقعی رسانه ای تفاوت خاصی بین این دو قائل نیستم.

67

فعالیت های علی شما آن را انجام دادید

فیلمبرداری

(1371) از کرخه تا راین (ابراهیم حاتمی کیا)

(1372) پاییز بلند (منوچهار عسگری نسب)

(1373) روز شیطان (بهروز افخمی)

(1374) شیخ مفید (فریبرز صالح)

(1374) ماه و خورشید (محمدحسین حقیقی)

(1374) عبور از خط قرمز (جمال شورجه)

(1375) خلبان (جمال شورجه)

(1375) ماه و خورشید (محمدحسین حقیقی)

(1375) سجده بر آب (حمید خیرالدین)

(1381) گاهی به آسمان بنگر (کمال تبریزی)

(1382) سلام (جواد ارشاد)

(۱۳۸۷) آن مرد آمد (حمید بهمنی)

(1387) تاکسی نارنجی (ابراهیم وحیدزاده)

(2008) اخراج ها 3 (مسعود دی نمکی)

(1390) تلفن همراه رئیس جمهور

(1391) فردا (ایمان افشاریان و مهدی پاکدل)

(2015) دریاچه ماهی (مریم دوستی)

مجموعه ها تلویزیون

(1369) مهر و ماه

(1370) قبیل (حمید تمجیدی)

(1371) اجرت خوف

(1374) شیخ مفید (فریبرز صالح)

(1376) در دلم

(1375-1377) تصویر یک رویا

(1377) شرکت

(1381) مهر بی صدا

(1382-1379) آتش و شبنم

(1384) عشق گمشده

(2008) آخرین گناه

(1387) شیخ بهایی

(2008) مسافر زمان

(1389) پادشاهی

(1392) پرده (بهروز شعیبی)

(1392) جلال الدین

(1393) میکائیل (سیروس مقدم)

(1394) معمای شاه

68

مصاحبه با علی دهکردی

در پایان برای آشنایی بیشتر با علی دهکردی و فعالیت های او می توانید گفت و گوی کوتاهی با او بخوانید.

بیایید با رمز و راز پادشاه و نقش شما در این سریال شروع کنیم. اگر نقش سعید در فیلم از کرخه تا باران را اولین نقطه عطف کارنامه هنری شما بدانیم، آیا نقش آیت الله سیدمحمود طالقانی می تواند دومین نقطه عطف باشد؟

از نظر شخصی من اعتبار و افتخار ایفای نقش این شخصیت برایم بسیار مهمتر از بازتاب ملی، حرفه ای و صنفی آن است. نتیجه یک کار تلویزیونی، سینمایی یا تئاتری کاملا و مستقیم به خود بازیگر یا حتی نوع، شکل و شرایط نقش بستگی ندارد. این بستگی به نتیجه کلی دارد که اثر را ایجاد می کند. برای من نه به عنوان یک بازیگر، بلکه حتی به عنوان یک شهروند ایرانی که دوران جوانی خود را در انقلاب گذرانده و به نوعی با آن به بلوغ اجتماعی رسیده ام، شخصیتی مانند آیت الله طالقانی شگفت انگیز و افسانه ای است.

عکس گرفتن با لباس و با گریم آیت الله طالقانی هم برایم جذاب بود چه برسد به ایفای نقش ایشان. گاهی اوقات یک بازیگر فرصت ایفای یک نقش خاص را دارد. تا الان چندین بار این اتفاق برای من افتاده است. مثلا نقش شهید دوران را بازی کردم که یکی از پرافتخارترین خلبانان ایرانی است و هنوز بسیاری از رکوردها و افتخارات نظامی اش شکسته نشده است.

برای نسل من، بخش های عاطفی و درونی این نقش ها بسیار قوی تر و جسورتر از موفقیت های بیرونی و تجاری آنهاست. من و نسل من ناخودآگاه به سمت کارهای نفسانی در کارهای موازی و همزمان می رویم. اگرچه نقش آیت الله طالقانی در معمای شاه ثانویه است و حضور طولانی و پررنگی در داستان ندارد، اما به نظرم حتی گرفتن عکس یادگاری با چهره این شخصیت پرمعنا و ارزشمند است.

با توجه به شخصیت ملی و بین المللی مرحوم آیت الله طالقانی، نگران بازتاب ها، واکنش ها و شاید انتقادات بعد از پخش و دیده شدن سریال نبودید؟

بزرگترین عاملی که باعث نگرانی من شد حقیقت شخصیت اوست. شاید در میان شخصیت های سیاسی قبل و بعد از انقلاب، مرحوم طالقانی شرایط خاصی داشته باشد. می گویند همیشه کیف کوچکی در خانه برای رفتن به زندان آماده بود و محبوب دل همه طیف های سیاسی و جناحی و اقشار مختلف مردم بود.

واقعیت این است که فکر کردن به این موضوعات من را نگران می کند، اما بخش عمده ای از نتیجه کار به نگاه تهیه کننده نیز بستگی دارد که چگونه جایگاه این شخصیت بزرگ را در مسیر داستان تعریف و توضیح دهد. خوشبختانه آنچه تاکنون استنباط کردم اتکای کامل سریال به اسناد تاریخی است. مثلاً سکانس بازجویی او در ساواک درست مثل نامه هایی است که دبیر ساواک ضبط کرده است. اما با همکاری کارگردان و با حضور مستمر فرزند مرحوم طالقانی و توضیحات و راهنمایی های ایشان، جسارت و قدرت اجرایی پیدا کردیم.

آیا تا به حال نقش نگی را بازی کرده اید؟

خیلی کم، یکی دو تله فیلم و بس. اتفاقا نقش های منفی را خیلی دوست دارم. مثلاً وقتی فیلمنامه ای مطرح می شود و نقش دزد در آن وجود دارد، می گویم همان نقش را به من بدهید، اما جواب می دهند که نه، اصلاً نمی شود. بعد نقش پلیس را به من می دهند. من خودم فکر می کنم توانایی بازی در نقش های منفی را دارم اما متاسفانه توصیه نمی شود. البته شخصیت های دو چهره و خاکستری هم بوده اند که من آن ها را بازی کرده ام مثل نقش شاه عباس در سریال شیخ بهایی. اگر شرایط به من اجازه می دهد که به معنای واقعی منفی بازی کنم، چرا که نه!

تلاش شما برای تجربه نقش های مختلف قابل کتمان نیست، اما باز هم مردم بیشتر از شما با نقش های مثبت یاد می کنند. اصولا نقش های مورد علاقه شما چه ویژگی هایی دارد؟

این اتفاق ممکن است برای من رخ ندهد و برای هر بازیگر دیگری اتفاق بیفتد. دلم برای بازی در نقش های مختلف در تئاتر بیشتر تنگ شده است. بازی روی صحنه بیشتر از بازی در نقش های ویدیویی سرگرم کننده است. من همیشه آرزوی بازی در نقش های غیر تکراری را دارم تا آرزوی بازی در قالب شخصیت هایی که قبلا تجربه کرده ام. به نظر من آزاردهنده ترین مسئله برای یک بازیگر بازی در نقش هایی است که فراز و نشیب ندارند. یعنی امکان گستره حرفه ای و فنی به بازیگر نمی دهد و نقش به گونه ای نوشته شده که باید کارگردانی کند. منظورم از نقش بی حادثه و یکنواخت برای یک بازیگر این نیست که ساکت و غیر فعال باشد، بلکه منظورم این است که او تنها راوی نقش است.

با من موافقید که سال ها تحت تاثیر و زیر سایه نقش پیشکسوت فیلم از کرخه تا راین بوده اید؟

بله، درست است، اما ارزشش را داشت. همین نقش باعث ماندگاری من شد. امروز هم اگر بخواهم بازیگری را کنار بگذارم، راضی هستم که حداقل چند نقش ماندگار دارم. نقش من در فیلم از کرخه تا راین به تنهایی برای ماندگاری من کافی است. همه چیز بعد از این فیلم تحت تاثیر نقش من بود. بعد از این فیلم و نه چندان دور، در روز شیطان بهروز افخمی ظاهر شدم که تجربه خوبی بود و نقشم را خیلی دوست داشتم اما کارم دیده نشد. گویی از کرخه تا راین در سایه نقشی قوی ماند.

چرا با وجود تجربه موفق با حاتمی کیا در کرخه، همکاری شما ادامه پیدا نکرد؟

راستش را بخواهید صحبت از همکاری در یکی دو فیلم دیگر مطرح شد و حتی با هم صحبت کردیم اما ظاهرا حاتمی کیا معیارهایی مثل سن، ظاهر و شرایط جسمانی را در نظر داشت که با من همخوانی نداشت. با این حال من برای حاتمی کیا احترام زیادی قائل هستم و او را به نوعی در سینما نعمت خود می دانم. من کاملا به او این حق را می دهم که آنقدر به شخصیت سعید علاقه داشته باشد که از بازیگرش در نقش دیگری استفاده نکند. شاید اگر کارگردان بودم با بازیگر شخصیت مورد علاقه ام همکاری نمی کردم و اجازه نمی دادم در همین وضعیت بماند.

شما در اوایل و اواسط دهه 70 چه در تلویزیون و چه در سینما بازیگر فعالی بودید، اما در نیمه دوم این دهه و دهه 80 از کار افتادید. چرا

بخشی از این موضوع به بحث شرایط کاری ما در بازیگری برمی گردد. یک بازیگر در سنی در بلاتکلیفی گرفتار می‌شود، یعنی نه جوان است که نقش جوانی را بازی کند و نه میانسال. در یک مقطع، میل به بازی مداوم را از دست دادم. متاسفانه شرایط باعث شده بازیگری از یک جریان هنری زندگی به یک جریان حرفه ای تبدیل شود. در دوره ای دیدم که نمی توانم از بازیگری به معنای واقعی آن لذت ببرم. نقش ها ساده و ابتدایی نوشته شده بودند و از معیارهای لازم برای سلامت فکری و روانی به دور بودند. اینها باعث می شود یک بازیگر از کار فاصله بگیرد و ترجیح دهد در طول سال در یکی دو کار شاخص ظاهر شود.

69

منبع: ستاره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی