چرا باید پند سعدی را در شرکت‌های بورسی جدی بگیریم؟/ جایگاه مدیریت ریسک در شرکت‌ها و آتش‌سوزی اسکله شهید رجایی

چرا باید پند سعدی را در شرکت‌های بورسی جدی بگیریم؟/ جایگاه مدیریت ریسک در شرکت‌ها و آتش‌سوزی اسکله شهید رجایی

حادثه آتش سوزی حوض شهید رجای در بهار و آتش سوزی پتروشیمی بوس علی سینا در تابستان دو نمونه از عواقب نادیده گرفتن مدیریت ریسک در صنایع حساس است. این وقایع نشان داد که ضعف در جلوگیری از تهدیدهای شناخته شده می تواند منجر به فاجعه ای شود که به هزینه های سنگین انسانی و اقتصادی نیاز دارند.

براساس تجارت اخبار ، حادثه آتش حوض شهید رجائی در بهار و آتش سوزی پتروشیمی بوس علی سینا در تابستان دو نمونه از عواقب نادیده گرفتن مدیریت ریسک در صنایع حساس است. این وقایع نشان داد که ضعف در جلوگیری از تهدیدهای شناخته شده می تواند منجر به فاجعه ای شود که به هزینه های سنگین انسانی و اقتصادی نیاز دارند.

محمد مهدی آبادی ، کارشناس بازار سرمایه ، بر این وقایع تأکید کرد: وقتی مدیریت ریسک شکست می خورد ، چاره ای جز ورود به بحران وجود ندارد. مرحله ای که در آن فرصت از دست می رود و فقط با خرج کردن پول زیادی قابل کنترل است.

وی افزود: حادثه آتش نشانی حوض شهید رجائی ، که با شعله های برخی از ظروف همراه بود ، به یک فاجعه تبدیل شد. در همین حال ، طبق گفته سخنگوی مدیریت بحران این کشور ، حسین زافاری ، قبل از این حادثه ، مدیر کل مدیریت بحران هشدارهایی درباره خطرات احتمالی در طول بازدیدشان داده بود. متأسفانه هشدارهایی که متأسفانه مورد توجه قرار گرفت و سرانجام منجر به کشته شدن و جراحات ده ها و آلودگی در منطقه بندر عباس شد.

یادآوری یک حادثه قدیمی تر

آبادی همچنین به حادثه آتش سوزی پتروشیمی بولی در سال 2 اشاره کرد و گفت که نشت گاز به دلیل نقص تجهیزات ایمنی و ضعف در بازرسی های دوره ای منجر به آتش سوزی گسترده در طی دو روز شد. اگرچه عملیات تخلیه اضطراری موفقیت آمیز بود ، گزارش های رسمی نشان می دهد که عدم وجود استانداردهای ایمنی و خطرات عملیاتی عامل اصلی فاجعه بوده و هزینه 5 میلیون یورو تا 5 میلیون یورو را تحمیل کرده است.

کارشناس بازار سرمایه با تجزیه و تحلیل این وقایع ، به حقایق مهمی که بر این وقایع تأثیر می گذارد ، اشاره کرد و گفت: اول ، فرهنگ مخرب انکار خطر که منجر به عدم هشدارهای پیشگیرانه نمی شود. دوم ، ساختارهای مدیریت ریسک که حتی مکانیسم های موثری برای کاهش آنها ندارند حتی اگر خطرات را شناسایی کنند ، و سوم ، مدیریت بحران به عنوان آخرین راه حل جایگزینی اجتناب ناپذیر برای مدیریت ریسک است.

وی افزود: مدیریت ریسک و مدیریت بحران مفاهیم مکمل نیستند ، اما مدیریت ریسک یک پیش نیاز اساسی برای جلوگیری از بحران است. مدیریت ریسک یک فرآیند پیشگیرانه است که با شناسایی تهدیدات ، ارزیابی احتمال تصادفات و اجرای اقدامات کنترل مانند نظارت مداوم و پرسنل آموزش ، از فاجعه جلوگیری می کند. در مقابل ، مدیریت بحران در هنگام بروز حادثه فعال می شود و صدمات به واقعیت تبدیل می شوند.

چالش های ساختاری مدیریت ریسک در ایران

در بخش دیگری از مصاحبه خود ، مهدی آبادی با اشاره به چالش های ساختاری در مدیریت ریسک در ایران ، اظهار داشت: اگرچه در سالهای اخیر ، الزامات حاکمیت شرکت ها برای تشکیل کمیته های ریسک در شرکت ها لازم است ، این کمیته ها در موانع جدی قرار دارند. بسیاری از کمیته های ریسک فاقد استقلال عملیاتی و بودجه اختصاصی هستند و تصمیمات آنها به شدت تحت تأثیر مدیریت اجرایی است. در چنین شرایطی ، اولویت های مالی کوتاه مدت یا فشارهای مدیریتی در ارزیابی واقعی و کنترل سایه خطرات.

وی گفت: “از طرف دیگر ، در بسیاری از سازمان ها ، فرهنگ انکار خطر رواج دارد.” بیان خطر گاهی اوقات به عنوان تهدیدی برای سازمان سازمان یا آسیب رساندن به آن تعبیر می شود. این رویکرد پنهانی احتمال تبدیل خطرات کوچک به بحران های اصلی را افزایش می دهد. حتی در صورت شناسایی تهدیدها ، اقدامات کنترل مؤثر به دلیل نقص در مکانیسم های اجرایی و عدم نیاز به عملیاتی کافی به مرحله اجرای نمی رسد.

راهی برای مقاومت و خروج از چرخه معیوب بحران های متوالی

تحلیلگر ریسک در ادامه روشهای لازم برای خارج شدن از این وضعیت را توضیح داد و توضیح داد: برای عبور از چرخه معیوب بحران های متوالی و حرکت به سمت مقاومت سازمانی ، ضروری است: اول ، قدرت کمیته های ریسک باید برای تصمیم گیری های پیشگیرانه و بدون ملاحظات غیرحرفه ای تقویت شود. دوم ، ایجاد سیستم های نظارت فوری مانند سنسورهای نشت گاز و سیستم های نظارت هوشمندانه برای جلوگیری از تصادفات حیاتی. و سوم ، سیستم مجازات های سنگین باید به طور مؤثر برای سازمانهایی که از هشدارهای ایمنی نادان هستند برای از بین بردن انگیزه های سهل انگاری اجرا شود.

مهدی آبادی با اشاره به بزرگداشت روز سعدی ، در تاریخ 1 ماه مه گفت: “این عاقلانه است که تجربه را آموزش دهیم ؛ حادثه شهید راجائی و شرکت پتروشیمی بولی به روشی دردناک یادآوری می شود که مدیریت بحران فقط جایگزینی برای عدم موفقیت در مدیریت ریسک است.

در پایان ، وی تأکید کرد: هزینه های انسانی ، زیست محیطی و اقتصادی این فاجعه ها نشان می دهد که پیشگیری از بحران از طریق ایجاد سیستم های مؤثر در مدیریت ریسک ، نه تنها یک انتخاب منطقی بلکه یک ضرورت غیرقابل انکار است. مگر اینکه تهدیدات به عنوان زیر مجموعه و حاکمیت قوی شرکت در زمینه مدیریت ریسک در نظر گرفته شود ، بحران های ویرانگر بخشی از واقعیت اقتصادی و صنعتی کشور خواهند بود. شاید اگر توصیه های شیخ آژل را در اول ماه مه شنیده بودیم ، در کمتر از 5 روز دچار آن حادثه دلهره آور نمی شدیم.

منبع: سنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی