اثاثه Tanaz Hosseini دور ؛ انتخاب پاپ همیشه در هاله اسرار و سنت های طولانی کلیسای کاتولیک بوده است. اما فیلم Conclave ، توسط ادوارد برگر ، این روند را از منظر یک نبرد ایدئولوژیک روایت می کند. نبرد بین لیبرالیسم و محافظه کاری که نه تنها در دیوارهای واتیکان بلکه در سراسر جهان مدرن جریان می یابد. طبق نظریه های عیسی برلین ، لیبرالیسم مدرن مبتنی بر کثرت گرایی ، تحمل و تغییرات تدریجی است. در حالی که محافظه کاری (با تعریف راسل کرک) به ثبات مذهبی ، سنت و اقتدارگرایی اعتقاد دارد. این رویارویی فکری هسته تنش های مونتاژ کاردینال را ایجاد می کند.
به گفته به گزارش میهن تجارت ، واتیکان ، جایی که بیش از دو هزار سال از سنت های مذهبی در نظر گرفته شده است ، به صحنه ای برای یکی از قدیمی ترین نبردهای ایدئولوژیک در تاریخ تبدیل می شود: جنگ بین تغییر و ثبات ، لیبرالیسم و محافظه کاری ، آینده و گذشته. ادوارد برگر ، مدیر مجمع کاردینال ، این تقابل را در قلب یکی از مرموز ترین و باشکوه ترین فرایندهای انتخاباتی در جهان به تصویر می کشد. انتخاب پاپ جدید در اتاق نماز سیستئین ، مکانی که شاهکارهای میکل آنژ را به تجسم ایمان و قدرت تبدیل کرده است.
جو و مکان مونتاژ کاردینال ، که سقف آن با نقش های باشکوهی از داستان خلقت انسان تا روز رستاخیز پوشانده شده است ، به عنوان بازتاب روح کلیسا عمل می کند. کلیسایی که بین الهام آسمانی و قدرتمندترین بازی های قدرت قرار گرفته است. در این محیط ، هر یک از کاردینال ها نه تنها در برابر خدا ، بلکه در برابر جاه طلبی ها ، ترس ها و عقاید سیاسی خود نیز ایستاده اند.
چهار نیروی سیاسی در واتیکان
داستان فیلم با مرگ پاپ آغاز می شود و رقابت برای جانشین وی بین چهار جناح اصلی شکل می گیرد:
2. کاردینال آلدو بلین (استنلی توچی) – لیبرال اصلاح طلب
بلین نمادی از کاتولیک مدرن و لیبرال است. او معتقد است كه كلیسا باید با تغییرات جهانی سازگار شود ، وارد موضوعات اجتماعی شود و اصلاحات داخلی را بپذیرد. در حقیقت ، دیدگاه وی نسبت به کلیسا شبیه به دیدگاه جان استوارت از لیبرالیسم است: کلیسا باید به جای حفظ سنت ها ، عقلانیت و تجربه را پایه گذاری کند. بلین از اصلاحاتی مانند گسترش حقوق زنان در کلیسا و پذیرش گروه های حاشیه ای پشتیبانی می کند ، اما او با مقاومت شدید از کاردینال های محافظه کار روبرو است.
2. کاردینال Gofredo Tedsko (Sergio Costlito) – محافظه کار شدید
Tedsco جبهه ای قدیمی از سنت گرایی واتیکان است و با هرگونه اصلاحات مخالف است. او به شدت معتقد است كه كلیسا از مسیر اصلی خود منحرف شده است و باید به آموزه های سنتی بازگردد ، از جمله بازگشت به لاتین در مراسم و كنترل شدیدتر بر تفسیر كتاب مقدس. دیدگاه وی مطابق با آراء ادموند بورک محافظه کار مدرن است: کلیسا باید پایدار بماند و در برابر طوفان تغییر بایستد.
2. جوشوا آدیمی (مسائل لوسیان) – محافظه کار اجتماعی
بر خلاف تدسکو ، Adimi با سنت های اجتماعی و مذهبی کلیسای آفریقا مرتبط است. او به شدت با موضوعاتی مانند جای زنان در کلیسا مخالف است ، اما نگاه او کمتر سیاسی است و عمیق تر در محافظه کاری فرهنگی ریشه دارد. این دیدگاه او را به آموزه های توماس هابز نزدیک می کند ، جایی که نظم اجتماعی و ایمان پایه و اساس جامعه را تشکیل می دهد.
2. کاردینال جوزف Treble (جان لیتو) – متوسط عملی
Terbury گزینه ای است که دو جناح رادیکال را متعادل می کند. اگرچه او تغییرات را ضروری می داند ، اما معتقد است که اصلاحات باید تدریجی و کنترل شود. این دیدگاه او را به لیبرالیسم کلاسیک الکسی دو توکوس نزدیک می کند ، که بر توازن آزادی و سنت تأکید می کرد. Trebury نمادی از سیاست گذاری در پشت صحنه است. کسی که برخلاف تدسکو و بلین ، برای دستیابی به هدف خود کمتر ایدئولوژیک و عملی تر است.
یکی از جذاب ترین و مرموز ترین شخصیت های این فیلم ، وینسنت بنتز (با بازی Carlos Diiz) ، اسقف اعظم کابل است که در آخرین لحظه وارد مجلس می شود. او یک کاردینال است که توسط مرحوم پاپ انتخاب شده است ، مفهومی که در تاریخ کلیسا برای اسقفها استفاده می شود که به دلایل امنیتی یا سیاسی به طور پنهانی منصوب می شوند. حضور او از شرق و از مناطق جنگ -متولد شده ، کلیسا را با چهره دیگری روبرو می کند. کلیسایی که در فقر ، ترور و تخریب نه در کاخ واتیکان ، بلکه در خط مقدم جنگ فعال است.
بنیتز سمبل آن بخشی از کلیسا است که اغلب نادیده گرفته می شود. کلیسای مردم که بین قدرت های جهانی می چرخد. او نه مانند بلین ، لیبرال اصلاح طلب است و نه مانند تدسکو ، محافظه کار. او شاهد شکاف بین کلیسای رسمی و کلیسای واقعی ، کلیسای سیاستمداران و کلیسای مردم است.
ورود وی به انتخابات معادلات را مختل می کند و همراه با کشف برخی از اسرار مخفی کلیسا ، این سؤال را ایجاد می کند که آیا مسیحیت هنوز می تواند جهانی باشد یا نه. آیا کلیسای غربی آماده گوش دادن به صداهای فراموش شده خود در شرق و جنوب جهان است؟
توماس لارنس ؛ یک داور خنثی یا مردی با جاه طلبی پنهان؟
در مرکز بحران ، کاردینال توماس لارنس (با بازی رالف فینز) ، مردی که در ابتدا تنها دونده است ، اما به تدریج بازیگر اصلی آن می شود. شخصیت او بازتابی از تضادهای درونی لیبرالیسم مذهبی است: او خود را به عنوان یک فرد شکاک و فروتن توصیف می کند ، که به ایمان اهمیت می دهد ، اما در نهایت قدرت او را وسوسه می کند.
وقتی لارنس در خطبه اولیه خود می گوید ، “مطمئناً دشمن وحدت وحدت است. دشمن تحمل یقین است. حتی مسیح در آخرین لحظه یقین داشت.”
این جملات یادآور فلسفه اشعیا در مورد چندفرهنگی برلین و اهمیت شکاکیت در سیاست و دین است. اما با انتخاب انتخابات ، معلوم می شود که لارنس از جاه طلبی مصون نیست. هنگامی که از وی خواسته می شود در صورت پیروزی نام پاپی خود را اعلام کند ، می گوید: “جان”. این لحظه اوج شخصیت او است. کسی که خود را خنثی معرفی کرد ، اکنون پذیرفته است که قدرت می خواهد.
مبارزه قدرت ؛ انتخابات یا بازی های تاج و تخت؟
اگرچه این فیلم به شکل یک درام مذهبی روایت می شود ، اما ساختار آن برخلاف یک تریلر سیاسی نیست. روند انتخابات به جای یک روند مقدس ، بیشتر شبیه چانه زنی پارلمان و نزاع های سیاسی در دنیای واقعی است. این فیلم هوشمندانه نشان می دهد که کلیسا ، مانند هر نهاد سیاسی دیگر ، پر از توطئه ، خیانت و قدرت است. این شباهت مطابق با تحلیل میشل فوکو از روابط قدرت در نهادهای اجتماعی: حتی در مقدس ترین سازمان ها ، قدرت با استراتژی ، رقابت و کنترل ذهن گره خورده است. در این رقابت ، هر یک از کاردینال ها نه تنها در برابر رقبای خود بلکه در برابر سؤالات اساسی در مورد ایمان ، قدرت و آینده کلیسا هستند. بدون تعصب خاص ، فیلم نشان می دهد که چگونه هر ایدئولوژی در زمینه قدرت تضادهای داخلی دارد.
آیا لیبرالیسم برنده می شود؟ یا آیا محافظه کاری باقی می ماند؟
فیلم مونتاژ کاردینال به این سوال پاسخ نمی دهد. در پایان ، نتیجه انتخابات به عنوان یک پیروزی مطلق برای یک جناح خاص نیست ، بلکه به عنوان یک آشتی پیچیده و اجباری است. این فیلم این واقعیت را برجسته می کند که در سیاست ، هیچ تغییر اساسی بدون مقاومت وجود ندارد. از نظر تاریخی ، کلیسای کاتولیک همیشه بین نوسانات لیبرالیسم و محافظه کاری حرکت کرده است. اصلاحات پاپ فرانسیس در دهه های اخیر نمونه ای از این رویارویی دائمی است: تلاش او برای ایجاد تحولات اجتماعی با مقاومت شدید گروه های محافظه کار روبرو شده است. مجمع کاردینال ، در سطح وسیع تری ، نشان می دهد که در هر مؤسسه ای که از سنت و مدرنیته عبور می کند ، این مبارزه ابدی ادامه خواهد یافت.
خلاصه: تریلری که با تفکر پیش می آید
در مجمع کاردینال ، ادوارد برگر نه تنها یک تریلر سیاسی را در قلب واتیکان روایت می کند ، بلکه درگیری های درونی کلیسا را از طریق فضای نمادین اتاق نماز سیستین نیز به تصویر می کشد. سقف این مکان ، با شاهکارهای میکل آنژ ، مانند “آدم آدام” و “داوری نهایی” ، تصویری از آرزوهای معنوی کلیسا را ارائه می دهد ، اما در پایین ، جایی که کاردینال ها رأی می دهند ، زمینی وجود دارد و واقعیت کامل پر از جاه طلبی های انسانی.
بنابراین ادوارد برگر با مجمع کاردینال فیلمی ساخت که فراتر از یک درام مذهبی ، به تفسیری عمیق از سیاست و قدرت تبدیل می شود. این فیلم مخاطبان خود را نشان می دهد که مبارزه بین لیبرالیسم و محافظه کاری نه تنها در انتخابات واتیکان بلکه در همه جوامع مدرن است. این فیلم با استفاده از بازی های درخشان رالف فینز ، استنلی توچی ، جان لیتو و سرجیو کاستلیتو ، تصویری زنده از یکی از قدیمی ترین ، اما معاصر ترین نبردهای روشنفکری تاریخ را ارائه می دهد.
سرانجام ، مجمع کاردینال نه تنها یک تریلر سیاسی-مذهبی بلکه آینه ای از دنیای واقعی است. دنیایی که لیبرال ها برای تغییر می جنگند ، محافظه کاران در تلاشند تا قدرت را حفظ کنند و میانه روها به دنبال راهی برای حفظ تعادل هستند.
این فیلم در نهایت پاسخ قطعی نمی دهد ، اما این سؤال را مطرح می کند: آیا کلیسا در قرن بیست و یکم می تواند از محافظه کاری افراطی رهایی یابد ، یا هنوز هم در مبارزه بین سنت و مدرنیته گرفتار خواهد شد؟