سرانجام ، پس از تصادفات زیادی ، قیمت دو خودروساز بزرگ با تأیید وزارت Semitic اعلام شد ، اما نکته مهم این است که چگونه این قیمت ها را تعیین کنیم. زیرا به گفته وزیر رسمی ، قیمت گذاری مبتنی بر چارچوب های قانونی نیست ، بلکه بر اساس آنچه او “مصلحت” است ، در حالی که طبق سازوکارهای رسمی ، روند قیمت گذاری خودرو باید تحت نظارت شورای رقابت و از طریق سازمان حمایت از مصرف کننده انجام شود.
وزارت بهداشت از رعایت نرخ های تعیین شده در چارچوب قانونی ، که بارها و بارها بر لزوم قوانین شورای رقابت تأکید کرده بود ، امتناع ورزید.
حال سؤال این است که ، “مصلحت” وزارت بهداشت دقیقاً چیست و مزایای اولویت بندی چیست؟ آیا این مصلحت در منافع مصرف کننده است یا تلاش برای جلب توجه دولتمردان و مجالس است؟
نگاهی به فرایند قیمت گذاری گرامری نشان می دهد که هر زمان که یک بازار خارج از کشور برای مکانیسم های بازار و اقتصاد وجود داشته باشد ، نه تنها تولید کننده از ضرر و زیان مصون نیست ، بلکه مصرف کننده به دلیل افزایش کارخانه و قیمت بازار آزاد بازنده اصلی بوده است.
با گذشت سالها ، منافع شکاف قیمت در جیب واسطه ها و کارگزاران ریخته شده است ، در حالی که خودروسازان با انباشت ضررها و مصرف کنندگان با قیمت منصفانه روبرو شده اند.
حال این سؤال این است که اگر وزارت دارایی نرخ هایی را اعلام کرده است که بیش از یا کمتر از چارچوب های خبره شورای رقابت است ، آیا این سیاست می تواند حداقل در کوتاه مدت یا میان مدت شرایط بازار را بهبود بخشد؟
به نظر می رسد جواب منفی است ؛ از آنجا که تجربه نشان داده است که هرگونه تداخل غیرپرست در فرآیند قیمت گذاری هیچ نتیجه ای جز تعمیق مشکلات ساختاری خودرو نداشته است.
از طرف دیگر ، برخی از تحلیلگران بر این باورند که دلیل اصلی نادیده گرفتن روند قیمت گذاری قانونی ، نگرانی وزارتخانه در مورد پیامدهای اجتماعی و سیاسی افزایش قیمت ها ، به ویژه در آستانه دور جدید تنش های ارز و رکود بازار است.
در حقیقت ، سناریویی وجود دارد که نشان می دهد وزارت Semitic ، به منظور جلوگیری از فشار احتمالی نمایندگان مجلس یا مؤسسات نظارتی ، تصمیم به اعلام قیمت های مصلحت به تولید و نه تأثیر بر افکار عمومی گرفت.
با این حال ، همین تصمیم همچنین می تواند یک سیگنال مبهم را به بازار منتقل کند. از آنجا که عدم شفافیت در مبانی تصمیم گیری ، اعتماد مصرف کنندگان و تولید کنندگان به سیاست گذاران را محروم می کند.
از طرف دیگر ، این رویکرد می تواند راه را برای ایجاد مجدد مؤسسات بالادست برای اعمال فشار یا اظهار نظر در مورد سیاست گذاری صنعتی هموار کند. موضوعی که در نهایت منجر به تضعیف استقلال تصمیم گیری صنعتی و اقتصادی کشور می شود.
به طور کلی ، به نظر می رسد که قیمت خودرو بر اساس “مصلحت” ، بدون توضیح دقیق مصلحت ، نه تنها گره مشکلات فعلی بازار خودرو را باز می کند ، بلکه ابهامات را در روند سیاست نیز ترویج می کند.
اگر وزارت نشانه گرایی در راستای شفافیت قدم نکند و دلیل روند قیمت گذاری را اعلام نکند ، به احتمال زیاد شکاف بین سیاست گذاران ، تولید کنندگان و مصرف کننده بیشتر افزایش می یابد. شکافی که در نهایت منافع فروشندگان و واسطه ها را تضمین می کند.






