شناورسازی نرخ ارز بر صنعت و بازار خودرو چه تاثیری دارد؟

شناورسازی نرخ ارز بر صنعت و بازار خودرو چه تاثیری دارد؟

به گزارش اختاز نیوز، روزنامه دنیای اختاز نوشت: این تصمیم دولت که در راستای تحقق قیمت ارز و کاهش رانت اتخاذ شد، می تواند آثار مثبت و منفی بر صنعت خودرو داشته باشد. در حالی که دولت این اقدام را گامی در جهت شفافیت و عدالت اقتصادی می داند، بسیاری از فعالان این حوزه معتقدند این تغییر ناگهانی هزینه های تولید را به شدت افزایش داده و می تواند صنعت خودرو را با چالش های جدی مواجه کند.

روز گذشته عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد و دارایی در جلسه ارزی کمیسیون اقتصادی مجلس از شناور بودن ارز تجاری دفاع کرد و گفت: ثابت ماندن نرخ دلار باعث افزایش فساد و کاهش صادرات می شود. هر زمان که شکاف بین قیمت دلار در بازار آزاد و نرخ دولتی افزایش یابد. سفته بازی نیز افزایش می یابد و بانک مرکزی نمی تواند بازار را کنترل کند. همتی اختلاف ارز نیمایی با بازار را حدود 20 هزار تومان عنوان کرد. وی ادامه داد: سال گذشته بر اساس گزارش بانک مرکزی 50 میلیارد دلار کالای نیمه وارداتی داشتیم یعنی 1000 رانت همات پرداخت کرده ایم.

فساد و رانتی که همتی به آن اشاره کرد در مورد تمام صنایع و مناطقی که ارز ارزان تری استفاده کرده اند، صدق می کند. اما خودروسازی یکی از صنایعی است که به شدت تحت تاثیر این تصمیم قرار گرفته است. دولت طی سال های گذشته به برخی از صنایع از جمله خودروسازی ارزهای نیمه ارزی (ارز با نرخ پایین تر از بازار آزاد) اختصاص داده است تا قطعات و مواد اولیه با قیمت کمتری وارد شود. این سیاست با هدف حمایت از تولید داخلی و کنترل قیمت ها اجرا شد اما در عمل مشکلات متعددی را ایجاد کرد. به عنوان مثال، تخصیص ارز ارزان‌تر به برخی شرکت‌ها باعث شد که این منابع به جای استفاده در تولید، دوباره وارد بازار آزاد شوند و سود کلانی را نصیب برخی سهامداران کنند. به عنوان مثال، برخی واردکنندگان و حتی مونتاژکنندگان برای دریافت ارز ارزان‌تر، هزینه‌های خود را بیش از حد اعلام می‌کردند. در آبان ماه سال جاری علی کیشوری سخنگوی کمیسیون اصل 90 اعلام کرد: بر اساس بررسی های انجام شده برخی از شرکت های مونتاژ خودرو قیمت قطعات را بیش از قیمت واقعی به دولت اعلام می کنند و آن را اغراق می کنند، یعنی در آنها علاوه بر دریافت ارز بیشتر از دولت، هزینه خودرو را نیز اغراق می کنند. برای مصرف کننده افزایش می یابند.”

بنابراین به نظر می رسد نه تنها تعیین سقف قیمتی برای ارز تجاری منجر به سوء استفاده هایی در صنعت خودرو شده بود، بلکه حتی نظارت کافی بر این موضوع وجود نداشت. تا جایی که پس از مدت ها در آبان ماه سال جاری شاهد ورود یک نهاد نظارتی (کمیسیون اصل 90) به این موضوع بودیم. عدم نظارت کافی بر نحوه استفاده از این ارزها، باعث شد که بسیاری از شرکت ها به جای ارتقای کیفیت و کاهش هزینه ها، از این منابع برای منافع شخصی خود استفاده کنند.

از سوی دیگر کمبود ارز یکی از مهمترین مشکلات صنعت و بازار خودروی ایران در 5 سال گذشته بوده است. به عنوان مثال کمبود ارز باعث شد واردات خودرو به کشور در سال 1396 ممنوع شود، اتفاقی که بازار خودرو کشور را با مشکلات زیادی مواجه کرد و انحصار در این بازار تشدید شد. عدم تخصیص ارز مناسب نیز باعث واردات لاک پشت خودرو شده و واردات خودروهای فرسوده را در هاله ای از بلاتکلیفی قرار داده است.

اما از سوی دیگر تحقق نرخ ارز می تواند در صنعت خودرو نیز مشکلاتی ایجاد کند. به عنوان مثال با حذف ارز ارزان قیمت تمام شده واردات قطعات و مواد اولیه افزایش می یابد و بر هزینه کل تولید تاثیر می گذارد. این در شرایطی است که خودروسازان امیدوار بودند با اصلاح 30 درصدی میانگین قیمت، تولید را در نیمه دوم امسال افزایش دهند. اما اکنون رشد هزینه های آنها به دلیل واقعی شدن نرخ ارز می تواند مشکلات صورت های مالی آنها را ادامه دهد و شرایط را برای خودروسازان سخت کند. افزایش هزینه ها فشار بیشتری بر صورت های مالی خودروسازان وارد می کند. بسیاری از این شرکت ها که پیش از این با مشکلات مالی مواجه بودند، اکنون با کمبود نقدینگی بیشتری مواجه خواهند شد.

سنگ بزرگ یا قدم بزرگ؟

اما همانطور که گفته شد پایان ماجرای ارز ارزان برای صنعت خودرو و قطعه سازی می تواند جنبه های مثبت و منفی داشته باشد. اما کدام یک از آنها سنگین تر است؟ برای پاسخ به این سوال با فرشاد فاطمی، استاد اقتصاد دانشگاه شریف گفت وگویی انجام داده ایم. وی معتقد است اگر ارز ارزان نبود، شرکت ها بر اساس توانایی هایشان ارزیابی می شدند. اما تاکنون بنگاه های اقتصادی بر اساس دسترسی هایی که به این شکل ارز داشتند، ارزیابی می شدند. در واقع، هر شرکتی که بتواند از ارز ارزان تری استفاده کند، سود بیشتری خواهد داشت.

وی در پاسخ به این سوال که آیا تحقق نرخ ارز باعث افزایش قیمت تمام شده تولید می شود، بیان می کند که این تصمیم لزوما به معنای افزایش قیمت تمام شده خودروسازان نیست، بلکه آنها می توانند با افزایش بهره وری کل هزینه خود را کنترل کنند.

وی در ادامه تاکید می کند که این اقدام بسیار مثبت است، اما نباید کافی باشد، بلکه در گام بعدی باید به کاهش تعرفه واردات فکری ویژه کرد. فاطمی ادامه می دهد که ترکیب این دو می تواند شکل صنعت خودروی ایران را تغییر دهد. این استاد دانشگاه شریف تاکید می کند که تاکنون خودروسازان با استفاده از ارز ارزان و عدم رقابت در بازارهای جهانی به دلیل تعرفه های سنگین توانسته اند از خود محافظت کنند. فاطمی در پاسخ به این سوال که در مدتی که صنعت خودرو از ارز ارزان به نفع خود استفاده کرده است، می گوید: نتیجه این است که توانسته اند محصولات خود را با کیفیت پایین تری نسبت به بازارهای جهانی عرضه کنند. با قیمتی بالاتر از قیمت سایر بازارها. وی در ادامه اولین اقدام برای رفع چنین شرایطی را حذف ارز ارزان برای صنعت خودرو عنوان می کند. ما می توانیم ارز را به بخشی بدهیم که واقعاً به صنعت کشور کمک کرده است.

وی با تاکید بر اینکه تصمیم برای یکسان سازی نرخ ارز و حتی کاهش تعرفه واردات به معنای پایان صنعت خودروسازی ایران نیست، می گوید: شکل خودروسازی ایران می تواند تغییر کند، مثلا ممکن است فقط قطعه تولید کنیم، اما با تفاوتی که ما در زنجیره تامین جهانی حضور داریم. داشتن یا استفاده از شرکای خارجی برای تولید خودروی رقابتی. فاطمی می گوید: اگرچه شرایط بین المللی سخت است، اما همچنان می توان از برخی ظرفیت ها استفاده کرد. به عنوان مثال تولید خودرو با چینی ها می تواند کمک کننده باشد و حتی اگر در بازارهای جهانی رقابتی شود می تواند برای کشور ارزآوری هم داشته باشد. وی همچنین خاطرنشان می کند: در شرایط فعلی اگرچه ارز ارزان و تعرفه های بالا وجود داشت، اما همچنان شاهد عدم رضایت مصرف کننده از محصولات خودروسازان هستیم. صنعت خودرو ایران نتوانسته است به اهداف خود در زمینه ارتقای کیفیت، کاهش هزینه ها و رقابت پذیری دست یابد. به گفته این استاد دانشگاه، این موضوع نشان می دهد که سیاست های حمایتی گذشته نه تنها باعث توسعه صنعت خودرو نشد، بلکه باعث شد این صنعت به ساختاری ناکارآمد و وابسته تبدیل شود. وی تاکید می کند: واقعی شدن نرخ ارز اگرچه در کوتاه مدت خودروسازان را با مشکل مواجه می کند اما در بلندمدت می تواند به اصلاح ساختار این صنعت منجر شود.

در مجموع می توان گفت که صنعت خودروی ایران به کمک های دولتی از جمله ارز ارزان تر و افزایش تعرفه ها بسیار عادت کرده است، اما دخالت های دولت بیش از آنکه منجر به توسعه این صنعت شود، باعث شده این صنعت با فشارهای خود عقب بماند و حتی پشتیبانی ناقص بنابراین هر اقدامی که بتواند این تداخلات را کاهش دهد مثبت خواهد بود.

در نهایت تحقق نرخ ارز می تواند نقطه عطفی در صنعت خودروی ایران باشد. این اقدام اگرچه در کوتاه مدت چالش هایی از جمله افزایش هزینه ها و کاهش قدرت خرید مصرف کنندگان را به همراه دارد، اما در بلندمدت می تواند منجر به اصلاح ساختار این صنعت، افزایش بهره وری و کاهش وابستگی به منابع دولتی شود. موفقیت این سیاست منوط به اجرای همزمان آن با اصلاحات ساختاری است. سوال کلیدی این است که آیا دولت و خودروسازان می توانند از این فرصت برای متحول ساختن صنعت خودرو استفاده کنند یا این تغییر منجر به بحران جدیدی در این صنعت خواهد شد؟ پاسخ به این سوال به تصمیمات و اقدامات آینده بستگی دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی