اگر ترامپ پیروز میهن تجارتات شود…/ تغییرات رادیکال در سیاست خاورمیانه‌ای کاخ سفید در راه است؟

پایگاه خبری تحلیلی میهن تجارت (mihantejarat.com):

فارین پالیسی در مقاله ای به قلم استفان والت، نظریه پرداز برجسته روابط بین الملل، نوشت: میهن تجارتات ریاست جمهوری 2024 آمریکا مسابقه مجدد بین جو بایدن، رئیس جمهور کنونی و دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا خواهد بود. اگرچه اکثر آمریکایی‌ها اگر هیچ یک از کاندیداها نامزد نشوند، خوشحال‌تر خواهند بود، اما این گزینه‌ای نیست که احتمالاً در ماه نوامبر با آن روبرو خواهند شد.

به گزارش سرویس بین الملل «میهن تجارت»؛ در ادامه این مقاله آمده است: در حال حاضر میهن تجارتات به عنوان رویداد مهمی تلقی می شود که تأثیرات گسترده ای بر دموکراسی آمریکا و رویکرد آن به سایر نقاط جهان خواهد داشت.

در بحث اول، یعنی پیامدهای احتمالی در داخل آمریکا، ماجرا مشخص است. ترامپ در دوره قبلی خود یک کلاهبردار، سوء استفاده جنسی و مدیر اجرایی نالایق بود. او هیچ تعهدی به اصول دموکراتیک و حاکمیت قانون ندارد و نشانه های نگران کننده ای وجود دارد که نشان می دهد او و حزب جمهوری خواه قصد دارند از دوره دوم برای مجازات مخالفان سیاسی استفاده کنند و ایالات متحده را به سمت خودکامگی عملی سوق دهند. بنابراین، حقوق زنان بیشتر محدود می‌شود، تلاش‌ها برای متوقف کردن تغییرات آب‌وهوایی کنار گذاشته می‌شود، و آمریکایی‌های ثروتمند و شرکت‌ها آزاد خواهند بود تا به دنبال منافع خودخواهانه‌شان باشند، بدون توجه به پیامدهای اجتماعی و سیاسی گسترده‌تر.

هر چه در مورد بایدن یا سیاست های او فکر کنید، او احتمالاً هیچ یک از این کارها را انجام نخواهد داد. و برای من، این دلیل کافی برای رای دادن با اشتیاق به ترامپ است.

اما اگر در مورد سیاست خارجی صحبت کنیم، تفاوت ها چندان آشکار نیست. اگرچه بسیاری از مردم اکنون می ترسند که دوره دوم ترامپ تأثیرات شگرفی بر سیاست خارجی ایالات متحده داشته باشد، من گمان می کنم که اختلافات کمتر از آن چیزی است که شما فکر می کنید.

ترامپ مانند دوره اول ریاست جمهوری خود بی نظم، بداخلاق، بی حوصله و خصمانه به خصوص در قبال متحدان آمریکا در ناتو خواهد بود. اما از جهات دیگر، دور دوم ترامپ ممکن است با کاری که بایدن در ریاست جمهوری در صورت پیروزی انجام دهد، تفاوتی نداشته باشد.

برای درک این موضوع، باید درک کنیم که آنها احتمالاً چگونه با سه نقطه داغ فعلی در سیاست خارجی روبرو می شوند: اوکراین، چین و خاورمیانه.

اوکراین

علیرغم مخالفت برخی جمهوری خواهان و افزایش شک و تردید نسبت به توانایی کی یف برای پیروزی در جنگ یا بازپس گیری قلمروهای از دست رفته، دولت بایدن از زمان آغاز جنگ به طور کامل در بحث اوکراین شرکت داشته است. اوکراینی ها و حامیان غربی آنها نگران هستند که ترامپ از حمایت آمریکا خودداری کند و اوکراین را به کمک های اروپایی وابسته کند. ترامپ به خود می بالید که می تواند جنگ را «در یک روز» حل کند، اما وقتی از او پرسیده شد که آیا می خواهد اوکراین پیروز شود، مبهم بود.

بر این اساس، ممکن است فکر کنید که میهن تجارت ترامپ یک تغییر اساسی در سیاست ایالات متحده خواهد بود. اما نکته اینجاست: اگر بایدن برنده شود، احتمالاً مسیر مشابهی را دنبال خواهد کرد، حتی اگر آن را به روش دیگری انجام دهد. این قربانی در اوکراین در سال 2023 آنطور که انتظار می رفت ظاهر نشد، و اگرچه حامیان آن همچنان به ارائه طرح های خوش بینانه برای معکوس کردن ثروت این کشور و آزادسازی سرزمینی که به طور غیرقانونی توسط روسیه ضمیمه شده است، ارائه می دهند، امید آنها تقریباً به طور قطع واهی است. و وزارت دفاع احتمالاً این را می داند.

بایدن و تیمش قبل از میهن تجارتات این موضوع را قبول نخواهند کرد زیرا این امر باعث می‌شود که چگونه جنگ تاکنون مدیریت شده است. با این حال، اگر آنها به قدرت برگردند، احتمالاً کیف را برای اتخاذ اهداف واقعی تر و حرکت به سمت توافق تحت فشار قرار خواهند داد.

من معتقدم بایدن این کار را به روشی سنجیده انجام می دهد و تلاش می کند به کی یف کمک کند تا بهترین توافقی را که می تواند داشته باشد. در مقابل، ترامپ احتمالاً همان مهارت دیپلماتیکی را که در روابط آماتوری خود با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی نشان داد، نشان می‌دهد و بیشتر تمایل دارد که همه چیز را از بین ببرد. مهمتر از همه، هر دو دولت تلاش خواهند کرد برای پایان جنگ پس از ژانویه 2025 مذاکره کنند و توافق حاصل احتمالاً به اهداف جنگ اعلام شده روسیه بسیار نزدیکتر از کی یف خواهد بود.

چین

ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود سیاست های قبلی ایالات متحده در مورد تعامل اقتصادی با چین را رها کرد و یک جنگ تجاری با طراحی ضعیف را آغاز کرد که به اقتصاد ایالات متحده آسیب رساند و تأثیر کمی بر کسری تجاری دوجانبه که قرار بود اصلاح شود، نداشت. اگر بایدن ظاهراً رویکرد خود را تغییر داده بود و کنترل‌های سختگیرانه‌تری را برای صادرات اعمال می‌کرد تا از تلاش‌های چین برای تسلط بر چندین حوزه کلیدی فناوری پیشرفته جلوگیری کند.

با رد حمایت گرایی آشکار، مقامات دولتی از این رویکرد دفاع کردند که به شدت بر نگرانی های امنیت ملی متمرکز بود. رویکرد تقابل‌آمیزتر به چین یکی از معدود موضوعاتی است که دارای اجماع قوی دو حزبی است.

به همین دلیل، سیاست آمریکا در قبال چین بدون توجه به نتیجه نوامبر آینده تغییر چندانی نخواهد کرد. اظهارات رسمی دولت بایدن و دولت قبلی ترامپ، چین را به عنوان یکی از رقبای اصلی برتری آمریکا در جهان معرفی کرد. ترامپ ممکن است در قبال متحدان آسیایی آمریکا (که بارها از سوی ترامپ به وابستگی بیش از حد به حمایت آمریکا متهم شده‌اند) رویکرد تقابل‌آمیزتری اتخاذ کند، اما اگر در مورد ایستادگی در برابر پکن جدی باشد، نمی‌تواند آنها را رها کند.

خط پایانی: وقتی صحبت از روابط با چین می شود، بایدن و ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری خود از یک سیاست مشابه پیروی می کنند.

خاورمیانه

با توجه به وضعیت وخیم سیاست ایالات متحده در خاورمیانه، ممکن است فکر کنید که بایدن و ترامپ هر دو مشتاق تغییر مسیر در سال 2025 هستند. منطقه

ترامپ به عنوان رئیس جمهور از برجام خارج شد که برنامه هسته ای ایران را محدود کرده بود، سفارت آمریکا در اسرائیل را به اورشلیم منتقل کرد و دفتر کنسولی آمریکا برای امور فلسطین در واشنگتن را تعطیل کرد. او همچنین یک وکیل سرسخت طرفدار شهرک نشینان را به عنوان سفیر ایالات متحده در اسرائیل منصوب کرد. طرح صلح او هدف دیرینه آمریکا برای راه حل دو کشوری را به سخره گرفت و در عین حال از طرح جارد کوشنر (و دامادش) دیپلمات آماتور برای عادی سازی اعراب و اسرائیل حمایت کرد. توافقنامه ابراهیم روابط دیپلماتیک بین اسرائیل و بحرین، مراکش، امارات متحده عربی و سودان (که دومی اکنون درگیر جنگ داخلی است) برقرار کرد و هیچ کاری برای رسیدگی به وضعیت اسفناک 5 میلیون فلسطینی که تحت حاکمیت خشن اسرائیل در آن زندگی می کنند، انجام نداد. کرانه باختری و نوار غزه. زنده انجام نداد.

وقتی بایدن این وضعیت را از ترامپ به ارث برد چه کرد؟ اوضاع را بدتر کرد علیرغم وعده میهن تجارتاتی بایدن برای پیوستن مجدد به توافق هسته ای با ایران، او از این کار خودداری کرد و سپس تندروها در ایران به قدرت رسیدند و بازگشت به برجام دشوارتر شد.

نتیجه: ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری به بمب هسته ای نزدیک شده است. بایدن و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، با فلسطینی‌ها مانند ترامپ رفتار کردند. آنها بازگشایی کنسولگری اورشلیم را به تأخیر انداختند، تلاش چندانی برای از سرگیری روند صلح انجام ندادند و چشم خود را بر اقدامات خشونت آمیز روزافزون شهرک نشینان اسرائیلی در کرانه باختری بستند، اقداماتی که اگر علناً از آنها حمایت نشود، حداقل توسط رژیم صهیونیستی قابل تحمل بود. افراطی ترین حکومت تاریخ اسرائیل .

بایدن و بلینکن مانند ترامپ، بر منافع عربستان سعودی تمرکز کردند، در حالی که به طور کامل وعده میهن تجارتاتی بایدن مبنی بر رفتار با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی به دلیل نقش او در قتل جمال خاشقجی، روزنامه نگار تبعیدی، به عنوان یک “جنایتکار” را نادیده گرفتند. یک درگیری است.

تحت هدایت برت مک گورک، که حضورش در دولت‌های جمهوری‌خواه و دموکرات، او را به تاثیرگذارترین معمار سیاست ایالات متحده در سال‌های اخیر تبدیل کرده است، آمریکا یک سال گذشته را صرف تلاش برای دستیابی به توافقی کرده است که به عربستان سعودی روابط عادی با اسرائیل را بدهد. تضمین های امنیتی (و برخی موارد دیگر) را ارائه کرد. بنابراین، موضوع فلسطین بار دیگر به حاشیه رفت و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، پاییز گذشته به خود می بالید که خاورمیانه «بی صداتر از دهه های گذشته بوده است».

این اشتباهات – که از ترامپ شروع شد و توسط بایدن ادامه یافت – باعث شده است که واکنش های منفی این سیاست ها در سراسر جهان شنیده شود. در 7 اکتبر، مبارزان حماس که با چشم انداز انقراض آهسته روبرو بودند، از یک زندان روباز در غزه بیرون آمدند و به اسرائیل حمله کردند. حمله ای جدی که با واکنش وحشیانه، نامتناسب و احتمالاً نسل کشی اسرائیل مواجه شد و لکه های جدی تری بر چهره اسرائیل، اعتبار آمریکا و وجدان جهانیان گذاشت.

اما ایالات متحده که وزیر امور خارجه آن زمانی گفته بود حقوق بشر «در مرکز سیاست خارجی ایالات متحده خواهد بود»، چگونه به این فاجعه دیپلماتیک و انسانی پاسخ داد؟ با ریختن میلیاردها دلار کمک نظامی به دولتی که بمب‌های آن بیش از 23000 فلسطینی را در غزه کشته است، با وتو کردن قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل که خواستار آتش‌بس هستند، و با نادیده گرفتن شکایت آفریقای جنوبی در دادگاه بین‌المللی دادگستری که اسرائیل آن را متهم می‌کند. از نسل کشی

بر اساس گزارش ها، مقامات دولت آمریکا از اسرائیل خواسته اند تا اقدامات خود را تعدیل کند، اما تهدیدی به کاهش حمایت آمریکا نکرده اند. قابل پیش بینی است که دولت نتانیاهو درخواست های آمریکا را نادیده گرفته است.

اگر ترامپ یا بایدن برنده شوند، دلیلی وجود ندارد که انتظار چیز متفاوتی داشته باشیم. هم بایدن و هم بلینکن خود را صهیونیست‌ها معرفی می‌کنند و هیچکدام به احتمال زیاد هیچ فشار معناداری بر اسرائیل برای تغییر مسیر اعمال نمی‌کنند. ترامپ هرگز به هیچ یک از طرفین اهمیت نداده است، اما او موازنه نفوذ سیاسی در آمریکا را درک می کند و تعصبی ضد اسلامی دارد. دور دوم ریاست جمهوری بایدن ممکن است تلاشی برای احیای نوعی از روند صلح باشد، اما هیچ کس نباید فریب بخورد که فکر کند بیش از تلاش های قبلی آمریکا به نتیجه خواهد رسید.

به هر حال، مردی که بنا بر گزارش‌ها تلاش‌های باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق آمریکا برای دستیابی به راه‌حل دو کشوری را تضعیف کرد، احتمالاً این کار را نخواهد کرد، حتی اگر یک دوره دیگر را به دست آورد. به نوبه خود، ترامپ احتمالاً مانند دامادش پول را دنبال می کند. در بحث اوکراین و چین، شباهت ها در رویکردها بیشتر از تفاوت در جهان بینی و سبک دیپلماتیک است.

البته من نمی گویم که این میهن تجارتات تاثیری بر سیاست خارجی آمریکا نخواهد داشت. به عنوان مثال، ترامپ ممکن است تلاش کند ایالات متحده را از ناتو خارج کند، اگرچه چنین اقدامی بدون شک با مقاومت گسترده ای از سوی نهاد سیاست خارجی و دفاعی ایالات متحده مواجه خواهد شد. او ممکن است در درجه اول بر برنامه داخلی خود – و مشکلات حقوقی طولانی مدت خود – تمرکز کند که علاقه کمی او به امور خارجی را بیشتر کاهش می دهد. ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود یک قاضی ضعیف در سیاست خارجی بود و این ممکن است اجرای سیاست های آمریکا را مختل کند. تفاوت‌های ظریفی بین یک بایدن برای دور دوم و یک ترامپ برای دوره دوم وجود خواهد داشت، اما من علیه یک تحول بنیادین شرط می‌بندم.

به طور کلی، میهن تجارتات آتی تأثیر بسیار بیشتری بر سیاست داخلی ایالات متحده خواهد داشت تا بر مسائل کلیدی سیاست خارجی. همانطور که در ابتدا اشاره کردم، مخاطرات در خانه به اندازه کافی بزرگ و واضح است – و به اندازه کافی هشدار دهنده – که من برای تصمیم گیری در مورد نحوه رای دادن مشکل زیادی نخواهم داشت. از آنجا که من زندگی در یک دموکراسی را دوست دارم، فقط امیدوارم اکثریت رأی دهندگان در ایالت های کلیدی با من موافق باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *