ایلان گلدبرگ*: ایالات متحده به ایران حمله کرده است. فقط چند روز پس از اشاره رئیس جمهور ایالات متحده ، دونالد ترامپ ، ممکن است اقدامات نظامی ایالات متحده را برای چند هفته به تعویق بیندازد.
در تاریخ 6 ژوئن ، وی اعلام کرد که هواپیماهای آمریکایی به سه سایت هسته ای ایران حمله کرده اند ، از جمله تاسیسات زیرزمینی فوردو. مقامات ایرانی این حملات را تأیید کردند. اگرچه ترامپ ادعا کرده است که این سایت ها “ویران شده” هستند ، اما هنوز مشخص نیست که این حملات چه میزان خسارت وارد کرده است. با این حال ، مشخص است که با این مداخله ایالات متحده ، جنگ که رژیم صهیونیستی بیش از یک هفته پیش علیه ایران آغاز شده بود ، وارد مرحله جدیدی شده است.
اکنون ممکن است همه چیز در مسیرهای مختلف پیش برود. این حمله ممکن است رویکرد ایران را تحت تأثیر قرار دهد. اما به همان اندازه ، و شاید بیشتر ، احتمالاً ایالات متحده را بیشتر در جنگ درگیر کرده و عواقب منفی عمیقی دارد. ایران قطعاً پاسخی خواهد بود ، شاید با حمله به پایگاه های ایالات متحده در نزدیکی مرزهای خود که می تواند منجر به قتل سربازان آمریکایی شود.
این ممکن است منجر به تشدید فزاینده درگیری ها شود ، با عواقب ویرانگر منطقه و گرفتار شدن در جنگ که بیشتر آمریکایی ها نمی خواهند. بیش از یک هفته از آغاز تهاجم نظامی اسرائیل می گذرد و رژیم صهیونیستی هنوز به یکی از حساس ترین امکانات هسته ای ایران در فوردو حمله نکرده است.
دلیل امتناع رژیم صهیونیستی از حمله به فوردو این نبود که او به آن علاقه ای نداشت ، بلکه به این دلیل که او قادر نبود. این تسهیلات آنقدر در زیر زمین قرار دارد که فقط بمب های سنگر ما می توانند آن را از بین ببرند. از دیدگاه ایالات متحده ، متوقف کردن توسعه برنامه هسته ای ایران یا برای از بین بردن فوردو یا پذیرش ایران برای از بین بردن بخش بزرگی از آن لازم است. سرانجام ، ترامپ از گزینه دیپلماتیک ناامید شد و تصمیم گرفت به جنگ بپیوندد و امکانات فوردو ، نلات و اصفهان را بمباران کند.
واشنگتن ادعا کرده است که به تهران پیامی دارد که این حملات سقف مداخله ایالات متحده خواهد بود ، مشروط بر اینکه ایران پاسخ ندهد. ترامپ به احتمال زیاد امیدوار است که ایالات متحده بتواند در برابر حملات محدود ایران مقاومت کند و از درگیر شدن بیشتر در جنگ خودداری کند.
این ترفند ممکن است مؤثر باشد ، اما بسیار خطرناک است. پس از این حمله ، محتمل ترین واکنش ایران حمله به پایگاه های آمریکایی در منطقه خواهد بود ، همانطور که در پاسخ به ترور ژنرال قسیم سلیمانی در سال 6 انجام شد. این واکنش با احتمال کشته شدن سربازان آمریکایی همراه خواهد بود. با این حال ، ممکن است سربازان آمریکایی بیشتر و بیشتر از حملات جان سالم به در بردند ، زیرا احتمالاً ارتش ایالات متحده بسیاری از سربازان خود را از پایگاه های نزدیک به ایران منتقل کرده و سیستم های دفاعی موشکی اضافی را برای مقابله با حمله احتمالی ایران مستقر می کند. اگر تلفات ایالات متحده محدود باشد ، ترامپ می تواند همان الگوی سال 2 را تکرار کند و ایالات متحده از درگیری عقب نشینی کند.
با این حال ، این یک احتمال دیگر است که ایران حمله گسترده ای به نیروهای آمریکایی در خاورمیانه انجام دهد که منجر به تلفات جدی شود و آمریکا را به یک جنگ طولانی مدت تبدیل کند.
تهران ممکن است نتیجه بگیرد که اصرار و تهاجم بهترین راه برای مجبور کردن ترامپ به عقب مانده است. تصادفات و محاسبات اشتباه می تواند اوضاع را بدتر کند. ایران ممکن است محدود به حمله باشد ، اما ناخواسته درگیر آن است. یعنی یکی از موشک های وی از دفاع ایالات متحده عبور می کند و به موارد مورد انتظار خسارت بیشتری وارد می کند ، که منجر به درگیری عمیق تر خواهد شد. سایر گزینه های مهم قصاص در ایران ناوگان قایق کوچک آن است.
در هنگام پراکندگی ، این قایق ها به سختی قابل شناسایی و نابود شده هستند و می توانند در تنگه هورموز قرار بگیرند یا حملات خودکشی را به کشتی های آمریکایی ترتیب دهند. چنین حرکتی ممکن است حدود یک سوم از تجارت نفتی جهان را مختل کند ، قیمت ها را بالا ببرد و رکود جهانی را ایجاد کند. اگر ایران این مسیر را انتخاب کند ، فقط نیروی دریایی ایالات متحده قادر به بازگشایی تنگه هورموز خواهد بود و به دنبال آن یک جنگ دریایی شدید بین کشتی های آمریکایی و هواپیماهای آمریکایی با ناوگان ایرانی و سیستم های دفاعی ساحلی انجام می شود.
البته ، ایران قبل از بستن تنگه هورموز ، بررسی های زیادی را انجام خواهد داد. کشورهایی که بیشترین آسیب را از چنین اقدامی می بینند ، چین – بزرگترین خریدار نفت خلیج فارس – و کشورهای منطقه خواهد بود. استراتژی ایران طی چند سال گذشته بر بهبود روابط با چین و همسایگان متمرکز شده است. به همین دلیل است که حتی اکنون ، بازار جهانی نفت امکان ضعیف بودن را در نظر گرفته است و از زمان جنگ در 6 ژوئن تنها 5 درصد افزایش یافته است.
ممکن است بعد از حملات ایالات متحده ، همه چیز تشدید نشود. ایران ممکن است تعداد محدودی از موشک ها را در اهداف ایالات متحده شلیک کند و تلفات کمی داشته باشد. ترامپ این حملات را تحمل می کند و چرخه استرس را پایان می دهد. با توجه به تعدد متغیرها ، بسیاری از چیزها به خرد و محدودیت ایران بستگی دارد.
ایران هنوز تجهیزات نظامی قابل توجهی دارد. ایران بشار الصاد ، کشوری نیست که قبل از سقوط سیستم خود در ماه دسامبر ، یک دهه جنگ داخلی را نابود کرده و عاری کرده است.
ایران همچنین ممکن است راه های دیگر انتقام را دنبال کند ، از جمله حملات علیه امکانات ایالات متحده در سراسر جهان. خطر دیگر این است که اگر موضع ایران سرسخت تر شود ، درگیری آن با رژیم صهیونیستی ممکن است به یک درگیری دائمی تبدیل شود. آغاز جنگ بسیار ساده تر از پایان است. ایران ممکن است یا حتی سالها به طور مرتب موشک ها را به سرزمین های اشغالی شلیک کند و رژیم صهیونیستی حملات هوایی به ایران را ادامه خواهد داد. آمریکا احتمالاً از چنین جنگی دوری خواهد کرد.
برای ایالات متحده ، تهدیدات ناشی از جنگ قابل کنترل خواهد بود اما هزینه ای است. در نهایت ، اگر درگیری تشدید شود و ایالات متحده به احتمال زیاد هشدار داده شود و دوباره در خاورمیانه هشدار داده شود ، روابط ایالات متحده با رژیم صهیونیستی می تواند به طور جدی تغییر کند. پس از حمله ایالات متحده به عراق ، رژیم صهیونیستی که ایالات متحده را به تشویق این حمله متهم کرد ، در برخی محافل بود. اما اگر ایالات متحده وارد جنگی شود که بیشتر مردم آن را غیر ضروری می دانند و این جنگ بد می شود ، افکار عمومی ایالات متحده به درستی رژیم صهیونیستی را مقصر می داند.
در جناح چپ ایالات متحده ، اقدامات رژیم صهیونیستی در غزه حمایت ایالات متحده و رژیم را به شدت کاهش داده است و بحث های جدی در مورد سیاست خارجی ایالات متحده در جناح راست وجود دارد.
* مشاور سابق وزارت امور خارجه ایالات متحده