فوت و فن روانشناسی؛ گامی ساده برای جایگزینی عادت‌های بد با عادت‌های خوب

فوت و فن روانشناسی؛ گامی ساده برای جایگزینی عادت‌های بد با عادت‌های خوب


اثاثه بسیاری از رفتارهای روزمره ما نتیجه تصمیم گیری آگاهانه نیست ، بلکه در قالب عادت هایی که به مرور زمان تکرار می شوند و صرف نظر از پیامدهای آنها شکل می گیرند.

به گفته به گزارش میهن تجارت به نقل از مردم معمولاً فکر می کنند که در طول روز تصمیمات زیادی می گیرند و البته این اشتباه نیست. اما بر اساس یک مطالعه در ژورنال جامعه برای شخصیت و روانشناسی اجتماعی منتشر شده ، تقریبا 5 ٪ از کارهایی که ما انجام می دهیم مبتنی بر تصمیم نیست بلکه یک عادت است. و اینجاست که “عادت های بد” می آید. عادت هایی که علی رغم اراده و اراده ما تکرار می شوند. اما چرا ما با وجود درک ما از یک رفتار نامناسب ، آن را تکرار می کنیم؟ علوم اعصاب پاسخ روشنی برای این سوال دارد.

چگونه عادت های مغز ما را شکل می دهد؟

از نظر ظاهری ، داشتن عادات بد غیر منطقی است. آیا نباید به اندازه کافی باهوش باشیم که فقط عادت های مثبت را انتخاب کنیم؟ وندی وود ، نویسنده کتاب عادت های خوب ، عادت های بد وی می گوید: “ما الگوهای رفتاری پیدا می کنیم که به ما در رسیدن به اهداف خود کمک می کند.” “وقتی رفتار را در یک زمینه پایدار تکرار می کنیم ، پیوند عصبی بین علائم و واکنش ها شکل می گیرد.”

به عنوان مثال ، یک هدف فردی ممکن است بهره وری باشد. اما دیدن یک کلیپ قدیمی از یک سریال محبوب کمکی نمی کند. پس چرا چنین عادت است؟ پاسخ این است: زیرا معماری مغز ما به گونه ای است که گاهی اوقات علیه ما کار می کند ، نه به نفع مابشر فرض کنید لحظه ای درخواست کرده اید ، “آیا باید این فیلم را ببینم؟” در این لحظه ، قشر جلوی مغز ، بخشی از مغز که مسئول تصمیم گیری ، برنامه ریزی و رفتارهای هدفمند است ، پاسخ می دهد: “نه ، شما باید کارت را بگیرید.”

اما از طرف دیگر ، قشر orbitofrontal ، بخشی از مغز مرتبط با احساسات و پاداش در تصمیم گیری ، می گوید: “بله ، ببینید. شما این صحنه را دوست دارید. یک استراحت کوتاه راست شماست!” این صدای بلند بنیانگذار عادات بد است. به گفته وندی وود ، هنگامی که ذهن هدفمند ما فعال است ، ما رفتارهایی را انجام می دهیم که ما را به نتیجه دلخواه خود می رساند و معمولاً از اهداف ما آگاه هستیم.

اما هنگامی که ذهن مبتنی بر عادت ما فعال می شود ، رفتارها بدون آگاهی کامل انجام می شود. ما نمی توانیم به درستی توضیح دهیم که چرا یا چگونه عادت های خود را انجام می دهیم. در این شرایط ، حتی اگر لحظه ای به تماشای یک فیلم شک کنیم ، نیروی عادات و لذت فوری صدای عقل را خاموش می کند. هدف ما دیگر دستیابی به بهره وری نیست ، بلکه فقط برای برآورده کردن نیاز به آن عادت است.

چرا ترک آن دشوار است؟

طبق تحقیقات ، عادات به ما کمک می کنند تا انرژی ذهنی خود را ذخیره کنیم. اراده یک منبع محدود است و وقتی این منبع به پایان رسید ، مغز به حالت پیش فرض خود باز می گردد: این به معنای عادت است. حتی ممکن است برای لحظه ای احساس کنید که کلید اصلی ذهن شما خاموش است و افکار منطقی کاملاً برکنار می شوند.

چگونه یک عادت بد را ترک کنیم؟

خبر خوب این است که می توان چرخه عادت را بشکند. اما در یک زمان ساده و در عین حال دشوار و در عین حال: باید خود را وادار کنید تفکر درست کن نه قبل از انجام عادت ، اما اما در طول آنبشر به عنوان مثال ، نه قبل از تماشای فیلم ، اما در حال حاضر شما تماشا می کنید. چرا؟ از آنجا که پیشگیری اولیه از آغاز عادت به اراده ای نیاز دارد که ممکن است در آن لحظه وجود نداشته باشد. اما در ذهن خود درگیر شوید در زمان دویدن این می تواند به بینش منجر شود و در نهایت تغییر کند.

اولین قدم بازتاب تأمل ذهنی بر مزایای واقعی آن است. به عنوان مثال ، در مورد تماشای فیلم ، آیا واقعاً حس آرامش یا انرژی مثبت ایجاد می کند؟ یا فقط یک حواس پرتی گذرا؟ آیا بعد از آن احساس بهتری دارید؟ یا احساس گناه ، پشیمانی و از دست دادن وقت می کند؟

در بیشتر موارد ، مزایای این رفتارها بسیار محدود و زودگذر است ، در حالی که عواقب منفی بیشتر و عمیق تر و جسمی تر است. مرحله دوم تکرار این روند است. فقط یک بار بازتاب ذهنی کافی نیست. شما باید این فرایند را چندین بار انجام دهید تا مغز شما به تدریج پاداش رفتار را تغییر دهد.

با گذشت زمان ، دو قسمت مختلف مغز ، قشر منطقی و عاطفی ، به آرامی می رسد. بخش منطقی دلایل طولانی مدت برای رها کردن عادت را ارائه می دهد ، و قسمت مبتنی بر احساس می آموزد که احساس واقعی خیر ، نه در عادت ، بلکه در کنترل آن است. این لحظه ای است که عادت بد رها می شود و مسیری جدید برای ایجاد عادات مثبت شکل می گیرد.

فرض کنید وقتی می خواهید روی کار تمرکز کنید ، می خواهید عادت به مطالعه شبکه های اجتماعی را ترک کنید. دفعه بعد که وسوسه می شوید اینستاگرام را باز کنید ، با آن مبارزه نکنید. اما در عین حال ، احساس خود را ارزیابی کنید. از خود بپرسید: آیا این ارزش آن را دارد؟ آیا این احساس رضایت از از دست دادن تمرکز و بهره وری ارزش دارد؟ آیا من واقعاً از آن لذت می برم ، یا فقط به این عادت پناه می برم؟

اگر این ارزیابی ها را چندین بار انجام دهید ، مغز شما به تدریج می آموزد که این رفتار پاداش مورد انتظار را ندارد. این آگاهی یک بستر پرتاب عمیق تر برای ایجاد تغییرات رفتاری خواهد بود. سرانجام ، با تکرار بازتاب درونی و احساسات لحظه ای از عادات بد ، مسیر مغز شما تغییر می کند. اهداف و عادت رویارویی تراز شده و رفتارهای جدید شکل می گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی