ژوئن به نقطه عطفی در سیاست های صنعتی دولت برای تعیین وظیفه قیمت گذاری خودرو تبدیل شده است. آیا دولت با این روش حساس با یک رویکرد جامع و منطقی اقدام خواهد کرد؟ یا به سادگی برای نگه داشتن بازار به یک بازار موقت ، خواسته های خودروسازان را می دهد.
براساس اعلام اخبار تجاری ، اظهارات مدیران یکی از خودروسازان مبنی بر اینکه “با قیمت های فعلی امکان فروش وجود ندارد” ، به جای اینکه یک هشدار اقتصادی باشد ، نشانه ای از ایجاد فشار صریح توسط خودروسازان برای تحمیل خواسته های خود به دولت و بازار است. این موضع پیامی دارد که پیام دارد: یا قیمت ما را تغییر دهید ، یا تولید و عرضه متوقف می شود.
چنین نگرشی ، از آنجا که بازار با بی اعتمادی گسترده مصرف کننده روبرو است ، سؤالات جدی در مورد مسئولیت این شرکت ها بر جامعه ایجاد می کند. چگونه شرکت هایی که می توانند از حمایت گسترده دولت ، انحصار عرضه ، تعرفه های سنگین در برابر واردات و امکانات مختلف در مواجهه با اولین مانع فروش فروش انتخاب شده باشند؟
واقعیت این است که سیستم قیمت گذاری فعلی ، که در سالهای اخیر به صنعت خودرو تحمیل شده است ، نه تنها ناکارآمد و ناکارآمد بوده است ، بلکه به زمینه ای برای رویارویی بی پایان بین دولت ، خودروساز و مصرف کننده تبدیل شده است. ضررهای انباشته شده توسط خودروسازان ، از دست دادن کیفیت ، رضایت کم مشتری و التهاب مداوم در بازار ، همگی گواهی بر عدم موفقیت این سیستم دارند. با این حال ، فشارهای غیررسمی یا تهدیدآمیز شرکتها نباید مجاز به جایگزینی تصمیم شفاف و تخصصی دولت باشد.
مقامات صنعتی به سرنوشت کارخانه اشاره می کنند و در مورد تکرار چنین رویدادی برای خودروسازان هشدار می دهند که وقتی شکاف بین تولید و نیاز واقعی بازار بازار به پایان رسید ، می توان در نظر گرفت و ساختار آن نتوانست اصلاح شود. سؤال این است: آیا ساختار تولید ، مدیریتی یا فناوری در سالهای اخیر دچار تحول واقعی شده است؟ یا به زندگی با همان فرمول های قیمت گذاری قدیمی و خاص ادامه دهید؟
از طرف دیگر ، باید تأکید کرد که افزایش قیمت خودرو ، که اکنون بسیاری از آنها در ماه ژوئن پیدا می کنند ، فقط می توانند در هنگام اصلاحات درون زا ، از روشن شدن صورت های مالی و بهینه سازی هزینه ها تا از بین بردن سیستم عامل های فرسوده ، بهبود خدمات با کیفیت ، معقول و قابل قبول باشند. در غیر این صورت ، افزایش قیمت ها فقط به تقویت نارضایتی عمومی منجر می شود ، نه صرفه جویی در صنعت.
پیشنهاد برای تهیه یک ماشین در بورس اوراق بهادار راه حلی است که در صورت اجرای صحیح می تواند منجر به کشف قیمت منصفانه شود ، اما در صورت اجرای بدون نظارت ، بدون تضمین دسترسی عمومی و بدون شفافیت در زنجیره تولید ، فقط ممکن است شکل اجاره ها را تغییر دهد ، نه محتوای آنها.
اکنون ، ژوئن ، به عنوان زمان اعلام شده برای تعیین قیمت خودرو ، به نقطه عطفی در سیاست های صنعتی دولت تبدیل شده است. آیا دولت با این روش حساس با یک رویکرد جامع و منطقی اقدام خواهد کرد؟ یا آیا این امر به سادگی آرزوهای خودروسازان را برای حفظ صلح در بازار فراهم می کند ، بدون اینکه تضمینی برای بهبود کیفیت آنها یا افزایش مسئولیت پذیری آنها فراهم کند؟
در این زمینه پیچیده ، اعتماد به نفس عمومی ، شفافیت در تصمیم گیری و جلوگیری از انحصار باید به عنوان سه اصل حیاتی در نظر گرفته شود. به جای فشار برای افزایش قیمت ، صنعت خودرو باید مسیر شفافیت و شفافیت را طی کند و دولت نیز باید خواسته های تولید کننده و منافع مصرف کننده را متعادل کند.
منبع: tasnim





