ذی‌نفعان رشد قیمت دلار چه کسانی هستند؟

به گزارش میهن تجارت، قیمت دلار از اواسط آذر نوسانات صعودی خود را آغاز کرد. اما تا اوایل بهمن رفت و برگشت و هنوز به سطوح بالای راهرو پنجم نرسیده بود. اما همزمان با آغاز بهمن ماه و افزایش تنش های منطقه ای، دلار بار دیگر جهش کرد تا تنها در دو هفته از انتهای کانال 50 هزار تومانی خارج شود و به مرز 60 هزار تومان نزدیک شود.

این در حالی است که دلار تنها در کمتر از یک ماه گذشته جهش 20 درصدی را تجربه کرده است و طی ماه های گذشته بانک مرکزی توانسته با استفاده از اهرم سرکوب قیمت و تنظیم قیمت دلار، قیمت دلار را در سطح 50 هزار تومان نگه دارد. بازار ارز بانک مرکزی و دولت مدعی شدند که تداوم قیمت دلار در این سطح و نبود نوسانات جدی در بازار، دستیابی به آن ها نشان از ثبات اقتصادی دارد.

بر این اساس، جهش قیمت دلار از اواسط آذرماه این سوال را در ذهن مردم ایجاد کرده است که آیا ادعای دولت مبتنی بر ثبات نبوده است یا به محض ایجاد هیجانات سیاسی در منطقه، ثبات اقتصادی از بین می رود. و دولت مدعی است آیا ثبات شکننده ای وجود داشته است؟ پیمان مولوی، کارشناس اقتصادی و تحلیلگر بازارهای مالی و سرمایه در گفت و گو با میهن تجارت، رئیس کل بانک مرکزی را موظف به پاسخگویی به این سوال دانست و معتقد است تا زمانی که تورم ادامه داشته باشد، قیمت دلار رشد خواهد کرد. مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید.

با تورم نمی توان ارزش پول را ثابت نگه داشت

دولت توقف قیمت دلار در ماه های گذشته را دستاورد خود دانست و مدعی شد با توجه به ثبات اقتصادی، قیمت دلار نیز ثابت شده است. با این حال طی دو هفته گذشته قیمت دلار روند صعودی شارپی را تجربه کرد و دوباره به کانال 60 هزار تومان نزدیک شد. آیا ثبات اقتصادی ماه های گذشته بیش از حد ادعا نبوده است؟ یا اینکه اقتصاد در دو هفته گذشته ثبات خود را از دست داده است؟

این سوال را باید آقای فرزین با جشنی که برای تثبیت قیمت دلار انجام دادند پاسخ دهد! اما برای هرکسی که یک واحد اقتصاد کلان خوانده باشد، واضح است که تورم نمی تواند ارز را تثبیت کند و آن را ثابت نگه دارد. یا باید تورم را کنترل کرد و تورم ایران به زیر 5 درصد برسد تا تغییری در قیمت دلار ایجاد نشود یا در صورت وجود تورم در میان مدت و بلندمدت کاهش ارزش ریال را تجربه کنیم. .

به نظر من به نظر می رسد که رئیس کل بانک مرکزی امروز مانند اسلاف خود و سایر روسای بانک مرکزی بیشتر سعی کرده اند رویکردهای بسیار موضع محور داشته باشند. یعنی موضع می گیرند و بر اساس آن می خواهند بگویند فلان کار را انجام می دهند اما در باطن این اتفاق نمی افتد. چون ماهیت اقتصاد به گونه ای است که به آنها اجازه نمی دهد.

مردم ناخودآگاه درگیر اقتصادی هستند که در آن تورم بیداد می کند و تا زمانی که تورم وجود دارد، ارزش پول ملی همچنان کاهش می یابد.

بانک مرکزی باید در مورد سیاست تثبیت ارز به مردم توضیح دهد

در روزهایی که قیمت دلار به کانال های بالاتر می رفت، صدایی از بانک مرکزی شنیده نمی شد. چرا سیاست سکوت در چنین مواردی اتخاذ می شود؟ آیا بانک مرکزی به این نتیجه رسیده است که مصاحبه درمانی جواب نمی دهد؟

دلیل عدم مصاحبه یا صحبت از رئیس کل بانک مرکزی به نظر من بخشی از آن به این دلیل است که طبق محاسبات ما میانگین قیمت دلار باید روی 50 هزار تومان بماند و الان حدود 51 هزار تومان است. میانگین. حتی اگر چند روزی هم قیمت دلار در این کانال ها بالا و نزدیک به 60 هزار تومان بماند، باز هم میانگین قیمت دلار ثابت است.

در این میان چند سوال قابل طرح است. آیا بانک مرکزی توانایی مدیریت خود را در کوتاه مدت از دست داده است؟ آیا بانک مرکزی قیمت را رها می کند و اتفاقاً از اعداد بالا برای دلار استقبال می کند؟ ما این چیزها را نمی دانیم و بانک مرکزی باید پاسخگو باشد و برای مردم توضیح دهد و از طرح تثبیت خود دفاع کند.

رشد قیمت دلار 99 درصد مردم را فقیر و بدبخت می کند

موضوع دیگر شرکت های تولیدی و اصناف است که تحت تاثیر رشد قیمت دلار قرار دارند. آیا تولیدکنندگان باید به رشد قیمت دلار خوش بین باشند یا افزایش قیمت را سیگنال منفی بدانند؟ رشد قیمت دلار چه تاثیری بر تولید شرکت ها و عملکرد اصناف دارد؟

واقعیت این است که هیچ انسان عاقلی از کاهش ارزش پول خوشحال نمی شود مگر اینکه ذینفع کاهش ارزش باشد و بخواهد از ناکارآمدی فرار کند. مثلاً هزینه ها درست نشد و فرد می خواست صادرات داشته باشد و الان صادرات کمی با دلار 60 هزار تومانی خرج شده است. برخی از سهامداران اینجا هستند.

یکی دیگر از ذینفعان کسانی هستند که بدهی های زیادی داشته اند و ملک خریداری کرده اند. ارزش دارایی ها با دلار تطبیق می شود و افزایش می یابد، ارزش این بدهی ها به دلار کاهش می یابد و آنها قادر به پرداخت آن نیستند.

به این ترتیب به نظر می رسد عموم مردم، بنگاه ها و بنگاه های اقتصادی جزو ذینفعان رشد قیمت دلار نیستند.

آره؛ 99 درصد مردم در بدبختی و فقر می افتند، یعنی عموم مردم به دلیل از دست دادن قدرت خرید خود دچار مشکل می شوند. شوخی نیست، در دو هفته گذشته 20 درصد ارزش پول ملی از بین رفته است! دلار 50 هزار تومانی و 60 هزار تومانی چنین تفاوتی در شرایط اقتصادی مردم ایجاد می کند و این ناراحت کننده است. همه بنگاه ها و افراد، مشاغل متوسط ​​و حتی بزرگ به دلیل افزایش قیمت دلار ضرر می کنند.

سیاست دولت و بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز، سرکوب قیمت دلار به همین بهانه حمایت از تولید و کسب و کار است که در ماه های اخیر دنبال شد. آیا سرکوب قیمت دلار سیاست درستی برای حمایت از فعالیت های اقتصادی است؟

نتیجه این سیاست را در فضای ملموس تری می توان دید. واقعیت این است که آقای رئیس کل بانک مرکزی فقط با رفقای خود مناظره می کند و حاضر نیست با افراد مستقل صحبت کند. آقا فرزین بازار غیررسمی دلار را قبول ندارد. اولین سوالی که از رئیس کل بانک مرکزی می پرسم این است که آیا ایشان در این کشور زندگی نمی کنند؟ ماست نمی خورد؟ چلوکباب نمیخوری؟ لپ تاپ نمیخری؟ موبایل نمیخری؟ کتاب نمیخری؟ میز نمیخری؟ جوراب نمیخره؟ کت و شلوار نمیخره؟ آیا او خودکار نمی خرد؟ گوش پاک کن نخرید؟ دستمال توالت نمیخره؟ همه این مواردی که ما می گوییم با قیمت دلار در اقتصاد ایران قیمت گذاری شده است. یعنی این که می گویند مهم است که با چه ارزی تامین شود؟ یک فعال اقتصادی که به او دلار به صورت نیمه ارزی می دهند، در آینده کمبود سرمایه در گردش پیدا می کند. چگونه می توان کنترل کرد که قیمت گوشت ظرف یک سال 100 درصد رشد کرده است؟

اینها همه مغالطه است. متاسفانه دوستان همه چیز را در جایگاه خود فراموش می کنند. قبل از آن منتقد هستند و بعد از قرار گرفتن در این سمت نمی دانم چه بلایی سرشان می آید که ناگهان تئوریسین روش های نوین کنترل ارز شوند!

باید ازشون پرسید چون دوستان خوب جواب نمیدن و فقط در گروه های غیررسمی کارشناسی می نشینند و نظر می دهند و نتیجه اش می شود که من و شما می بینیم!

واقعیت این است که بانک مرکزی بازار آزاد ارز را تکذیب می کند.

بله و سوال اصلی رئیس کل بانک مرکزی باید این باشد که آیا پنیر نمی خرد؟ او کت نمی پوشد؟ اینها با قیمت دلار تغییر می کند. این بازار غیررسمی چیست؟ چرا کل زندگی 85 میلیون ایرانی به این بازار مربوط می شود اما شما می گویید بازار غیررسمی را قبول ندارید؟

جالبه که به فنر هم میگن تکانه! این پدیده چیست؟ 20 درصد ارزش پول ملی کاهش یافته، آیا امکان جابه جایی وجود دارد؟ اگر دقت کرده باشید همه روسای بانک مرکزی اینگونه هستند. هیچ یک از آنها جلسه پرسش و پاسخ آزاد با رسانه ها نداشته اند. من چنین رویکردی را به خاطر ندارم که یکی از روسای بانک مرکزی مسئولیت داشته باشد. وقتی واقعیت ها را انکار می کنند نتیجه همان وضعیتی است که الان می بینیم و متأسفانه ادامه روند قبلی است.

اگر دولت بخواهد می تواند قیمت دلار را روی 50 هزار تومان تثبیت کند

به این ترتیب روند قیمت دلار صعودی خواهد بود یا تا انتخابات کنترل می شود؟

من برخلاف خیلی ها معتقدم که دولت اگر بخواهد می تواند قیمت را 50 هزار تومان تعیین کند. حتی برای سال آینده! اما در میان مدت و بلندمدت با در نظر گرفتن ریسک های دیگر، این سوال پیش می آید که باز هم فنر کی عرضه می شود! این گزاره که «دولت نمی تواند»، نه، اینطور نیست! امروز هم دولت می تواند قیمت دلار را کاهش دهد و آن را روی 50 هزار تومان نگه دارد. بخواهد یا نخواهد، مسئله این است! اما اینکه آیا در آینده کاهش ارزش ریال را تجربه خواهیم کرد، به احتمال زیاد 35 تا 40 درصد کاهش ارزش ریال را تجربه خواهیم کرد.

جبران کسری بودجه از مابه التفاوت قیمت ارز غیر قابل بخشش است

عموما در آستانه سال جدید و زمان پرداخت حقوق و عیدی کارکنان، قیمت دلار جهش می کند و بانک مرکزی مدعی تزریق ارز به بازار برای کنترل قیمت دلار است. با این حال، ممکن است قیمت آن طور که باید کاهش پیدا نکند. بر این اساس برخی می گویند بانک مرکزی برای دولت درآمدزایی می کند و از بازار سود می برد. این گفته چقدر صحت دارد؟

این را باید آقایانی که قبلا آنجا بودند توضیح دهند. آقای همتی که دنبال شفافیت است جواب بدهد. اما واقعیت این است که اگر اینطور باشد، بسیار نابخشودنی و بسیار غم انگیز است که میلیون ها نفر برای جبران کسری بودجه فقیر می شوند. امیدوارم اینطور نباشد.

لازم به ذکر است که قیمت دلار در روزهای پایانی هفته گذشته با ورود بازارساز کاهش جزئی را تجربه کرد و با سقف تاریخی 60 هزار تومان فاصله داشت. با این حال قیمت دلار تا رسیدن به اولین پله های کانال 50 هزار تومانی که حدود دو هفته پیش روی آن ایستاده بود، هنوز راه زیادی در پیش دارد.

گزارش های بیشتر را در صفحه طلا و ارز بخوانید.









دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *