اثاثه هفتاد و چهار سال از آن گذشته است سدگ هودیاتیک نویسنده تأثیرگذار و مشهور ادبیات معاصر ایرانی تصمیم به پایان دادن به زندگی خود گرفت. او با آثار خود ، به ویژه رمان “جغد کور” ، پنجره جدیدی را به دنیای تاریک ، مرموز و عمیق روان انسان باز کرد. دنیایی پر از تلخی ، تنهایی ، توهم و بی گناهی.
“زخمی در زندگی وجود دارد که به آرامی روح را در انزوا می خورد …” این جمله معروف آغاز “جغد کور” است. رمانی که در سال خورشیدی در بمبئی منتشر شد و بعداً به عنوان یکی از مهمترین آثار داستان های فارسی نامگذاری شد. پانزده سال پس از نوشتن این اثر ، سروگ هودیات شیر گاز را باز کرد و برای همیشه در آپارتمان خود واقع در امپراتوری پاریس درگذشت.
زندگی نامه و آموزش
سدگ هودیات در 7 فوریه 2009 ، وی در خانواده ای مشهور و فرهنگی متولد شده در تهران متولد شد. پدربزرگ او ، رضقلی خان هدایات ، از دوران ناصر بود و پدرش رضقلی اتزاد المولک سرپرست سیستم این سیستم بود. مادرش ، زیراماللاک ، یک زن تحصیل کرده و تحصیل کرده بود.
او تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه حوزه علمیه و سپس در دارالفونون و مدرسه سانلو گذراند. در طول تحصیلات ، وی از بیماری چشم رنج می برد و مدتی از نوشتن و نوشتن دور ماند. با این حال ، عشق به دانش و فرهنگ ریشه در او داشت. او برای تحصیل در سال 2007 به بلژیک و سپس فرانسه رفت ، اما پس از چند تغییر ، تحصیلات خود را رها کرد و به ایران بازگشت.
ادبی
Hedayat به عنوان یک نوجوان شروع به نوشتن کرد. اولین آثار مکتوب وی جزوه ای در مورد “Quatrains Khayyam” و رساله ای با عنوان “انسان و حیوان” بود. اولین داستان او با عنوان “دره زنده” ، در سال 6 منتشر شد و پس از آن مجموعه هایی مانند “سه قطره خون” ، “سایه مغول” ، “Alavi Khanum” و سرانجام شاهکار او “Owl Blind”.
او همچنین در کنار داستان پردازی ترجمه کرد و یکی از اولین مترجمان کار فرانتس کافکا به فارسی بود. او همچنین به زبان فرانسه داستان نوشت. وی راهنمایی های ادبی را تأسیس کرد که با یک دیدگاه فلسفی ، روانکاوی و عمیق ، لایه های پنهان زندگی فردی و جمعی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
مشاغل و سایر فعالیتها
پس از بازگشت از اروپا ، Hedayat در موسساتی مانند بانک ملی ، دفتر بازرگانی ، وزارت امور خارجه و خبرگزاری پارس به کار گرفته شد. آخرین کار وی مترجم دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران بود. با وجود این مشاغل ، روح او با دفتر رسمی بیگانه بود و همیشه نگران نوشتن ، تحصیل و آفرینش هنری بود.
خودکشی و پایان زندگی
Sadegh Hedayat قبلاً در زمان اقامت در فرانسه تجربه ناکام خودکشی را تجربه کرده بود. اما سرانجام ، در 5 آوریل ، در هشت سالگی ، او در زندگی خود به پایان می رسید. جسد وی در گورستان پاریس پرلاسوس دفن شد.
نگاه دیگران برای راهنمایی
پارویز ناتال خانلر وی در مصاحبه ای با صدر الدین الاهی ، هیدیات را نویسنده ای توصیف می کند که در سالهای پایانی زندگی خود از ایمان خود در نوشتن محروم شد. مردی که زمانی شوخی و ظریف بود ، اما در سالهای گذشته پناه برده بود. خانلر بمب افکن خودکشی را نتیجه ناتوانی در نوشتن و احساس ناکارآمد توصیف کرده است.
از طرف دیگر ، اسان تابری او معتقد است که راهنمایی هرگز عضو حزب Tudeh نبوده و فلسفه فکری وی بیشتر به اگزیستانسیالیسم Kierkegard و Sartre نزدیک است. راهنمایی زندگی به عنوان “تحمیل بیولوژیکی” در نظر گرفته می شد و خودکشی را یک پاسخ مناسب به آن می دانست.
راهنمایی میراث
Hedayat نویسنده ای بود که ادبیات فارسی را در مرحله جدیدی قرار داد. کار او تغییری در داستان پردازی در روانشناسی ، جامعه شناسی و سبک ایجاد کرده است. او نماینده نویسنده ای بود که به عمیق ترین رنج انسان فکر می کرد و آنها را در یک بیان شاعرانه و قدرتمند گذراند.
اگرچه وی در طول زندگی مورد غفلت واقع شد ، اما پس از مرگ وی ، آثار او الهام بخش نسل های بعدی نویسندگان و خوانندگان بود. و هنوز “جغد کور” یکی از رمان های خواندنی و تأثیرگذار در ادبیات فارسی است.
خواندن: برخورد Sadegh Hedayat با چخوف





