فایننشال تایمز در مقاله ای به قلم اندرو انگلند نوشت: آزمون واقعی برای سوریه و خاورمیانه زمانی خواهد بود که گروه های شورشی پیروز اما متفاوت به دنبال تقسیم قدرت باشند.
به گزارش سرویس بین الملل «میهن تجارت»، این مقاله ادامه می دهد: پس از بیش از یک سال درگیری بی امان در خاورمیانه، سقوط خیره کننده دولت بشار اسد رئیس جمهور سوریه به عنوان یکی از بزرگترین شوک ها در تاریخ منطقه به یادگار خواهد ماند. تنها در 12 روز، شورشیان از شمال و سپس از جنوب وارد قلب دمشق شدند، پایتخت را تصرف کردند و به بیش از 50 سال حکومت خانواده اسد بر کشور پایان دادند. آنها در کمتر از دو هفته به چیزی دست یافتند که ده ها هزار مخالف مسلح در 13 سال جنگ داخلی وحشتناک نتوانسته بودند به دست آورند.
مسکو و تهران، حامیان اصلی اسد، قادر نبودند یا نمیخواستند این موج را متوقف کنند، هر دو درگیر درگیریهای خود بودند – روسیه در اوکراین و ایران و نیروهای نیابتی آن در جنگ 14 ماهه با اسرائیل.
از بسیاری جهات، سقوط غافلگیرکننده رژیم اسد پیامد ناخواسته انتقامجویی شدید اسرائیل علیه دشمنانش پس از حمله حماس در 7 اکتبر 2023 بود. در عرض یک سال تمام هنجارهای قبلی در منطقه تغییر کرده و محیطی انفجاری و غیرقابل پیش بینی ایجاد شده است.
اما حمله سریع شورشیان بیش از هر چیز ماهیت خطرناک رژیم ورشکسته و فاسد اسد را برجسته کرد.
اسد که در سال 2000 جانشین پدرش حافظ اسد شد، یک دیکتاتور بی رحم بود. او در طول جنگ داخلی از وحشیانه ترین روش ها برای سرکوب مخالفان خود استفاده کرد: سلاح های شیمیایی، بمب های بشکه ای، تاکتیک های محاصره و گرسنگی، دستگیری های دسته جمعی، شکنجه و قتل.
بیش از 12 میلیون نفر – نیمی از جمعیت سوریه – در طول یک دهه جنگ داخلی مجبور به ترک خانه های خود شده اند. بیش از 100000 نفر به اصطلاح “ناپدید شده” وجود دارند – افرادی که توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند و محل نگهداری آنها هنوز مشخص نیست.
در حالی که حکومت اسد خون مملکت را می مکید، حتی کسانی که از طایفه خود اسد، یعنی علوی ها، پسران خود را برای جان باختن در جنگ اسد علیه مردم خود فرستاده بودند، پس از سال ها مشکلات عمیق اقتصادی و اجتماعی در ناامیدی به سر می بردند.
سقوط اسد مورد استقبال میلیونها نفری قرار خواهد گرفت که تحت حکومت او متضرر شدهاند، زیرا او از سازش و مذاکره برای راهحل سیاسی با مخالفان خود که میتواند کشور را به ثبات برساند و آن را در جهتی متفاوت هدایت کند، خودداری کرد.
با این حال، احتیاط و نگرانی در مورد آینده موج عظیم شادی ناشی از سقوط اسد را تعدیل خواهد کرد. این حمله توسط قدرتمندترین نیروی شورشی، حیات تحریر الشام، یک گروه اسلام گرا که قبلاً با القاعده مرتبط بود و از سوی سازمان ملل، ایالات متحده و سایر کشورها به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی شده بود، رهبری شد. سرکرده این گروه ابومحمد الجولانی که علناً تمایل خود را برای تصرف دمشق اعلام کرده و اکنون به نظر می رسد کلید این تصمیم است، زمانی در کنار گروه جهادی داعش جنگیده و آمریکا برای آن 10 میلیون دلار جایزه تعیین کرده است. دستگیری او .
در طول شش سالی که تحریر الشام از طریق یک دولت غیرنظامی شمال غرب استان ادلب را رهبری میکرد، جولانی تلاش کرد چهره این گروه را به یک جنبش اسلامگرای معتدلتر تغییر دهد، اما همچنان کنترل این گروه را با مشت آهنین حفظ کرده است. آژانس های سازمان ملل سوء استفاده از این گروه را ثبت کرده اند.
اگر جولانی 42 ساله در جاه طلبی خود برای حکومت بر سوریه موفق شود، برای قدرت های غربی و آژانس های بین المللی در مورد نحوه برخورد با او و تحریرالشام با مشکلاتی مواجه خواهد شد.
اما تحریر الشام تنها یکی از بسیاری از گروه های مخالف است که بقایای شورش اولیه علیه رژیم اسد هستند و در عملیات های اخیر شرکت کرده اند. در گذشته این گروه های مختلف با یکدیگر درگیر شده اند. در این حمله اخیر، بین تحریر الشام و گروه های مورد حمایت دولت ترکیه که زیر چتر ارتش ملی سوریه فعالیت می کردند و دیگر گروه هایی که دمشق را از جنوب محاصره کرده بودند، هماهنگی صورت گرفت.
اما آزمون واقعی زمانی فرا خواهد رسید که این جناح ها به دنبال تقسیم غنایم پیروزی و قدرت باشند.
مالک العبد، یک تحلیلگر سوری در این رابطه گفت: این یک واقعیت است که در عملیات اخیر، هماهنگی آشکاری بین تحریر الشام و گروه های مختلف دیگر وجود داشت. وی افزود: در کنار این احساس شادی و غرور، این احساس نیز وجود دارد که احتمال خشونت وجود دارد – وضعیت فعلی بین این گروه ها بسیار آرام و خوب است. اما مشخص است که این وسط برنامه ای وجود دارد، این موضوع را تحریرالشام و جولانی با دقت رساندند که برنامه و برنامه وجود دارد. این موضوع خیال خیلی ها را راحت کرده است.
علاوه بر گروههای شورشی سنی، نیروهای تحت رهبری کردها – که ایالات متحده از آنها در مبارزه با داعش حمایت میکند – بخشهای زیادی از شمال شرق سوریه را تحت کنترل دارند.
با این حال، ترکیه آنها را شاخه ای از جدایی طلبان کرد می داند که برای دهه ها با دولت ترکیه جنگیده اند. نیروهای ترکیه چندین سال است که برای مقابله با شبه نظامیان کرد و ارتباط آنها با گروه های شورشی سنی در شمال سوریه مستقر شده اند. این بدان معناست که آنکارا اکنون احتمالاً قدرتمندترین بازیگر در تحولات کشور همسایه خود است و نقش محوری در آینده سوریه ایفا خواهد کرد.
اما ترکیه رابطه پیچیده و گاه ناخوشایندی با تحریرالشام دارد که آن را یک سازمان تروریستی می داند.
این در حالی است که آمریکا حدود 900 نیروی نظامی در سوریه دارد که از مبارزه با داعش حمایت می کنند.
علاوه بر خطر درگیری داخلی در میان شورشیان، این نگرانی وجود دارد که داعش، که زمانی بخشهای وسیعی از شمال و شمال شرق سوریه را تحت کنترل داشت، ممکن است به دنبال استفاده از هرج و مرج و ظهور مجدد باشد.
گروه های اقلیت در سراسر سوریه، که مدت هاست یکی از سکولارترین کشورهای منطقه بوده اند، نگران آینده ای خواهند بود که برای آنها رقم خواهد خورد. این کشور دارای جمعیتی متنوع و متشکل از اقوام، مذاهب و مذاهب مختلف است.
در جریان تهاجم اخیر، جولانی، یک شخصیت عملگرا، با قبایل و ناراضیان سابق تماس گرفت و ضمن میانجیگری در توافقنامه های تسلیم، دستور حفاظت از اقلیت ها را صادر کرد.
کشورهای همسایه از جمله اسرائیل، اردن و لبنان و همچنین کشورهای حاشیه خلیج فارس که در سالهای اخیر دوباره با اسد ارتباط برقرار کردهاند و جنبشهای اسلامگرا را نیروهای بیثباتکننده میدانند، نگاه محتاطانهای به تحولات اخیر در سوریه خواهند داشت.
سست شدن پایه های رژیم اسد به نفع همسایگان سوریه بود و اسرائیل مدت هاست به دنبال پایان دادن به حضور ایران و حزب الله در مرزهای شمالی خود بوده است. اما از این به بعد، نگرانی در مورد چشم انداز احتمالی یک دولت شکننده و پر هرج و مرج با ترکیبی از گروه های اسلام گرا نیز وجود خواهد داشت.
هنگامی که قیام های مردمی علیه رژیم های خودکامه در سال 2011 سراسر خاورمیانه را فرا گرفت، موجی از خوش بینی در منطقه به راه افتاد. اما این روند بسیار کوتاه بود.
سوریه وارد یک جنگ داخلی ویرانگر شد. در مصر، دو سال پس از سرنگونی حسنی مبارک، رئیس جمهور کهنه کار این کشور، ارتش با کودتای مورد حمایت مردم قدرت را به دست گرفت و اکنون یکی از اقتدارگراترین رژیم های منطقه است.
در لیبی، دلبستگی زودگذر به دموکراسی وجود داشت، اما در نهایت گروههای مسلح رقیب با یکدیگر وارد جنگ شدند و این کشور شمال آفریقا همچنان پراکنده و آشفته باقی مانده است.
چالش پیش روی سوریه اکنون که اسد بالاخره صحنه را ترک کرده است این است که آیا این کشور عربی می تواند از خطرات احتمالی اجتناب کند، از بلایایی که دیگر کشورها پس از سقوط دیکتاتورها با آن مواجه شدند و روند دشوار بازسازی و آشتی جان سالم به در ببرد. شروع یا نه