کاراته ایرانی در آستانه تصمیم بزرگ ؛ وضعیت یا انقلاب؟

کاراته ایرانی در آستانه تصمیم بزرگ ؛ وضعیت یا انقلاب؟

سعید آنالی ، مربی تیم ملی کاراته و دکترای مدیریت ورزش ، در یادداشتی نوشت: “کاراته ، با وجود مقدار زیادی از سرمایه انسانی و پیشینه درخشان در میادین بین المللی ، در موفقیت خود در سالهای اخیر نتوانسته است به ثبات و پایداری برسد.” این نوسانات ، که بارها و بارها صدای متخصصان و حتی وزیر ورزش را ابراز کرده اند ، منعکس کننده بحران های ساختاری در سطح حاکمیت هستند. بحرانی که نه تنها آینده کاراته بلکه اعتبار آن را در سطح بین المللی تهدید می کند.

مدل حاکمیت با جهت گیری نور

ریشه این بی ثباتی باید در یک مدل حاکمیتی با جهت گیری سبک جستجو شود. مدلی که ده ها سال در فدراسیون کاراته ایران نهادینه شده است و امروز دیگر پاسخگوی پیچیدگی ها و نیازهای ورزش قهرمانی نیست. در این مدل ، علایق ، غلظت ها و تصمیمات عمدتاً در اختیار سبک است. نهادهایی که به عنوان یک نقش اجرایی و هویت بیشتری به عنوان یک نقش اجرایی در پیشرفت واقعی این رشته دارند.

از طرف دیگر ، بسیاری از کشورهای پیشرو در توسعه کاراته سالهاست که با عبور از یک مدل با جهت گیری سبک ، سالهاست که به سمت کلوپ اداره می شوند. الگویی مبتنی بر اصول توسعه پایدار ، با تمرکز بر مؤسسات محلی (کلوپ ها) و توزیع عادلانه منابع ، بنیانگذار رشد کاراته منظم و منظم.

کلوپ ها ؛ “دانشکده ورزش”

به عنوان مثال: در آلمان ، بیش از 5 باشگاه کاراته فعال وجود دارند که یک شبکه منسجم استخدام ، پرورش و به روزرسانی ورزشکاران را شکل داده اند. فدراسیون در رقابت با باشگاه ها نقش دارد اما با هماهنگی با آنها.

در فرانسه ، فدراسیون سهم قابل توجهی از منابع مالی خود را مستقیماً به باشگاه ها اختصاص می دهد. سیاستگذاران باشگاه ها را “مدرسه ورزش” می دانند. جایی که شخصیت قهرمانان ساخته می شود ، نه فقط مدال آوران.

در ژاپن ، کاراته در زمینه باشگاه ها ، مدارس ، دانشگاه ها و موسسات دولتی نهادینه شده و نهادینه شده است. باشگاه های این کشور یک موسسه محلی نیستند بلکه بازوی اجرایی حاکمیت ورزشی هستند.

تحول در کاراته

اما در ایران ، اگرچه باشگاه ها مسئول استخدام ، آموزش ، نگهداری و رشد دانش آموزان و ورزشکاران هستند ، اما سهم آنها از منافع رسمی و منابع اقتصادی فدراسیون تقریباً صفر است. سهم عمده درآمد حاصل از صدور احکام ، رویدادها و عضویت به سبک ها اهدا می شود. مؤسساتی که معمولاً فعالیت عملی زیادی در روند توسعه ندارند. این ساختار معیوب نه تنها مانع انگیزه کلوپ ها می شود بلکه باعث کاهش کیفیت و تداوم قهرمانان می شود.

از طرف دیگر ، تیم ملی نیز از بحران مزمن عدم مدیریت و پویایی فنی رنج می برد. در یک دهه گذشته ، مدیر تیم ملی آقایان بدون تغییر باقی مانده است. این نشانه رکود ، عدم تحول و بی اعتنایی به نوآوری در ورزش حرفه ای است. در حالی که Global Sport به سرعت با استفاده از سیستم های با جهت داده ، فن آوری های مدرن ، مربیگری تحلیلی و روانشناسی کاربردی ، ما هنوز به دنبال نتایج مختلف با همان دیدگاه سنتی و روشهای تکراری هستیم.

تحول در حاکمیت کاراته نیاز به تصویب تصمیمات متمرکز ، با نور و غیر تحلیلی دارد. این تحول باید با تعریف مجدد نقش باشگاه ها ، تجدید نظر در سیاست های مالی و تجدید نظر در ترکیب و رویکرد کادرهای فنی آغاز شود. تحول با شعار وجود ندارد. به نقشه راه ، جسارت و نهادینه سازی نیاز دارد.

انتخابات فدراسیون ؛ تست برای آینده

انتخابات پیش از فدراسیون کاراته فقط یک رویداد انتخاباتی نیست بلکه یک آزمایش برای آینده است. آیا بدنه کاراته ایران بر اساس برنامه ، برنامه و صلاحیت رای خواهد داد یا هنوز هم توسط چهره ها ، سبک ها و معادلات سنتی اسیر خواهد شد؟

اگر آینده کاراته ایران برای ما مهم باشد ، باید باشگاه ها را نه حاشیه ای ، بلکه بازیگر اصلی در نظر بگیریم. مسیر افتخارآمیز کاراته ایران ، با عبور از این باشگاه های ناشناس که ناخودآگاه قلب ضرب و شتم این ورزش هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی