اسکوییدگیم؛ بازی نابرابر بر سر تکه‌ای نان یا بلیط بخت آزمایی؟!

یکی از جسورانه ترین رگه های داستان سری بازی Squid به ویژه در فصل دوم است. اگر گرسنه هستید ، برای شانس بیشتر نان یا بلیط قرعه کشی انتخاب می کنید؟

پایین جعبه پاندورا تنها چیزی بود که امیدوار بود. بگویید که انسان به امید زنده است. اما گاهی اوقات ما دقیقاً نمی دانیم امید چیست. امید شرورانه ای که صرفاً برای ادامه زندگی دلگرم کننده است یا امیدی که از نور در تاریکی ناشی می شود؟

بازی های سریال بازی Schoeed با امید ؛ امیدوارم یک بار فرصتی برای ضربه زدن به خانه خود داشته باشید. آنها باید انتخاب کنند. در طرح های داستانی برای یک فیلمنامه ، طرحی که شخصیت ها را در این فصل قرار می دهد همیشه موفق تر است.

به عنوان مثال کتاب داستایوسکی را به خاطر بسپارید. الکسی ایوانوویچ تصمیم به قمار تمام پولی که در اختیار داشت یا برای به دست آوردن عاشق مورد علاقه خود. در حقیقت ، تمام رمان های موفق و طرح های داستانی شخصیت هایی دارند که در جاده هستند.

در بازی Skivid ، شخصیت های بازی نیز روی سر هستند. بعضی اوقات آنها از یک تکه نان و بلیط قرعه کشی انتخاب می کنند. اما چه اتفاقی برای یک تکه نان بسیار مهم می افتد؟ چه اتفاقی می افتد که شخصیت نیازمند نان بلیط قرعه کشی را انتخاب کند تا شانس بهتری برای زندگی داشته باشد؟

Skivid Game Series سریال است که حول شرکت کنندگان می چرخد ​​که در یک سری بازی ها به رقابت می پردازند تا یک جایزه عظیم کسب کنند. این بازی ها در حالی که مسخره و کودکانه هستند ، استرس شدید را به شرکت کنندگان تحمیل می کنند ، زیرا کسانی که نتوانند چالش ها را پایان دهند توسط برگزارکنندگان بازی کشته می شوند.

سریال بازی Squid Season ، در فصل اول ، مفاهیم و پیام های مارکسیستی را نشان می دهد ، در حالی که انتقاد از ساختارهای نابرابر اقتصادی و اجتماعی جامعه را نیز ارائه می دهد ، در حالی که ما به نوعی هستیم. ما همچنین انتقاد دموکراسی را می بینیم. همچنین شجاعت زیادی برای زیر سوال بردن دموکراسی نیاز دارد. به گفته علی حمدنی در یادداشت خود در Iskanews: “بازی Skiv داستانهای مختلفی را از افرادی که همه کارها را انجام می دهند روایت می کند تا خود را از فقر و بدهی نجات دهند ؛ از قمار و شرط بندی گرفته تا وام های زیاد!”

بنابراین ، فصل دوم این مجموعه ، با توجه به تعامل بین طبقات اجتماعی و چگونگی سوء استفاده نخبگان از طبقه پایین ، از مفاهیم مارکسیستی مانند آگاهی طبقاتی ، استثمار و تضاد بین کلاس ها استفاده می کند. در این انتقاد از راهنمای فیلم ، ابتدا در مورد برخی از عناصر اصلی مارکسیستی در این فصل بحث می کنیم و سپس چگونگی نمایش این مفاهیم در این سریال را به روشی جذاب و در عین حال تلخ تجزیه و تحلیل می کنیم.

پیام های پنهان Skoid از فصل دوم

در قسمت اول فصل دوم به عنوان عنوان نان و ثروت»صحنه ای وجود دارد که در آن شخصیت منفی داستان با کیسه ای پر از نان و بلیط ثروت به پارک می رود و از مردم می خواهد که یکی را انتخاب کنند. جای تعجب آور نیست که بیشتر مردم ، اگرچه چیزی برای خوردن ندارند ، بلیط های قرعه کشی را به یک تکه نان ترجیح می دهند. برای آنها ، احتمال پیروزی جذاب تر از یک وعده غذایی تضمین شده است.

همان صحنه پنج دقیقه ای جوهر کل سریال را به تصویر می کشد: امیدوارم برنده شوید ، شرکت کنندگان را به ادامه بازی ادامه دهید ، حتی اگر آنها فقط به احتمال زیاد پیروز شوند. ۱ در ۴۵۶ شخص باشد این دقیقاً احساسی است که بسیاری از مردم بارها و بارها خط فقر را بازی کرده اند. هیچ راه حلی وجود ندارد و ما باید به دنبال امید ادامه زندگی باشیم. برای آنها ، بلیط قرعه کشی فقط یک تکه کاغذ نیست بلکه نمادی از امید و دستاورد یک زندگی رویایی است. حداقل زندگی یک جامعه دموکراتیک به مردم خود قول می دهد ، اما غذا برای آنها رویایی می شود که این یک نیاز اساسی برای یک شهروند یک کشور است.

در حالی که فصل اول بدون شک سرگرم کننده بود ، فصل دوم عناصر ضد کایتالیستی را بهتر نشان می دهد و آن را به یک طنز اجتماعی بسیار زیبا تبدیل کرده است. قالب سریال کلی با موضوعات سنگین سروکار دارد که اغلب به دلیل ظرافت آنها نادیده گرفته می شود.

کالای طبقه پایین

کف

در این سریال ، تمایز مشخصی بین شرکت کنندگان و بازیکنان بازی وجود دارد. کل بازی را می توان به عنوان نمادی از جامعه در نظر گرفت. جایی که شرکت کنندگان نماینده طبقه فقیر هستند و کسانی که در پشت ماسک ها مخفی هستند ، نمایانگر نخبگان اقتصادی هستند. اگرچه ماسک ها ممکن است برای پنهان کردن هویت طراحی شوند ، اما می توان آنها را استعاره ای در نظر گرفت تا ثروتمندان به دلیل موقعیت اقتصادی خود از عواقب اقدامات خود محافظت شوند.

نخبگان افراد فقیر را به عنوان یک کالا می داننداین در یکی از دیالوگ های سریال فاش شده است. جایی که یکی از مردان ماسک می گوید:

“ما در واقع آنها را خوشحال می کنیم.”

“زندگی آنها هیچ ارزشی ندارد.”

بازیکنان این بازی معتقدند که آنها زندگی کامل این افراد را دارند و می توانند آنها را به دلخواه خود بکشند.

این رویکرد در طبیعت بازی ها نیز دیده می شود. کسانی که در پشت ماسک پنهان شده اند فکر می کنند که قیمت گذاری برای زندگی انسان رایج است و زندگی مردم را می توان با پول خریداری کرد.بشر

در یکی از صحنه های کلیدی فصل دوم ، شخصیت منفی بازی کامپوزیت به مردم بلیط و بلیط های ثروت را به افراد می دهد و از آنها می خواهد که انتخاب کنند. این صحنه نشان می دهد که افراد در موقعیت های اجتماعی کم ، با وجود نیازهای اساسی خود ، همچنان به چیزی مانند امید خوب (بلیط ثروت) برای رسیدن به زندگی بهتر وصل می شوند ، حتی اگر این شانس بسیار ناچیز باشد. این تصویر به نوعی به مبارزات کلاس پایین با ایده های ناعادلانه و کنترل شده اشاره دارد.

علاوه بر این ، مسابقات صرفاً سرگرمی برای گروه خاصی از مردم به نام “VIP” است. این VIPمی بینم شرط بندی بر روی بازیکنان و ارزش جایزه ۴۵.۶ میلیاردها کره ای تعیین شرکت کنندگان چیزی جز وسیله سرگرمی برای نخبگان نیستند و زندگی آنها هیچ ارزشی برای ثروتمندان ندارد.

در حالی که بازی کامپوزیت این یک نسخه افراطی از چنین وضعیتی را به تصویر می کشد ، اما می تواند بازتاب واقعی دنیای امروز تلقی شود. علی رغم پیشرفت های تکنولوژیکی و اجتماعی ، جهان بی رحمانه و ناعادلانه است. این که آیا این تمایز مبتنی بر طبقه اجتماعی ، دین یا ثروت است.

نخبگان و سرمایه داران در “بازی مرکب”»

سری بازی های اسکی

شخصیت هایی که در پشت ماسک ها پنهان شده اند ، نمایندگان طبقه ای از جامعه هستند که هیچ ترسی از استفاده انسان به عنوان ابزاری برای سرگرمی و سود ندارند. آنها زندگی بشر را در برابر پول و سرگرمی با خشونت و ظلم به فروش می رسانند ، درست همانطور که سرمایه داران در دنیای واقعی با بهره برداری از نیروی کار فقیر ثروت تولید می کنند. کسانی که نقش نخبگان را در “بازی مرکب” بازی می کنند ، همانطور که در دنیای واقعی دیده می شود ، از عواقب اقدامات خود مصون هستند و هرگز در معرض آسیب نیستند.

این دوگانگی بین طبقه پایین و بالا در جامعه در فصل دوم این سریال مشهود است. در حالی که برای زندگی خود می جنگید ، شرکت کنندگان حداقل یک امید دارند (برنده بازی) ، در حالی که بازیکنان بازی نه تنها خطری ندارند بلکه از آنها به عنوان ابزاری برای نشان دادن قدرت و ثروت خود استفاده می کنند.

عناصر مارکسیستی در فصل دوم بازی مرکب

فقر

کارل مارکس ، فیلسوف و جامعه شناس برجسته معتقد بود که برای پایان دادن به این چرخه نابرابری ، طبقه کارگر (پرولتاریا) باید در برابر طبقه سرمایه داری (بورژوازی) برخاست و از پذیرش قوانین آنها امتناع ورزد.

این نظریه به عنوان آگاهی طبقاتی شناخته می شود.

در قسمت آخر فصل دوم ، عناصر آگاهی طبقاتی به وضوح دیده می شوند. شرکت کنندگان می دانند که اگر در مقابل بازیکنان بازی متحد شوند و برخیزند ، می توانند این بازی کشنده را متوقف کنند.

آنها برنامه ای را ترسیم می کنند و حتی موفق به سرقت اسلحه از نگهبانان و مقاومت در برابر مقامات بازی می شوند. اما آزادی قیمت خاص خود را دارد و بسیاری از آنها برای رسیدن به هدف خود جان خود را از دست می دهند.

در این مرحله ، همان مفهومی که از ابتدای فصل در ذهن داشتیم کاملاً مشهود است. اما همانطور که در زندگی واقعی می بینیم ، این قیام با هزینه بسیاری از آنها به پایان می رسد ، و دوباره یک نیروی قوی تر (در اینجا نخبگان سرمایه داری) می تواند به راحتی آنها را سرکوب کند.

اما ما نمی دانیم که آیا آنها قادر به فرار هستند ، زیرا فصل با پایان ناقص و ناشناخته به پایان می رسد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی