رئیس جمهور مسعود میانه پس از ماهها وصله ، گمانه زنی ها و درگیری های زیادی در رسانه ها و فضای مجازی ، سرانجام علی لاریجانی را به دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب کرد. در پی این انتصاب ، امروز رهبر انقلاب حکم انتخاب لاریجان را به عنوان نماینده خود در شورا صادر کرد. این قرار ملاقات در […]
رئیس جمهور مسعود میانه پس از ماهها وصله ، گمانه زنی ها و درگیری های زیادی در رسانه ها و فضای مجازی ، سرانجام علی لاریجانی را به دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب کرد. در پی این انتصاب ، امروز رهبر انقلاب حکم انتخاب لاریجان را به عنوان نماینده خود در شورا صادر کرد.
این انتصاب اتفاق می افتد زیرا لاریجانی قبل از آن به طور قطعی توسط شورای گاردین رد شد. و یک بار ، طبق روایت غیررسمی ، با توصیه برخی از بزرگان شورا ، وی رها شد.
با این حال ، حتی منتقدین وی اذعان کرده اند که لاریجانی مهارت دارد تا این چالش را به فرصت تبدیل کند. چه در دوران ریاست جمهوری سه ساله خود ، هنگامی که وی حیاط عمومی را در مقابل افراط گرایان و پس از آن اداره کرد.
در یک دهه گذشته ، پس از عبور از فراز و نشیب های سیاست ، او سعی کرد از مخالفان جدی خود به عنوان یک فرصت استفاده کند.
وی پس از پایان دهم مجلس ، در انتخابات یازدهمین پارلمان ثبت نام نکرد و از فضای سیاسی و یقین آگاه بود. در سالهای آخر حضور وی در پارلمان ، بخشی از جناح بنیادگرایی که انتظار می رفت با او باشد ، راه خود را از هم جدا کرد. و با پس زمینه هایی که در شورای گاردین بودند – نهادی که باید خنثی باشد – آنها حمایت وی را متوقف کردند.
پس از آن ، لاریجانی به محافظه کاران اصولگرایان پیوست زیرا مخالفان وی در این جناح از هر فرصتی برای نابودی او استفاده کردند. به تدریج ، رویکرد فکری لاریجانی از بنیادگرایی سنتی به اعتدال تغییر یافت و او عملاً مسیر خود را از بنیادگرایان جدا کرد.
لاریجانی ، که زمانی چهره محافظه کارانه در دهه 1980 بود ، در اواخر دهه 1980 به یک سیاستمدار معتدل و عملی تبدیل شد و واقعیت های سیستم سیاسی و اجتماعی را در اواخر دهه 1980 درک کرد. تغییری که قیمت سنگینی برای او داشت. علی رغم تأثیر آن بر محیط سیاسی این کشور و صلاحیت آن ، شورای گاردین صلاحیت خود را در دو انتخابات ریاست جمهوری تأیید نکرد. با این حال ، رهبر انقلاب به طور ضمنی از ظلم در روند بررسی صلاحیت صحبت کرده بود.
در سالهای اخیر ، لاریجانی پس از ریاست جمهوری پارلمان به عنوان مشاور رهبری خدمت کرده است ، اما نقش وی در فضای عمومی کاهش یافته است. با این حال ، در طول جنگ شش روزه با اسرائیل ، او بار دیگر با انجام چندین مصاحبه ، خود را به عنوان سیاست خستگی ناپذیر معرفی کرد. در آن مرحله ، وی از رویکرد قدرتهای جهانی ، نقش اسرائیل و فشار علیه جمهوری اسلامی انتقاد کرد.
از آن زمان ، زمزمه هایی در مورد بازگشت وی به شورای عالی امنیت ملی وجود داشته است. زمزمه هایی که اکنون رنگ واقعیت هستند.
بسیاری بر این باورند که لاریجانی ، دبیر شورای عالی امنیت ملی ، مستقیماً مسئولیت مذاکرات ایران و مدیریت چالش های ایران با قدرت های جهانی را بر عهده خواهد گرفت. اما در این میان ، سؤال جدی افکار عمومی این است که چگونه می تواند شخصی که ریاست جمهوری غیرمجاز ریاست جمهوری خود را شناسایی کرده است ، یکی از حساس ترین کرسی های امنیتی کشور باشد؟
رویه انتصاب در این سمت نشان می دهد که پس از انتخابات رئیس جمهور ، نظر نهایی رهبر انقلابی نیز به دست می آید. همچنین تأیید مقامات اطلاعاتی و امنیتی لازم است. بنابراین سؤال اساسی برای شورای گاردین است: اگر شورا شایسته حمایت از قانون اساسی نبود ، امروز چگونه مهمترین موسسه امنیتی در کشور بود؟
آیا رد خصومت های شخصی بود؟ یا آیا روایت های نانوشته ای در پشت صحنه وجود دارد که افکار عمومی از آن بی خبر است؟
در این میان ، برخی از تحلیلگران معتقدند که سیاست گذاری در جمهوری اسلامی از لایه های پیچیده قدرت و علایق متغیر ناشی می شود. اما آیا تغییرات اخیر در ساختار و استراتژی های حاکمیت حاکی از تغییر اساسی است؟ آیا بازگشت چهره هایی مانند لاریجانی نشانه تجدید نظر در مسیر قبلی و گامی به سوی عبور از بن بست فعلی است؟ یا آیا این صرفاً یک واکنش مقطعی است که در آینده نه چندان دور به خانه اول باز خواهد گشت؟
پاسخ این سؤالات باید در آینده نزدیک جستجو شود. در جایی که مجدداً لاریجانی نه تنها در چارچوب شورای عالی امنیت ملی ، بلکه در معادله کلان سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی نیز آشکار می شود.





