شب گذشته – چهارشنبه ، 23 ژوئن – قسمت اول برنامه جدید رامباد جوان ، کارناوال ، پخش شد و واقعاً بعید است که بازیکن رامباد جوان و پلت فرم فیلم خالص به عنوان بازیکن خود باشد.
طبق دوره ایران ، این بخش مقدمه ای برای شکل برنامه و شرکت کنندگان در این رقابت جدید بود و مخاطب را با شکل برنامه آشنا می کند ، تنها اتفاقی که برای مخاطب افتاد هنوز نمی داند نوع برنامه چیست و شکل مسابقه چیست!
این برنامه به مدت 5 دقیقه پخش شد که شامل معرفی برنامه و چهار هنرمند شرکت کننده – که البته در مورد چند چهره تکراری که در همه جا وجود دارد – این قسمت 5 دقیقه طول کشید.
سپس رامباد جوان روی صحنه ظاهر شد و در مورد سختی هایی که باید آماده می کردند صحبت کرد و سپس سینا سائی به همان روش به شکل رپ خواند! این قرار بود بیانیه برنامه کارناوال باشد!
چند مصاحبه با شرکت کنندگان در برنامه که می توانند شکست دهند چه کسی می تواند شکست بخورد ، به عنوان مثال ، Vahid Aghapour گفت من مرا به امیر حسین رستامی می بردم ، و بقیه این کار را کردند و غیره. کدام گروه مسابقه؟ هنوز مشخص نیست!
رامباد در بخش بعدی علاقه خود به موسیقی از آستور پیازولا ، آهنگساز آرژانتینی به نام لیبر تانگو ، خاطرنشان کرد: چند سال پیش او آن را به عنوان بازی ماریو استفانو پیتروداچی دیده بود و اکنون تصمیم گرفته است که نوازنده ایتالیایی را به ایران بیاورد تا این برنامه را باز کند. چرا؟ چون او آن را می خواست!
پس از این بخش ، هنرمندان شرکت کننده در چند جمله گفتند که چه کسی برنده خواهد شد و کدام رقیب هستند و افتخار آنها مفتخر است که در کارناوال حضور دارند و …
به نظر شما چند دقیقه از برنامه گذشته است؟ 1 دقیقه! و مخاطب هنوز نمی داند داستان چیست و چه نوع برنامه مسابقه است. و چرا این هنرمندان شرکت کننده اینقدر خوشحال و افتخار می کنند؟
این یک حس احساسات و خوشبختی برای برنامه یا رویدادی است که به مرور زمان به مکانی رسیده است ، نه برای اولین برنامه مسابقه ای که هنوز ندیده ایم و نمی دانیم!
حالا ، پس از اجرای موسیقی Libertango ، خواننده به صحنه آمد و در 5 دقیقه یکی از قطعات جدید خود را خواند و رامباد به او پیوست و از دیدار با یکدیگر و خوشبختی خود ابراز کرد … اما رامباد دوباره خواست تا قطعه دیگری بخواند؟! پس از دیدن بخش تبلیغاتی تجاری مستقیم با توضیحات خودش ، اشوان قطعه دوم را خواند ، و اکنون این دقیقه 5 است که رامباد دوباره در مورد مزایای شمارش و … کمی صحبت کرد و سپس گفت بیایید آتش بازی های افتتاحیه و همه را ببینیم.
یک برنامه 5 دقیقه ای در مورد مسابقه ای وجود داشت که مخاطب هنوز نمی داند چه کاری باید انجام دهد!
چند اشتباه مبتدی در قسمت اول کارناوال رامباد حیرت انگیز بود؟ و سوال اصلی این است که مخاطب را چه تصور می کردید؟ در این زمان که می توان از انواع تجهیزات سمعی و بصری استفاده کرد ، چرا دیدن چنین ترکیبی هزینه دارد؟
اکنون در قسمت های بعدی برنامه کارناوال جاذبه های خود را پیدا می کند ، اما بخش اول این است که نمی توان آن را با هیچ متر و معیارها پذیرفت. این قسمت مقدمه ای 2 دقیقه ای برای برنامه کارناوال بود که به ضرب 5 دقیقه موسیقی تبدیل شد.
شاید اگر هر یک از این قسمت های برنامه کارناوال را می دیدیم ، برای ما بسیار دلپذیر بودیم ، اما شروع یک برنامه جدید و مسابقه ای که می خواهیم درک کنیم چگونه موسیقی دائماً آزار دهنده است ، مثل اینکه منتظر وعده غذایی اصلی هستیم ، واقعاً آزار دهنده بود ، اما آنها دائماً غذا هستند.
اشتباه بزرگ رامباد جوان رامباد این است که همان استراتژی برنامه نویسی تلویزیونی را در سینمای خانگی دارد ، فکر می کند که اکنون ما یک برنامه معرفی 5 دقیقه ای را در برنامه دوم جبران می کنیم و مخاطب داستان را کاملاً درک می کند ، غافل از اینکه برنامه دوم فردا شب نیست ، بلکه یک هفته بعد است.
رامباد یک کودک خردسال است که مدتهاست از بازی خارج شده است و اکنون او به اتاق بازی آمده است ، او خوشحال است که از بالا و پایین حرکت می کند و بازی را فراموش کرده است.
اکنون قسمت دوم کارناوال را خواهیم دید تا بفهمیم شکل برنامه اصلاً چیست ، اما سازندگان و سیستم عامل ها به یاد می آورند که بدون هیچ دلیلی به زور و اجباری بودند. با گفتن اینکه ما بیش از حد شاخ هستیم و … هیچ اتفاقی برای پخش صحیح برنامه و احترام به مخاطبان ، مخاطبان سال نمی افتد.





