رهبر انقلاب اسلامی اظهار داشت: هنگامی که امام حسن موجتابا با مووویه صلح برقرار کرد ، برخی از آنها به شکایت و اعتراض می رسیدند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: این زمان برای یک بار است ، این موقتی است. یعنی به تعبیر امام حسن موجتابا (ص) ذکر شده است که این حادثه دائمی نیست. در سرنوشت الهی این موقتی است
طبق گفته های تجاری News ، رهبر عالی انقلاب امروز در مجمع عزاداری امام صدیق (AS) گفت: زندگی امام صدیق (AS) از نظر گسترش احکام الهی یک زندگی عجیب ، خارق العاده و موفق است.
رهبر انقلابی گفت: مذاکرات عمان یکی از ده ها کار وزارت امور خارجه است. مسائل کشور را با مذاکرات گره نزنید. ما نه به این مکالمات خوش بین هستیم و نه افراطی. سرانجام ، این اثری است که در اولین مراحل تصمیم گرفته شده و به خوبی انجام شده است.
گزیده هایی از اظهارات آنها در پایان مجمع عزاداری در سالگرد شهادت امام جعفر صدیق (ص) در آمده است:
در زمان امام صدیق (ع) در سرنوشت الهی ، نه در داوری اجتناب ناپذیر الهی ، قرار بود به نفع امامان هادی (صلح بر او باشد) سقوط کند. این در بسیاری از سنت های معرفی شده است. روایتی از پیامبر صدیق (صلح بر او) وجود دارد که می گوید: “آنا الله القدر آل الامی آلماننی در سنت سبت” (1) خدای متعال این کار را انجام داد ، یعنی امامات امامات به معنای واقعی سال او.
ببینید هنگامی که امام حسن موجتابا با موویا صلح برقرار کرد ، برخی از آنها می آمدند و اعتراض می کردند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: این زمان برای یک بار است ، این موقتی است. یعنی به تعبیر امام حسن موجتابا (ص) ذکر شده است که این حادثه دائمی نیست. این در سرنوشت الهی موقتی است. چه مدت؟ تا سال 2. این بدان معناست که طبق همان روایت ، سال AH زنده بودن ، قیام ، قیام و گرفتن دولت و تحقق امامات واقعی است. سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله و صفر بر او) بیان می کند: Fulmite al -hassin al -hassin al -salam al -‘hazib al -‘al al -‘al al -‘al al -‘al al -‘al al -‘al al -‘al ّ’al ّ’al ّ n ّ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ َ ‘al -‘ تا سال گذاشته شد. ۱۰۰ امام صدیق (ص) دیگری است که پیامبر [سال] 2 درگذشت. این برای شیعه شناخته شده بود. یعنی خواص شیعه می دانست. بنابراین ، به عنوان مثال ، روایتی دارد که زارره به همراهان خود می گوید ، که یک خویشاوند نزدیک است ، می گوید که la tri alaii al -ja’frah ؛ (1) [یعنی] پایه منبر ، منبر خلافت. یعنی من جافار را می بینم که روی این منبر بنشیند. این [جور] است
یا دوباره در یک روایت دیگر ، زیرا Zarra در کوفا ساکن بود ، پیامی به پیامبر صدیق (صلح بر او) و می خواهد که یکی از دوستان ما یک شیعه است و طلبکاران به دنبال او هستند. او همچنین به دلیل پول از شهر خارج شد ، آواره شد. اگر این مورد ، خلافت باشد ، باید یک یا دو سال انجام شود. [یعنی] اگر این مورد برای یک یا دو سال است ، خوب [شخص] باشد که شما به سر کار بیایید و همه چیز برطرف شود. اما اگر طولانی باشد ، رفقای پول جمع می کنند و او را قرض می گیرند. (1) این بدان معناست که شخصی مانند زره منتظر پایان این مسئله در یک یا دو سال بود. که می بینید که آنها به خدمت پیامبر صدک می آیند و دائماً می گویند ، آقا ، چرا بلند نمی شوید ، [چرا] برخیزید ، که به دلیل انتظار است. [یعنی] آنها چیزی شنیده اند ، چیزی به گوش آنها رسیده است.
بعداً دنباله همان روایت که [سال] او گفت: “شما آشکار کردید ، پس زمینه خدا.” یعنی اگر شیعیان دهانشان بودند و در معرض دید قرار نمی گرفتند ، شاید پس از آن پرونده به پایان برسد. و می بینید که تاریخ چقدر تغییر کرده است! مسیر انسانی به هیچ وجه مسیری متفاوت بود و امروز جهان دنیای دیگری بود. یعنی کاستی های ما ، دهان ما ، به ما کمک نمی کند ، یک مکان برای اعتراض به غیرانسانی ما ، نه صبر کردن ، یک تصور غلط ، گاهی تأثیر ، گاهی اوقات تأثیر می گذارد. [آن هم] تأثیرات تاریخی – این به معنای تغییر راه است. بنابراین شما باید مراقبت زیادی کنید.
و البته ، زندگی امام صدیق (ص) یک زندگی خارق العاده است ، زندگی یک زندگی عجیب و غریب است ، زندگی موفق از نظر گسترش احکام الهی و سنت های بسیاری که از اشراف و همراهان آنها داریم. البته این چهار هزار دانش آموز که [برای حضرت] به نقل از ، شنونده فکر می کند که پیامبر یک درس را آغاز می کند ، چهار هزار نفر در آنجا نشسته بودند. این [جور] نه در طول این زندگی نجیب ، چهار هزار نفر روایت شده اند ، همانطور که اکنون در آن کتاب است. آنها چهار هزار راوی دارند. چهار هزار دانش آموز معنی ؛ نه به عنوان چهار هزار نفر که اکنون روی درس خود نشسته و تدریس می کنند.
و Maha Damnim از زندگی امام ها ؛ اطلاعات ما کم است ، هم سخنان آنها ، هم سخنان آنها ، روایت های آنها و حالات زندگی آنها.
این قضایا که در روایات ما نقل شده است مبنی بر اینکه آنها به منصور منتقل شده اند و مانسور از مانسور و منصور عصبانیت نشان دادند و آنها گفتند: “من دارم! بزرگان ، پیامبران مظلوم بودند ، آنها را می بخشند ، ما را نیز می بخشند ،” من یک خدمتکار هستم که می گویم دروغ است. آنها واقع بینانه نیستند. امام با کسی مثل این صحبت نمی کند. چه وقتی خطر کشته می شود یا خطر کشته شدن ؛ هر چه امام اینگونه صحبت نمی کند. راوی [این حرف] کیست؟ خاخام ؛ راوی او بنده خاخام است! ربیئی بنده منصور است ، یعنی همه نوع منصور ؛ به عنوان مثال دادگاه دروغگو. این [شخص] گفته می شود که امام صدیق چنین گفت. خوب این یک ابزار خوب برای از بین بردن روح شیعه است. بنابراین ، باید از این موارد جلوگیری کرد. برخی از افراد به طور نامناسب نقل می کنند ، در حالی که این روایات درست نیست. درس استقامت و منطق IMA [میدادند]؛ ؛ و در صحبت با منطق ، استدلال ، گرفتن حزب.
می بینید که چگونه Zaynab در مجلس ابن زیاد ، چگونه او در مجمع یزید صحبت می کند! درست است ؛ آن خط خط مناسب امام ها است. هرکسی که ایستاده باشد ، در خط این اشراف حرکت می کند. امروز ، کسانی که در غزه در لبنان ایستاده اند ، در واقع در خط این دین ، امامان هدایا کار می کنند.
منبع: isna





