ده نکته درباره فصل اول سریال «ونزدی» (Wednesday) که برای تماشای فصل دوم لازم است بدانید

سریال ونیز


اثاثه چهار قسمت اول فصل دوم سریال “ونزادی” منتشر شد. تقریباً سه سال از فصل اول این سریال به یک پدیده جهانی تبدیل شده است و در فصل دوم ، این سریال داستان جدیدی را روایت می کند.

به گفته به گزارش میهن تجارت ، نویسندگان سریال در بیانیه ای گفتند که توطئه شخصیت جوزف کرک استون به پایان رسیده است. با این حال ، به نظر می رسد که مشکلات بسیاری از شخصیت ها ، مانند دنباله اسرارآمیز ، در فصل دوم ادامه خواهد یافت. قبل از شروع قسمت های جدید ، طرفداران باید چند نکته اصلی داستان را مرور کنند.

فصل اول “Venzadi” محبوب ترین سریال انگلیسی -زبان انگلیسی -زبان انگلیسی در تاریخ نتفلیکس است که روندهای مختلفی را در جامعه ایجاد می کند. این سریال ترکیبی از “هری پاتر” ، “گرگ و میش” است که پس از موفقیت سری اول نهایی شد و به نظر می رسد همزمان با قسمت های جدید برای فصل سوم گسترش یافته است.

رویاها و قدرت “ونیز” قابل کنترل نیست

یادگیری برای کنترل قدرت ممکن است بزرگترین چالش در فصل دو باشد. مانند مادرش ، ونزاده قادر به دیدن آینده است و با گذشت زمان رویاهای او از آینده به یک موضوع روانی تبدیل می شود. در فصل اول ، مشخص شد که مادر “مورتیسیا” نیز با رویاهای آینده دست و پنجه نرم می کرد ، اما برخلاف دخترش ، رویاهای او مثبت بود و به آینده نگاه می کرد. به دلیل همین نگاه به آینده ، او با نماد کبوتر از دخترش متمایز شد. قدرت دیدن آینده برای “ونیز” در نقش کارآگاه مفید است ، با این حال ، موریتیشیا به او هشدار می دهد که اگر نتواند قدردانی خود را کنترل کند ، ممکن است ذهن خود را از دست بدهد.

وانزاده ، بزرگترین تهدید آکادمی نورمور

در آغاز فصل اول ، پس از ورود “ونزادی” به مدرسه “راوا” ، او سعی می کند او را بکشد. روانی اعتقاد داشت که “ونیز” تهدیدی جدی برای آینده آکادمی نورمورور است. داستان از جایی آغاز شد که “روانی” تصویری پیش بینی شده را دید که در آن “ونزادی” مدرسه را از بین می برد ، بنابراین وی تصمیم گرفت قبل از این اتفاق “ونیز” را از بین ببرد. اقدامات ذهنی و تصویر پیش بینی شده ثابت شده است که دیگران ، از جمله مدیر مدرسه و برخی از دانش آموزان ، به “ونیز” مشکوک بودند. اما با گذشت زمان مشخص شد که حقیقت پیچیده تر از آنچه در ابتدا به نظر می رسید و تهدید واقعی برای دیگری است.

ورود جامعه شبانه

اگرچه تصور می شد انجمن شوالیه شید منحل شده است ، اما در واقع مخفیانه توسط مدیر WIMS پشتیبانی می شد. با این حال ، فعالیت های Nai Shade مدتهاست که نمادین و تاریخی بوده است.

ونزاده به طور تصادفی با شکست دادن کد خاص نایت شید از طریق انگشتان دست ، یکی از اجتماعات مخفی آنها را کشف کرد. علیرغم نارضایتی Bianca ، عضو برجسته انجمن ، پیشنهاد وانزاده ارائه می شود ، اما او به سرعت رد می شود. این انجمن توسط گدی آدامز ، یکی از اجداد “ونیز” با هدف دفاع از حقوق مردم ماوراء طبیعی علیه انسان تشکیل شد. پس از گذشت سالها ، مادر مورتیسیا به عنوان رهبر انجمن انتخاب شد ، که نماینده خانواده آدامز است که به سمت نایت راید می رود. با این حال ، به نظر می رسد که ونزاده مسیری متفاوت را انتخاب می کند و حتی میراث خانوادگی آنها را در جامعه از بین می برد.

تاریخچه “جریکو” و “جوزف کراکستون”

جوزف کراکستون بنیانگذار شهر جریکو است. او توسط ساکنان شهر به عنوان قهرمان شناخته می شود ، اما واقعیت چیز دیگری است. در حقیقت ، Crack Stone مسئول مرگ تعداد زیادی تبعید بود که به دلیل قدرت فوق طبیعی خود رد شدند. او آنها را به عنوان موجودات شیطانی و تهدیدات برای جامعه می دید و به راحتی نابود می شود. یکی از قربانیان او مادر گدی آدامز بود که محرک انتقام و کشتن سنگ کرک شد. این انتقام نقطه عطفی در تاریخ تبعیدان و جریکو بود. اگرچه نام “سنگ” در تاریخ شهر باقی مانده است ، حقیقت چیز دیگری است. ساکنان شهر جریکو همچنان ادعا می کنند که آنها تبعیدان را در خود جای می دهند ، در حالی که وانزاده این ادعا را نمی پذیرد و آنها را در پشت آنها می بیند. به نظر می رسد که حتی پس از پایان فصل اول ، هنوز هم تعصب و تعصب به آکادمی نورمور و تبعید در جریکو وجود دارد. اگرچه اسرار پنهان “جوزف کراکستون” تا حدودی برطرف شده است ، جریکو و اسرار تاریک آن تأثیر زیادی در فصل دوم دارند.

“Gody Adams” ؛ کلید کشف تبعید

پیشینه “Gody Adams” در فصل اول تا حدودی مورد بررسی قرار می گیرد ، اما هنوز هم برای فصل دوم ابهامات وجود دارد. داستان از جایی آغاز می شود که مادر Gody توسط Crack Stone کشته می شود. به همین دلیل ، او سوگند می خورد که انتقام بگیرد و از حقوق تبعید دفاع کند و انگیزه ای برای ایجاد انجمن شوالیه راید داشت. سرانجام ، گدی آدامز با کمک وانزاده به هدف خود می رسد و سنگ کرک را از بین می برد و سپس برای همیشه از ونیز دور می شود. به نظر می رسد که نقش “آدامز” در داستان احتمالاً به پایان خواهد رسید.

گومز آدامز به قتل متهم شد و دستگیر شد

در یک فلاش بک در فصل اول ، توالی هایی وجود دارد که شکل گیری یک مثلث عاشقانه بین Morticia ، Gareth Getis و Gomez را نشان می دهد. توالی هایی که برای روشن شدن آینده بودند. گرت گتیس نمی تواند بپذیرد که مورتیسیا گومز را برای زندگی انتخاب کرده است ، که منجر به عصبانیت و حسادت در مورد گومز شد. داستان از جایی آغاز می شود که در سال 1990 ، گرت گیتس مخفیانه وارد آکادمی Normor شد و با Morticia و Gomez روبرو شد. رویارویی آنها منجر به درگیری می شود که سرانجام با مرگ گرت به پایان می رسد. گومز به عنوان قاتل دستگیر می شود ، اگرچه این اتهام علیه وی رد شد ، اما ساکنان جریکو او را به عنوان قاتل می دیدند. سرانجام ، از طریق رویاها ، ونزاده متوجه می شود که گرت بیش از چاقو در حال مرگ بود. زیرا یک بطری کوچک از سم “شوالیه” در جیبش شکسته و وارد بدن او شد. با تشکر از “ونیز” ، بخش مهمی از گذشته تاریک خانواده ناپدید می شود.

“ANID” ، صمیمی ترین دوست “Wenzadeh” گرگ می شود

یکی از معدود افراد فصل اول “Wenzadeh” ، شخصیت “ANID” ، دختری از نسل گرگ با یک راز عالی است. او هنوز نتوانسته است به طور کامل گرگ شود. این دو هم اتاقی در ابتدا رابطه تنگاتنگی دارند ، اما به زودی یاد می گیرند که اختلافات یکدیگر را بپذیرند و حتی دوست نزدیک شوند. این به ونیز کمک کرد تا شخصیت ANID و چالش های گرگ او را به طور کامل درک کند. پس از اعتماد به نفس در ونیز ، آنید فاش می کند که او ممکن است هرگز گرگ نشود و والدینش تهدید کرده اند که وی را به اردوگاه درمانی می فرستند. با این حال ، هنگامی که وانزاده در معرض خطر مرگ به دست هیولا هاید است ، “ANID” برای نجات آن به یک گرگ کامل تبدیل می شود.

“تایلر گالپین” همان هیولا “هاید” است

افشای هیولا در فصل اول بزرگترین پیچ و تاب “ونزاده” بود. هاید نوعی انزوا است که به دلایل ناشناخته در سال 1993 از آکادمی اخراج شد. بخش اعظم فصل اول داستانی را دنبال می کند که در تلاش است هیولا را مسئول قتل های جریکو کند. تلاشی که او را به تایلر گالپین می برد. پسری که او را دوست دارد. تایلر گالپین ، تحت تأثیر استاد خود لورل گیتس ، به احیای روح جوزف کانکستون ، خیانت خیانت کمک می کند که تأثیر زیادی بر ونیز داشته است. به ویژه ، او همچنین اولین عشق “ونیز” بود. در پایان فصل اول تایلر ، در حالی که هنوز هم توانایی خود را حفظ می کند ، وی را به بیمارستان روانی منتقل می کند.

مدیر Wimes متحد “Venzadeh” بود

در چند قسمت اول ، او هوشمندانه به عنوان یک گناهکار شناخته شد ، بعداً فاش کرد که او بی گناه است و کارهایی که وی انجام داد محافظت از آکادمی بود. ویمز در ابتدا به دلیل نفرت قدیمی مادرش از او متنفر بود ، اما بعداً متحد شد تا هویت هیولا هاید را کشف کند. پس از آنکه ونزاده او را متقاعد کرد که Tornehail بخشی از توطئه جوزف کراکستون است ، ویمز از توانایی خود در تحول استفاده می کند و تایلر برای درک برنامه Thornehill می شود ، اما وقتی قصد دستگیری را داشت ، کشته شد. به نظر می رسد که داستان مدیر Wimes در فصل اول به پایان رسیده است ، اما بازگشت وی کاملاً از بین نرفته است.

“وانزاده” تعقیب دارد

در صحنه پایانی فصل اول ، وانزاده تلفن همراه جدیدی دریافت می کند. اندکی پس از آن در راه بازگشت به خانه ، پیامی از یک شماره ناشناس روی صفحه ظاهر می شود. این پیام نوشته شده است: “من شما را تماشا می کنم” ، با یک ایموجی و چند عکس. تصاویری که به وضوح واضح هستند بدون اطلاع “ونیز” گرفته می شوند. این صحنه نه تنها یک پایان هیجان انگیز برای پایان فصل بود ، بلکه یک شروع جذاب برای سری دوم نیز بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی