وحید محمود قره باغ; بی شک تخیل یکی از مهم ترین عناصر نویسندگی موفق و ماندگار است. یک نویسنده با تخیل دنیاهای جدیدی می آفریند. باید گفت که عالم خیال آغاز و پایان نیست. تخیل را می توان روحی برای کالبد فیزیکی نوشتار در نظر گرفت. بزرگترین نویسندگان دنیایی ساخته اند و آثاری خلق کرده اند که حتی پا در آن وادی ها نگذاشته بودند.
از طرفی یکی از راه های تقویت قوه تخیل استفاده از آن در همه زمینه هاست و این نیز به نوبه خود نقش مکمل خود را در این مسیر ایفا خواهد کرد. البته در این راه باید به یک نکته بسیار مهم توجه کرد و آن افزایش سطح آگاهی و بصیرت خواننده در شیوه تخیل است.
یک نویسنده موفق تخیلات خود را از حقیقت و واقعیت می سازد و اثر جاودانه خود را خواهد داشت که لذت تخیل و دانش را به خواننده منتقل می کند. نیازی به گفتن نیست که دنیای اطراف ما منبعی بی نظیر برای تقویت هنر تخیل است. تخیل مانند پلی است برای عبور از دنیای عادی و یکنواخت به دنیایی دیگر و متفاوت. دنیای خلاقیت و تخیل را باید کشف و گسترش داد. یک نویسنده موفق به دنیاهای پنهان و نادیده سفر می کند. تخیل را می توان فرشته ای از دنیایی دیگر دید.
از سوی دیگر، تقویت قوه تخیل نویسنده، او را قادر می سازد تا شخصیت های متفاوت، پیچیده و البته جذابی خلق کند; چیزی که خوانندگان را تشویق به خواندن و حرکت به جلو می کند. ناگفته نماند که بال دادن به خاطرات، حوادث و رویدادها در گسترش دنیای تخیل بسیار موثر است. وقتی یک نویسنده آفرینش های تخیلی خود را با دنیای واقعی ارتباط می دهد و ارتباط برقرار می کند، می تواند اثری عالی خلق کند. اثری که واقعاً متمایز خواهد بود.
همچنین نویسنده ای که برای تخیل ارزش قائل است، دنیایی را که خلق کرده بسیار جدی می گیرد. به عبارت دیگر برای ایجاد آن، احساسات و عواطف بسیاری را در آن قرار داده و می توان گفت در روح آن دمیده است. پر واضح است که گره زدن تخیل به دل و طناب رمان، ایده و موضوع و نحوه شروع آن بسیار مهم و تاثیرگذار است. در عین حال می توان تخیل را با سرنوشت شخصیت های رمان ترکیب کرد. دیالوگ های خوب ارتباط تنگاتنگی با تخیل نویسنده دارد. درهم تنیدگی شخصیت ها در رمان و سیال بودن اثر و جلوگیری از خشک شدن قلم به عنصر تخیل بستگی دارد.
محل کار نیز به تخیل کمک می کند. نویسندگان بزرگ حس نوشتن و قدرت متناظر آن را به تخیل متصل می کنند. نویسنده برای توسعه بیشتر عنصر تخیل، می تواند خود را در جهان، در قالب شخصیت های ساختگی و متفاوت تصور کند و آنها را در خود بپروراند و نقش های گوناگونی را به آنها القا کند. به عبارت دیگر، نویسنده مختار است که جهان نامتناهی خود را در ذهن خود تصور کند.
در نهایت لذت بزرگ زندگی انسان در آزادی است و نویسنده ای تخیلی این اهمیت را به زیبایی در ذهن به تصویر می کشد و در دنیای بیرون به آن جان می بخشد.